مرثیه امامسجاد علیه السلام
تا اشک هست در بصرم گریه می کنم
با این توان مختصرم گریه می کنم
تنها نه با دو چشم ترم گریه می کنم
با خون مانده بر جگرم گریه می کنم
رنگم زمان دیدن مذبوح می پرد
یا لحظه ای که طفل گلوبند می خرد
یا مادری که کودک شش ماهه می برد
با هر چه هست دور و برم گریه می کنم
روح صحیفه پر شده از گریه کردنم
خمس عشر، بهانه شده بهر شیونم
گاهی گریز بین ابوحمزه می زنم
بین نوافل سحرم گریه می کنم
از خنده های حرمله زجری کشیده ام
من که عقیله را سر بازار دیده ام
بر دردهای عمه ی قامت خمیده ام
بر غربت بزرگ حرم گریه می کنم
ناموس خود به ناقه ی عریان که دیده است؟
آتش میان زلف پریشان که دیده است؟
افتادن قطار اسیران که دیده است؟
عمری است با غم سفرم گریه می کنم
باید چه کرد بین گلو آه و ناله را
زخم عمیق پهلو و بازوی لاله را
خیلی زدند خواهر من را، سه ساله را
یاد رقیه با پسرم گریه می کنم
وقتی عقیله وارد بزم شراب شد
وقتی که خواهرم به کنیزی خطاب شد
روی سرم تمام زمانه خراب شد
بر خاک ریخته به سرم گریه می کنم
یادم نمی رود پدرم را پیاده بود
هر طور بود روی دو پا ایستاده بود
بر نیزه ی غریبی خود تکیه داده بود
بر حال غربت پدرم گریه می کنم
عمامه اش به خاک لگد مال مانده بود
خیلی غریب در ته گودال مانده بود
با کام تشنه، زخمی و بی حال مانده بود
از اوج روضه با خبرم، گریه می کنم
بالم زمان پا شدنم تیر می کشد
از داغ زهر کل تنم تیر می کشد
حالا که تشنه ام... بدنم تیر می کشد...
... یاد عموی تشنه ترم گریه می کنم
محمد جواد شیرازی
*مرثیه حضرت سجاد علیه السلام
من آن گلم که خفته به خون باغبان من
نه گل، نه غنچه مانده، به باغ خزان من
مرغ بهشت وحیام و از جور روزگار
ویرانههای شام شده آشیان من
هفتاد داغ دارم و در سوز آفتاب
هجده سر بریده بود سایبان من
زنهای شام خنده به ناموس من زدند
این بود احترام من و خاندان من
زنجیرها به زخم تن من گریستند
دشمن نکرد رحم به اشک روان من
گردید نقش خاک ز سنگ یهودیان
از نوک نی سر پدر مهربان من
شام بلا و طشت طلا و سر حسین
گردید قاتل پدرم، میزبان من
من اشک ریختم ز بصر، او شراب ریخت
با آن که بود آیۀ کوثر به شأن من
من ناله میزدم ز دل، او چوب خیزران
من تن به مرگ دادم و او سوخت جان من
«میثم»خدا جزات دهد در عزای ما
کز نظم تو عیان شده سوز نهان من
#شهادت_امام_سجاد علیه السلام
سبک #زمینه
#سیدمهدی_میرداماد
( بیشتر سی ساله زنده ام با ناله
مثل روز اول فکرم تو گوداله)۲
(خدا میدونه که خوب یادمه
شده بود دور گودال همهمه )۲
برا این بودم تو پوریا
چند تا عضو از تن بابام کمه
(گریونم هر شب با یاد تنش
میمیرم با داغ پیراهنش)🔃🔃
(یادمه آزار و بچه های زار و
رد شدن از بینه کوچه و بازار و)۲
(رد زخم وکبودی یادمه
ازدحام ورودی یادمه)۲
گریه های رقیه داخله
کوچه های یهودی یادمه
{هی میگفت داداش اینا سنگ میزنند
چرا خاکستر میریزند}
گریونم هر شب با یاد تنش
میمیرم با یاد پراهنش🔃🔃
(غارت گهواره گوش بی گوشواره۲
کار مأجر میکرد آستینای پاره)۲
دور دستا با طناب و یادمه
