eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
333 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ 🔘 🔹بر نورخدا عصمت کبری صلوات 🔸بر دخت نبی ام ابیها صلوات 🔹بر آن که بود شفیعه در روز جزا 🔸همتای علی حضرت زهراصلوات ومولاتنا..... ✨گر نگاهی به ما كند زهرا ✨درد ما را دوا كند زهرا ✨بر دل و جان ما صفا بخشد ✨گوشه چشمی به ما کند زهرا ✨كم مخواه از عطای بسيارش ✨آنچه خواهی عطا كند زهرا ✨روز محشر كه ازشفاعت خويش ✨حشر ديگر به پا كند زهرا ✨همچو مرغی كه دانه بر چيند ✨دوستان را جدا كند زهرا...2 ⬅️دلارو روونه کنیم مدینه ... کنار قبر مخفی حضرت زهرا ... کنار قبر بی زائر زهرا... الهی تو مجلسمون کسی داغ مادر جوون ندیده باشه.... داغ مادر سنگینه.... مخصوصا اگه جوون باشه.. آرزو به دل باشه.... (آی اونایی که اولاد دارید ) (خدا سایه تونو از سر اولادتون کم نکنه....) مادر دوست داره بچه شو بزرگ کنه قدوبالاشو ببینه.... یه دل سیر خنده و شادی بچه شو ببینه .... آخ دختر داره عروسش بکنه... پسر داره دامادش بکنه.... اما من بمیرم برای بانوی جوون مدینه زهرا.... من بمیرم بمیرم برا اون خانومی که جوون بود .. خودشم ناز مادرو ندید... سایه مادر ندید 💔💔امان امان ⬅️مجلس مجلس جوونِ .. تو مجلس جوون بلند بلند گریه میکنند... ⬅️دیدید وقتی خانمی جوون از دنیا بره مهمونا میان میگن مادرش کجاست ... خواهرش کجاست.... ( خانم جوان از دنیا بره مادر داره خواهر داره....) اما من بمیرم برا اون خانمی که نه مادر داره نه خواهر... امروز تو روضه خانم فاطمه زهرا هم مادری کن ... هم خواهری کن.... با زینبش هم ناله شو... ◾️آخ خدا مادرم را کجا میبرند ◾️گمانم برای شفا میبرند ◾️کجا می برندش کجا میبرند ◾️چسان زیر تابوتُ گیرد پدر ◾️خدا یا کمک کن نمیرد پدر ◾️کجا میبرندش کجا میبرند2 ✨روضه برات بخونمو التماس دعا وقتی‌ بدن مادر رو به خاک میسپارند.... میگن صبر کنید عزیزاش بیان بعد بدن نازنین مادررو برداریم..... اما من بمیرم برای بانوی غریب مدینه زهرا .... من بمیرم برا اون خانمی که صدا زد... «يا علي غَسِّلْني فِي اللَيل....كِفِْني فِي الليل.... دَفِّني فِي الليل.. ولا تَُعْلِن اَحَداً» ⬅️ علی جان شبانه بدنمو غسل بده... علی جان شبانه بدنمو کفن کن... علی جان شبانه بدنمو به خاک بسپار.... 🖤 (تو رو خدا برای خود تجسم کن امیرالمومنین تو دل شب داره از زیر پیراهن بدن زهرا شو غسل میده) 🍂 اسما بریز آب روان.. 🍂 بر روی گلبرگ گلم... 🍂 ولی آهسته آهسته ..2 🍂آخ ببین بشکسته پهلویش... 🍂سیه گردیده بازویش ... 🍂بریز آب روان رویش... 🍂ولی آهسته آهسته... (اسما میگه...) 💔میگه دیدم یتیمان زهرا حسن و حسین یه گوشه آستین دهان گرفتن آروم آروم دارن گریه میکنند... زینب یه گوشه زانوای غم بغل گرفته 💔آخ فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد 💔وای به طفلی رخت ماتم در برم کرد 💔الهی بشکنه دست مغیره 💔میوون کوچه ها بی مادرم کرد ⬅️میگه امیرالمومنین سفارش کرده بود بچه ها نکنه صدای نالتون رو بلند کنید... میگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی... بلند بلند داره گریه میکنه... (سردار بدر و حُنینه علی ...) پرسیدم آقا جان شما به بچه ها سفارش کردید بلند بلند گریه نکنند ... آقا چرا خودتون دارین بلند بلند گریه میکنید.... (سوز) صدا زد اسما...دست از دل علی بردار اسما... اسما فاطمه ام رفت، اما درد دلشو به منِ علی نگفت اسما... 🍁آخ تو میبینی علی را زار و خسته... 🍁وای نمیبینی تو پهلوی شکسته.... (گریز..) ⬅️(ناله داری دلتو ببرم کربلا ).. آی کربلائیا... ⬅️بگم یا امیرالمومنین آقا جان ... تو تاریکی دل شب بازوی ورم کرده زهرا رو ندیدی حس کردی، سر گذاشتی به دیوار بی کسی بلند بلند گریه کردی.... ⬅️آقا میخوام بگم کجا بودی کربلا... اون لحظه ای دیدن حسین اوند کنار نهر علقمه یه چیزی از زمین برمیداره میبوسه به رو چشم میزاره... راووی میگه گفتیم حسین قرآن پیدا کرده .. اما خوب که نگاه کردیم دیدیم دستای بریده ابالفضله.... 💔به ناله های دل یتیمان زهرا ... به اون لحظه ای که نتونستند بلند بلند مادر مادر بگن و بلند بلند گریه کنند دستتو بیار بالا از سویدای پلت ناله بزن بگو یا زهرا.....💔
◼️ روضه و توسل ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا.س ♣️😭♣️ میخواستم که با تو بمانم ولی نشد در غربت تو اشک فشانم ولی نشد میخواستم شرار دل داغ دیده را ساکت کنم به اشک روانم ولی نشد *هیچی برا مادر سخت تر ازین نیستا* میخواستم که زینبِ خود را بغل کنم بر رویِ زانویم بنشانم ولی نشد گفتم که در زبانۀ آتش خلیل وار نام تو گل کند با زبانم ولی نشد گفتم به کوچه بند ز دست تو وا کند از دست دشمنت برهانم ولی نشد گفتم برای دلخوشیِ تو نماز را یک بار ایستاده بخوانم ولی نشد *ان شاءالله هیچوقت مادرتو تو بستر نبینی .. نوجوونا و جوونا میفهمن ، لمس میکنن ، درک میکنن اما بعضی چیزارو تا نبینی یه خورده سنت بالاتر نره نمیتونی قبول کنی .. مریضِ بد حال اینطوریه روزای آخر مخصوصاً روز آخر ، همه میگن‌حالش خوب شد بعد در و دیوار مادر از جا نتونست بلند بشه اما روز آخر تا بچه ها بلند شدن دیدن مادر تو بستر نیست خوشحال شدن .. دیدن مادر نشسته داره خونه رو آب و جارو میکنه .. اینقدر خوشحال شدن همه به هم خبر دادن .. روز آخر خودش خونه رو آب و جارو کرد،خودش بچه هاشو شست و شو داد .. موهای زینبُ خودش شانه کرد زبان حال بگم ، هی میگفت مادر ان شاالله هیچوقت این موها پریشون نشه .. حتی تو گودال .. فرمود تنورُ روشن کنید بچه هام چند وقته دستپختِ منو نخوردن .. لذتِ مادر اینه که خودش برا بچه هاش غذا درست کنه خودش شروع کرد نان پختن .. غسل کرد رفت تو حجره رو به قبله دراز کشید فرمود تا چند لحظۀ دیگه منو صدا کن ، اگه دیدی جواب نمیدم زود برو مسجد علی رو خبر کن .. چشم خانوم . روپوش سفیدُ رو صورتش کشید تک و تنها .. ساعتی گذشت صدا زدم یا فاطمه دیدم جواب نمیده رنگم پرید یا بنت محمد المصطفی ؛ دیدم جواب نمیده یا زوجة ولی الله ؛ یا اُم الحسن و الحسین .. دیدم جواب نمیده به سر و صورتم زدم .. اومدم برم‌ مسجد علی رو خبر کنم دیدم دوتا آقازاده اومدن ؛ اسماء چه خبر شده مادرمون کجاس ؟ گفتم بچه ها بیاید برید غذاتونُ بخورید نخواستم بچه ها رو زود خبر بدم یه وقت دیدم آقا یه نگاهی کرد فرمود اسما تا به حال کی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم؟.. یه نگاه کردم گفتم آقازاده ها از این به بعد دیگه باید بی مادر غذا بخورید .. دوتا آقازاده اومدن یکی میگه مادر من حسنم .. یکی میگه مادر من حسینم .. (حاضری همۀ دنیا رو سرت خراب بشه ولی زمین خوردن باباتو نبینی ..) یه وقت علی با اون عظمت بچه ها اومدن به بابا خبر بدن بابا ؛ تا علی صدایِ بچه ها رو شنید ، از مسجد تا خونۀ زهرا راهی نبود .. دیدن علیِ خیبر شکن با عجله میدوه هی زمین میخوره .. هی صدا میزنه زهرا .. ♣️😭♣️
_علیها ....... پاشو دخترت يه گوشه ذكر ِ ربنا گرفته اولين بار ِ كه اين طور دستش و بالا گرفته براي خوب شدن تو ، به خدا رو زده زينب با همين قد كوچيكش، خونه جارو زده زينب براي اينكه يه لحظه ديده وا كني بخندي نمي دوني با چه عشقي شونه بر مو زده زينب اي بلند ِ آسموني نميشه پيشم بموني *علي داره التماس ميكنه* اي بلند ِ آسموني نميشه پيشم بموني گريه كن يه كم سبك شي *فاطمه جان، هفتاد و پنج روز ِ بغضات رو نگه داشتي،هي گفتي علي خبر دار نشه،علي ناراحت نشه، علي ندونه چي شده به سر من* گريه كن يه كم سبك شي بغضت و نذار تو سينه گريه كن گريه عزيزم با علي بودن همينه تو كه گفتي تو هميشه تو اميرالمؤمنيني چرا چند وقت ِ كه ديگه روبرويم نميشيني پاشو راه برو يه خورده دل من آروم بگيره نور چشمم نكنه از بعد كوچه نمي بيني اي بلند ِ آسموني نميشه پيشم بموني *داره نماز مي خونه،همين كه نمازش تموم شد،ديد حسن اين طرف،حسين اين طرف ايستاده،شستش خبر دار شد يه اتفاقي افتاده، سرش رو بلند كرد،اينجا چيكار مي كنيد،چه خبره؟ديد هردو آقازاده سرشون رو انداختن پايين،بابا به دادمون برس،اگه دير كني مي ترسم مادرمون رو ديگه نبيني،چه جوري اومد بماند،چند بار تو راه زمين خورد،هي عبا پيچيد دور پاش تا مي اومد بلند شه،يازهرا، خدا برا هيچ كي نياره، از بيرون بياي ببيني عزيزت از دست رفته، از چهارچوب در وارد شد، ديد يه ملافه رو صورت فاطمه كشيده شده،يه گوشه زينب كز كرده،خيره خيره داره نگاه ميكنه،ام الكلثوم ِ دوساله هي دور اين بستر مي گرده، هي زير لب ميگه: وا اُما، وا اُما. اومد نشست كنار بستر، روضه ي من همين چند جمله،همتون رو به خدا سپردم،ان شاء الله يه روزي همين جا تو روضه ي مادرمون،همه ي ما دق كنيم و بميريم، روزنامه ها بنويسن يه جايي چندين نفر همه با هم دق كردن،بعد همه ميپرسن چي شده؟بعد توي تيتردرشت روزنامه ها مي نويسن،اينها همه بي مادر بودن،اينها همشون مادراشون رو از دست دادن،كجا؟مدينه. چرا؟ تو كوچه يه بي حيا، يه نامرد،جلو مادرشون رو گرفته بود....يازهرا.... علي از چهارچوب در اومد تو نشست كنار بدن فاطمه ملافه رو كنار زد،ديد هر دو درهاي بهشت بسته شده،صدا زد مادر حسن! ديد جواب نمياد،مادر حسين!،ديد خبري نيست،دختر رسو الله! كليد قلب زهرا رو علي ميدونه، صدا زد:فاطمه من علي ام،من علي ام،چشماتو باز كن، من علي