آره بزم شراب و یادمه
وقتی که خیزرون بالا میرفت
گریه های رباب یادمه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
https:/
قال سجاد علیه السلام
المنتظرون لظهورهِ افضل اهل کلِ زمان
منتظران ظهورش بهترین مردم هر زمان هستند
هدایت شده از کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
زمینه/شهادت امام سجادع
23/7/95/ حاج محمد رضا بذری
__________»»»»»»»««««««________
آسمون اشکامو دیده ناله هام به عرش رسیده
آبرو گرفته دین از خونی که از سلسله چکیده
قنوت با غل و زنجیر روزای سخت و نفسگیر
مگه میره از یادم
با دیدن تنی پر خون سه روزو شب تو بیابون
مگه میره از یادم
جون دادم دیدم که تنت پاره افتاده
رو جسمش پره جای شمشیره صیاده
فهمیدم بابام با چه سختی جون داده
(إِنَّ أَبی ماتَ غَریباً فَانْدُبُوهُ
إِنَّ أَبی ماتَ عطشانا فَاذکُروا)3
جون من رسیده برلب میرسم به یارم امشب
چشمامو رو هم میذارم که چشم برام مونده عمه زینب
دو تا چشم تر من سوخت عمامه و سر من سوخت
مگه میره از یادم
یه دنیا غم همرامه روضه ی من الشامه
مگه میره از یادم
جون دادم تو کوچه ی تنگ یهودیها
می ریختن با کینه خاکستر روی سرما
باز دیدم سری افتاده زیر دست و پا
(إِنَّ أَبی ماتَ غَریباً فَانْدُبُوهُ
إِنَّ أَبی ماتَ عطشانا فَاذکُروا)3
➖➖💠🔹➖🔹💠🔹➖🔹💠➖
#شهادت_امام_سجاد
#زمینه
#حاج_محمدرضابذری
برای تعجیل در فرج زیاد دعا کنید
بدرستیکه گشایش شما در آن است
فایل صوتی⬇️⬇️⬇️
روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ شهادت امام سجاد علیه السلام _ حاج حیدر خمسه
پیرمردِ بلا کشیده منم
پسرِ شاهِ سر بریده منم
*من همین الان از آقام عذرخواهی کنم ، سادات پاتونو میبوسم ، بزارید من یخورده دستم باز باشه ، الان نگم کِی بگم ..*
آن که از ناقه دید بانویی
پایِ یک بوسه شد خمیده منم
آن امامی که با تنِ تب دار
عقبِ ناقه ها دوید منم ...
آن که وقت فرار از خیمه
نالۀ خواهرش شنید منم ...
آن که در بینِ بوریا دلِ شب ...
پیکرِ یک امام چیده ...
الله اکبر ... نگاه کرد دید نقص عضو داره ، بدن کامل نیست ... (منو نگاه) بدن کامل ، هی تو گودال میگشت ... انگشت ... سر و که دیدم بردن ، انگشت کجاست ؟ ... ای نامرد ساربان ....*
خودم دیدم که خنجر رویِ دستش ....
حسین ...
*بعضی ها هنوز دارن نگاه میکنن ، به حضرت زهرا من روضه نخوندم ، الان میگم میبینی ، اما هر کی تو این چندتا بیت چشمش بارونی نشد ، باخته ...*
روضه در یک کلام ، وای از شام
دردِ بی التیام ، وای از شام
(دست و پاش میلرزید اسم شام میومد)
چقدر ناسزا به ما گفتن
همه جایِ سلام ، وای از شام
(یه بیتُ نشستم، اما هر وقت یادت اومد چشمت خیس شد ، برا این بی آبرو هم دعا کن ...)
دخترِ فاطمه اذیت شد(از چی؟ تازیانه و کتک؟نه)
از نگاهِ حرام وای از شام ....
*امام سجاد فرمود سهل ساعدی ، یه خورده پول داری؟... آقا پول برا چی؟
گفت سهل ، بدم به اون نیزه دارها ... اینقدر به بهونۀ سرها ، تو این مسیر خانواده مو نگاه ... بگم یا جلو برن یا عقب ... اینقدر تو ما رفت و آمد نکنن
حسین ......