🌾روضه _ حضرت زهرا س @ 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 خود بی بی میفرماید :لحظه های آخر بابام بود، بابام علی رو صدا زد تو اتاق ،خلوت کردن ،صدای بابامو نمی شنیدم ولی می شنیدم علی هی میگه چشم یا رسول الله ...... یه مرتبه دیدم علی ریخت بهم یعنی اینجا هم صبر کنم یا رسول الله .... ؟!! *خانم ،یادم نمیرود، من گوشه ی خونه زانوی غم بغل گرفتم نشستم ، شما رفتی پشت در ..." ای خاک عالم به سر من .....* یادم نمی رود به خدا لحظه ای که تو با یا علی به آتش در پا گذاشتی ..... *معمولا اینجوره ، وقتی مادری فرزندی رو ، خصوصا نوزادی رو از دست میده تا یه مدتی با لباس های اون بچه ، با یادگاری هایی که آماده کرده برا ولادتش ، معاشقه داره " فاطمه اجازه نمی داد علی ببینه این صحنه ها رو ،می گفت : شوهرم غصه می خوره" چه بسا گاهی می فرمود که ...* محسنم رفت ،فدای سرت "غصه نخوری" محسنم رفت ، فدای سرت ای تاج سرم کاش می رفت به پایت سرمن ،غصه نخور... ماشاالله ، می بینم گوشه کنار پیرمرد ها دارن ضجه میزنن" درستش هم همینه ها امام صادق فرمود میان رفقای ما ، مرداشون مثه زن بچه مرده گریه می کنن ، برا زهرا داد بزن ،برا زهرا ضجه بزن ..... حالا علی نشسته کنار قبر فاطمه این حرف ها رو برا چی زدم ؟ برا این بیت : زهرا لباس محسن خود را نبرده ای 2 آن را به زیر بالش خود ... جا گذاشته ای 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
روضه حضرت زهرا (س) میان بستر مرگم ِغریبم بیا ای مهربون یار حبیبم‌ بگوش آوازه جان کندن امد دگر وقت وصیت کردن آمد مشو راضی که بیش از این بنالم حلالم کن حلالم کن حلالم 😭😭😭😭😭 آی بمیرم برات زهرا جان صدا زد علی حان چرا بلال اذون نمیگوید دلم برای اذون بلال تنگ شده مولا علی بلال را صدا زد گفت بلال فاطمه خواسته برایش اذون بگی بلال گفت یا علی من تصمیم گرفتم بعد از پیمر دیگر زوی این ماذنه قرار نگیرم دیگر بعد از پیمبر اذون نگویم اما چون فاطمه خواسته اذون میگم بالای ماذنه رفت صدای بلال بلند شد الله اکبر ،الله اکبر خانم فاطمه صدا زد کمکم کنید بسترم رو بیرون از حجره ببرید میخوان صدای اذون بلال بهتر بگوشم برسد اشهدو ان لا اله الله (۲) یک وقت دیدن خانم داره گریه میکنه یاد آن لحظه ای افتاد که وقتی بلال اذون میگفت پیمبر وضو میگرفت فاطمه می ایستاد عبای پدر رو نگه می داشت عصای پدر رو نگه می داشت اشهدو ان محمدا رسوالله تا نام پدر رو شنید دیگر کسی ناله زهرا رو نشنید یک وقت دیدند در خونه باز شد حسنین دارن می دوند آمدند گفتند :بلال دیگه اذون نگو مادر مون غش کرده است میخوام بگویم یا فاطمه جانم فدای تو. فقط نام بابا رو شنیدی طاقت نیاوردی روی زمین افتادی. اما چه حالی داست دخترت زینب اونجا که می دید یزید باجوب خزیران لب و دندان حسین می زد آنقدر مزن چوب این لب و دندان رو بر دار از این لبها چوب خزیران را در نزد تو تقصیرش جز خواندن قرآن چیست با چوب نیازارد کس قاری قرآن را 😭😭😭😭😭
✨﷽✨ فاطمیه👇 ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام مطالب ارسالی حجت‌الاسلام ( ) فاطمیه👇 مطالب ارسالی از حجت‌الاسلام # فاطمیه👇 ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام فاطمیه و دهه فجر ، ، فاطمیه👇 فاطمیه👇 ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام فاطمیه👇👇 ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام فاطمیه👇👇 ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام فاطمیه👇👇 ، حجت‌الاسلام ، حجت‌الاسلام لیست ادعیه👇👇 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 سلام وخیرمقدم به همه عزیزان کانال این کانال مطالب کامل برای مجلس روضه اهلبیت ع داره انواع روضه،نوحه،اشعار،رباعی، صلوات فارسی وعربی،سخنرانی منبر کامل،احادیث، صوت ادعیه هاو زیارت ایام هفته ،صوت ۳۰جزءقرآن وصوت۱۱۴سوره 👆👆👆👆👆👆👆توجه کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام ایتا لینک👇 https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
4_5884457120845267196.mp3
11.42M
واحد شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها سید رضا نریمانی ‍ 🏴شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مرو زهرا که پس از تو علی هم میفته از پا مرو زهرا که پس از تو خونه میشه قبره مولا بمیرم که یک تنه زهرا جلو چشمام پشت در بودی بمیرم که یک نفر اما برابر با چهل نفر بودی ولی زهرا، بی سپر بودی ۲ جلو چشمام پرپرت کردن شهید میخِ درت کردن تو بودی یاسِ علی اما با سیلی نیلوفرت کردن جلو چشمام، پرپرت کردن ۲ عشق علی زهرا، عشق علی زهرا 2 * داره میره جونم ازتن داری میری از کنارم شکسته شد هیبت من آخه بودی ذوالفقارم خودم دیدم که گلِ آتیش عزیزم رو معجرت افتاد دیدم که در کنده شد از جا به روی بال و پرت افتاد حلالم کن دخترت افتاد ۲ میخواستم یاریت کنم اما خودت دیدی دستامو بستن غرورم افتاد زیر پاهات همین که بازوت وبشکستن خودت دیدی دستامو بستن ۲ عشق علی زهرا، عشق علی زهرا 2 * میبندی بار سفر رو با اینکه خیلی جوونی ببین اشک التماسو میریزم تا که بمونی شب و روز اینه دعام زهرا نشه حال تو از این بدتر حسین و زینب به هم میگن ایشاالله که خوب میشه مادر ایشاالله که خوب میشه مادر ۲ شنیدم رو دسته لرزونت بازم که یک پیراهن بوده شنیدم دیروز توی خونه دوباره حرف از کفن بوده دلا پر درد و مهن بوده ۲ عشق علی زهرا، عشق علی زهرا 2 ♣️😭♣️ بروزترین کانال احادیث، روایات ، اشعار،روضه دفتری ،نوحه،‌۱۴معصوم ع و... ایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @nohevarozechahardahmasomsoghandi
. نگاه سرد مردم بود و آتش صدا بین صدا گم بود و آتش بجای تسلیت با دسته ی گل هجوم قوم هیزم بود و آتش * گرفتی از مدینه گفتنت را دریغ از من نمودی دیدنت را ولی با من بگو ساعت به ساعت چرا کردی عوض پیراهنت را * کمی از غسل زیر پیرهن ماند کمی از خون خشک بر بدن ماند کفن را در بغل بگرفت و بو کرد همان طفلی که آخر بی کفن ماند * من بودم باب هل اتی را بستند امکان رسیدن به خدا را بستند ای کاش بمیرم که خجالت زده ام من بودم و دست مرتضی را بستند * عمریست رهین منت زهرائیم مشهور شده به عزت زهرائیم مُردیم اگر به قبر ما بنویسید ماپیر غلام حضرت زهرائیم * ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم مامور برای خدمت زهرائیم روزی که تمام خلق حیران هستند ما منتظر شفاعت زهرائیم * یتیمان جز دو چشم تر ندارند به غیر از خاک غم بر سر ندارند چو مادر مرده ها باید فغان کرد که طفلان علی مادر