کانال روضه ونوحه چهارده معصوم علیهم السلام
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
روضه جانسوز _شهادت امام سجاد علیه السلام _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی
"السلام علیک یا اباعبدالله"
بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین
هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین
فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد
باید که زیر نامه اش امضا شود حسین
در روضه ها به قرب خداوند میرسیم
شب های هیئتت شب احیا شود حسین
*امام رضا فرمود:مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیى فِیهِ أمرُنَا" هرکی تو مجلس ما اهل بیت شرکت کنه"لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَمُوتُ القُلُوبُ" قلبش نمی میره،دل مرده نمیشه" حسین جان اگه ما تو رو نداشتیم دل مرده بودیم"همین که خسته از گناه آلودگی میشم تا میام تو مجلس تو زنده میشم*
در روضه ها به قرب خداوند میرسیم
شب های هیئتت شب احیا شود حسین
*پیرمردا و محاسن سفیدا باید اینو بگن*
از کودکی تا دم مرگم به روی لب
تنها حسین بوده و تنها شود حسین ...
ای کاش وقت مردن من وقت احتضار
ذکر مدام بر لبم آن جا شود حسین ...
*34 سال زین العابدین آب می دید گریه می کرد،غذا میدید گریه می کرد،هی میفرمود:"قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جایِعا"یعنی بابام حسین و گرسنه کشتن؛ "قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً" بابامو تشنه کشتن" این روزا قافله داره میرسه شهر شام ..." شامی که قریب 40 سال،کینه امیر المومنین و مردمش به دل داشتن"آخ بمیرم ،قبل از اینکه اهل بیت وارد بشن سه روز شهرو زینت کردن ..."کوچه هاشو آب و جارو زدن،مردم به هم تبریک گفتن،لباس نو به تن کردن"شهر و چراغونی کردن؛زن های رقاصه و آوازه خوان رو آوردن"مگه چه خبره؟
سهل صاعدی میگه من از بیت المقدس میومدم،دیدم شهرو زینت کردن، میدونستم این روزا مردم شام عیدی ندارن،پرسیدم این چه عیدیه که من خبر ندارم؟گفتن مگه خبر نداری یه مشت خارجی رو دارن میارن ..." یا صاحب الزمان"اگه میخوای ببینی بیا دم دروازه شهر ..."
"کامل بهایی" می نویسد 500 هزار نفر به تماشا اومده بودن"آخ بمیرم،همه نوشتن صبح زود قافله وارد شهر شد"از دروازه ساعات تا مجلس یزید چندتا کوچه بیشتر نبود،اما همه نوشتن غروب بود که اسرا رو وارد مجلس یزید کرد" یعنی انقده ازدحام جمعیت ....،مانع شده بود" زن های رقاصه میزدن و میرقصیدن " سرای بریده بالا نیزه" زین العابدین تو غل و زنجیر جامعه"
وای ...... گفت :*
من آن گلم که خفته به خون باغبان من
نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من
*میخواید بدونید من کیم؟*
هفتاد داغ دارم و در زیر آفتاب
هجده سر بریده بود سایبان من
*آخ یکی طعنه میزنه،از بالای بام یه عده دارن سنگ میزنن ..." خار و خاشاک دارن بر سر اهل بیت میریزن" یاصاحب الزمان یه وقت دیدن سر بریده شروع کرد قرآن خواندن ....
"أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقیمِ كانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً .... " قاری قرآن محترمه ..."علی لب های قاری قرآن رو می بوسید ..." اما من یه قاری خاکی میشناسم،تا قرآن خواند،سنگ ها بر اون لب و دندان ..." اخ بمیرم ...حسین ....
بابا قرآن می خونه،سنگا به اون لب میخوره
*خدا نیاره هیچ دختری کتک خوردن باباشو ببینه،اونقده تو این کوچه ها سنگ زدن که تو بعضی نقل ها داره خود سر بریده به زبان درآمد،فرمود: انا المظلوم" من نمیدونم بعضی از نانجیبا با چه سنگی سر ابی عبدالله رو میزدن که بارها سر از روی نیزه جلوی چشم بچه ها به زمین افتاد ...."
ای حسین .....