ندارند * چه حالی داده دل را دست مادر که می شستی زدنیا دست مادر از آن سیلی مگر چشمت نمی دید که می جستی مرا با دست مادر * آنان که بر این خانه هجوم آوردند در خاک نهال کینه را پروردند در کعبه علی شکسته بتها شان را اکنون به در خانه تلافی کردند * خون است که روی خاک خشت افتاده است داغ است به قلب سر نوشت افتاده است خیزید وفرشته را به بیرون ببرید آتش به در باغ بهشت افتاده است * بر چهره شکوه آسمانی داری یک پنجره باغ ارغوانی داری ای رزم تو بین کوچه ودرپس در بر سینه مدال قهرمانی داری * الهی داد از این دل داد از این دل کنار قبر زهرا کرده منزل بگو زهرا زجا خیزد ببیند که ا شک دیده کردخاک او گل * چه فخری خالق از تو بنده کرده که خونت دین حق زیبنده کرده ولی زهرا: محبتهای زینب علی را روز و شب شرمنده کرده * چنان داغت دلم غمناک کرده که دست من تو را در خاک کرده بجایت زینب مظلومه تو غبار غم ز رویم پاک کرده * ز سو زدل کنم گریه برایت که دیگر نشنوم زهرا صدایت در و دیوار خانه با نگاهم بیادم آورد آ ن ناله هایت * کنار تربتت اندر دل شب بود نام تو زهرا جاری از لب به خانه تا روم با دیده تر کشد ناز مرا مظلومه زینب * اگر محور به هر امکان علی بود ولی بر فاطمه مهمان علی بود کنار تربتت مظلومه زهرا سر شب تا سحر گریان علی بود * چه شبهایی به یادت گریه کردم زدیده دامنم پر لاله کردم دگر نبود توانم خیزم از جا نهان تا که تو هجده ساله کردم * چنان دست علی آتش برافروخت که حتی میخ در در شعله اش سوخت نداند کس بجز مولی الموالی چگونه میخ در آن سینه را دوخت * سوزاند دل فاطمه را آتش کین بین در و دیوار شده نقش زمین با پهلوی فاطمه چها کرد لگد کاندر یم خون از او شده سقط جنین * بر خلق جهان که گشتپه معلوم علی از حق خودت شدی تو محروم علی بر کنگره ی عرش بجان حسنین با اشک نوشته است، مظلوم علی * چون مرغ سحر شکسته باشد بالم یک تن نبود فاطمه پرسد حالم رفتی تو ولی جان نبی روح علی بی تو به خدا صفا ندارد عالم * غم دوران من گردد یتیمی که هم پیمان من گردد یتیمی من از قد کمانت حتم دارم بلای جان من گردد یتیمی * نمی گویم که تو نا مهربانی زبس خون رفته از تو ناتوانی دلم خواهد در آغوشم بگیری چه سازم که شکسته استخوانی * مکن مخفی به سینه آه، مادر مرا کن از غمت آگاه ،مادر مشو راضی پس از تو زنده باشم گل خود را ببر همراه ،مادر * همی گردم به دنبال بهانه زنم بوسه به جای تازیانه چو لبخند از لبانت رفته مادر صفائی نیست در این آشیانه * تو که رکن تمام کائناتی چرا با کودکان کم التفاتی گمانم قبل تو زینب بمیرد شنیده ناله ی عجل وفاتی * تمنای دل زینب همینه که روی زانو مادر بشینه الهی این چه درد بی دوائی است که دختر روی مادر را نبینه چو می اُفتد به چشمم گاهواره نفس می گردد از غم پُر شماره الهی کاش محسن در برم بود نمی شد قلبم از کین پاره پاره * تو هم با کوفه هم دستی مدینه نمک خوردی ولی پستی مدینه کسی بر بازوی زهرا نمی زد اگر دستم نمی بستی مدینه اینها که بسوی خانه ام تاخته اند اینها که مرا به گریه انداخته اند با چادر و چوبه های بیت الاحزان از بغض تو مشعل همگی ساخته اند ‌ .بروزترین کانال احادیث، روایات ، اشعار،روضه دفتری ،نوحه،‌۱۴معصوم ع و... ایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @nohevarozechahardahmasomsoghandi
4_5812340320683166216.mp3
1.91M
زبان حال حضرت زهرا سلام الله علیها بسیارزیبا وپرسوز👌😭 بروزترین کانال احادیث، روایات ، اشعار،روضه دفتری ،نوحه،‌۱۴معصوم ع و... ایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @nohevarozechahardahmasomsoghandi
🏴‍ ‍شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) 🏴 ✍شاعر: هستی محرابی 🎤مداح : کربلایی اسد آل حسن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بعدِ تو بابا زندگی واسه ی من حروم میشه تو چشمِ شعله های غم، عمرِ منم تموم میشه یه دسته هیزم میارن، یه دسته آتیش میزنن منو علی رو با غضب برای بیعت میبرن هیچکی انگار نمیشنَوه، این ناله های خسته مو هیچکی دوا نمیکنه، این پهلوی شکسته مو با سیلی زدن به روی من، با ضربِ لگد پهلوی من آه از ورمِ بازوی من، خون میچکه از گیسوی من یا سیّدی یا طاها مدد، یا سیّدی یا طاها مدد، یا سیّدی یا طاها مدد (2) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یکی بگه عمّار بیاد، علی رو دارن میبرن جلو چِشای بچه ها زهرا رو دارن میزنن بابا ببین چطور منو، دوُن دوُن می بَرَنَم ز پیچ و تاب کوچه ها،دامن کشون میبرنم نفس نفس زدنها وُ، نگاهِ خسته مو ببین کبودیِ صورت و پهلویِ شکسته مو ببین ای آینه ی نگارِ من، ای عطرِ خوشِ بهارِ من بی تو دلِ من پریشونه، ای صبرِ منو قرارِ من یا سیّدی یا طاها مدد، یا سیّدی یا طاها مدد، یا سیّدی یا طاها مدد (2) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ این سو وُ آن سو میروَم، ولی به تو نمیرسم غمِ توو دلم آوار شده، واسه علی دلواپسم با گریه ی تو گم میشم، هر شب تو کوچه های غم گاهی بخاطرِ علی، گاهی بخاطرِ خودم نرو منو تنها نزار، پرستوی بهارِ من مگه خبر نداری از، این دلِ بی قرارِ من ای افسانه ی غروبِ من، ای سینه یِ پُر آشوبِ من گم میشم توی خیالِ تو، ای همسفرِ محبوبِ من یا سیّدی یا طاها مدد، یا سیّدی یا طاها مدد، یا سیّدی یا طاها مدد (2) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ با یادِ خاطراتِ تو آواره ی غم ها میشم با یادِ غربتِ علی، اسیرِ کوچه ها میشم میره دلِ شکسته ام امشب به سمتِ آسمون تصویرِ غم رو می بینم با این چِشای نِگرون با این دلِ پریشونم می شینم نجوا میکنم تو این روزای بی کسی به یاد بابا میکنم بابا بخدا از جون سیرم، داغِ تو چنان کرده پیرم من تشنه ی روی خورشیدم، چون شد عطشِ وصلت دیرم یا سیّدی یا طاها مدد، یا سیّدی یا طاها مدد، یا سیّدی یا طاها مدد (2) 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 بروزترین کانال احادیث، روایات ، اشعار،روضه دفتری ،نوحه،‌۱۴معصوم ع و... ایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @nohevarozechahardahmasomsoghandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20210106-WA0065.
3.64M
عَلَيْكِ يابِنْتَ رَسُولِ اللهِ 🍁▪️ کمی حرف بزن علی نمیره 🍁▪️ رفتن نزن علی میمیره 🎤 با نوای: حاج مهدی رسولی 🏴