eitaa logo
مرگ و رستاخیز
54.6هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
6.5هزار ویدیو
8 فایل
🍂امیرالمؤمنین علیه‌السلام:درشگفتم ازکسی که مرگ رافراموش می‌کنددرحالیکه داردمردگان رامی‌بیند! مدیریت : 👈 @mosafer_110_2 تبلیغ؛ https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝 #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
سرنوشت سر مبارک سیدالشهداء(علیه‌السلام) چه شد و آن سر حضرت در کجا مدفون است؟ 🔰اینکه سرانجام سر امام حسین(ع) و دیگر سرها چه شد و در کجا دفن شدند، اختلاف است، که در ذیل، ابتدا اقوال گوناگون را در مورد محل دفن سر امام حسین(ع) و سپس سایر سرها نقل می‎کنیم. 1. اشرف برخی از علمای شیعه با استفاده از اخبار و روایاتی که از ائمه معصومین(ع) رسیده فرموده‎اند: سر مقدس سیدالشهدا در نجف اشرف، کنار مرقد مطهّر امیرمؤمنان(ع) دفن شده است. 2. یزید ـ لعنة الله علیه ـ سر مبارک امام را برای حاکم مدینه ـ عمرو بن سعید بن ابی العاص ـ فرستاده، و او آن را در بقیع، کنار قبر مادرش زهرا(س)، دفن نمود.(این روایت ضعیف است زیرا قبر حضرت زهرا (سلام الله علیها)معلوم نیست در کجا قرار دارد) 3. در دمشق دفن شده که در مکان آن اختلاف است. به گفته‎ی ابن ابی الدنیا، در باب الفرادیس و به گفته‎ی بلاذری و واقدی، در دارالاماره دمشق دفن شده است. 4. گفته شده که خلفای فاطمی سر مقدس را از باب الفرادیس به عسقلان که بین شام و مصر است، بردند و از آن‎جا به مصر منتقل کردند و در مشهدی که معروف است، دفن نمودند که زیارتگاه علاقه‎مندان است. 5. امام سجاد (علیه‌السلام)سر مطهر را به کربلا آورده اند و به بدن مقدس آن حضرت ملحق کردند. 📚کتب تاریخی معتبر شیعیان و اهل سنت. 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
امام علی (ع): هر کس بعد از ۱۱ مرتبه سوره را قبل از بخواند آن روز مرتکب نمی‌شود حتی اگر به سوی او طمع کند. 📚ثواب الأعمال و عقاب الاعمال، ص 277 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌آنهایی که کربلا نرفتند،حتماً بروند! 🎤 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
شهیدی که پس از ۱۷ سال زنده شد! نقل از برادر شهید: میگفت: اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران،علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم،یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان،بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم،یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم،سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان، با عطر شهدا عطرآگین،تا اینکه،تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد،آشوبی در دلم پیدا شد،حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم،نمیخواستم شرمنده ی اقوامم شوم با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم،بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد… شهید سید مرتضی‌ دادگر فرزند سید حسین… اعزامی از ساری… گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من..! استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید، به بنیاد شهید تحویل دهم.قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد،دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کن،با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوان های شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم“این رسمش نیست با معرفت ها…ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم…. راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم” گفتم و گریه کردم… دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم :«شهدا! ببخشید… بی ادبی و جسارتم را ببخشید… »وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم،هر چه فکرکردم، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام،با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده،لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.به قصابی رفتم خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم:بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است، به میوه فروشی رفتم،به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم،جواب همان بود،بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.گیج گیج بودم مات مات… خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم؟وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته،با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد.جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود… بخدا خودش بود… کسی که امروز خودش را پسر عمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود به خدا خودش بود گیج گیج بودم… مات مات…کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم.مثل دیوانه ها شده بودم عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادو می پرسیدم: آیا این عکس، عکس همان فردی است که امروز...؟نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم… مثل دیوانه هاشده بودم… به کارت شناسایی نگاه می کردم،وسط بازار از حال رفتم... شهدا زنده اند... وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللّهِ أَمْواتًا بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ.آل عمران/169 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
🔰روز ، مجرم و گنهکار دوست دارد، فرزند و همسر و برادر و قبیله اش و بلکه تمام مردم روی زمین را در برابر خودش فدا کند تا خودش را دهد!! 📖سوره معارج 11-14 ✍هنوز هم دیر نشده برای بازگشت... 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
✨﷽✨ 👌داستان کوتاه پند آموز 💭پدر همراه یک شیخ و بقیه همراهان براى شستن متوفى پسر جوانش حاضر شده بودند تا اینکه آن جوان را شسته و دفن کنند. آن شیخ که مسئول شستن متوفى بود دستور داد تا آنرا از لباسش مجرد کنند ولى عورتش را با پارچه اى بپوشانند تا اینکه شروع به شستنش کنند. 💭 هنگام برداشتن لباس مرده، توجه آنها به دستمالی افتاد که دست راست مرده را پیچانده بود ولى هنگامى که سراغ برداشتن آن دستمال رفتند پدر متوفى بر سر آنها داد و فریاد زد و شرط کرد که براى شستن پسرش هیچکس حق ندارد که آن دستمال را بردارد. 💭 شیخ مسئول درک کرد که یک رازى در آن دستمال نهفته هست ولى بهر حال براى شستن آن مرده بایست آن دستمال برداشته شود، پس در خفاء به همکارانش گفت که هنگام شستن آب زیادى را روى آن دستمال بریزید تا خودبخود از جایش کنده شود. پس او را شستند و آب زیادى را بر روى دست پیچیده شده ریختند و بمحض اینکه آن دستمال شل شد آنرا از جایش بر کند. پدر پس از اینکه دید آنها دستمال را برداشتند بر سر آنها پرخاش کرد و داد و فریاد کشید ولى پس از مدتى به گریه افتاد و به آنها گفت که حقیقت را براىیشان بازگو خواهد کرد تا درس عبرتى باشد براى دیگران. 💭 او گفت که دیشب هنگامى که پسرم وارد خانه شد، من و مادرش که در حال شام خوردن بودیم به او تعارف کردیم که همراه ما بیاید و شام میل کند ولى با عصبانیت جواب داد که من میروم توى اتاقم و به نوکر خانه بگویید که غذایم را توى اتاقم بیاورد. سپس رفت توى اتاقش و در را قفل کرد. نوکر غذایش را آماده کرد و رفت که غذا را نزد او ببرد ولى هر چه در میزد کسى در را باز نمیکرد. من و مادرش نگران شدیم و ما نیز هر چند در میزدیم او در را باز نمیکرد. بسیار نگران شدیم و فهمیدیم که حتما اتفاقى افتاده است، پس قفل در را شکستیم و وارد اتاقش شدیم، ولى منظره اى که دیدم مرا بسیار مبهوت کرد و اى کاش آنرا ندیده بودم ! 💭پسر در حال تماشاى تلویزیون و در حالى که ریموت(کنترل) تلویزیون در دست داشت از دنیا رفته بود، ولى مصیبت بدتر از آن این بود که او در حال تماشاى فیلم مبتذل جان خود را از دست داده بود. من رفتم که ریموت را از دستش بردارم ولى هر چه سعى کردم نتوانستم تا اینکه فهمیدم اصلا ممکن نیست. بنابراین تا آنجاییکه توانستم اطراف ریموت که خارج از کف دستش بود را بریدم ولى قسمتى از آن همانطور که الآن میبینید هنوز در دستش باقى است و نمیشود دستش را باز کرد و آنرا بیرون آورد. سپس آنها پسر را شستند و با همان ریموت آن را دفن کردند! 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
🔰ماجرای عیادت عزرائیل از آیت‌الله‌ خوانساری... 🔴یکی از علمای تهران که در آخرین روزهای حیات پر برکت آیت الله برای خدمت رسیده بود، از ایشان نقل می کند: شخص ناشناسی نزد من آمد و گفت: من هستم.پرسیدم برای قبض روح آمده ای؟گفت: نه برای عیادت آمده ام، اگر مشکلی داری بگو. گفتم: قسمتی از پایم می کند.او به پایم کشید و برطرف شد. موقع به من گفت: ده روز دیگر برای روح می آیم. و ده روز بعد آن عالم جلیل به پیوست. 🌐پایگاه اطلاع رسانی حوزه 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
سوالاتی که در ذهن خیلی از ما ها راجب به رخ میدهد(1)⁉️ ⁉️حضرت عزرائیل چگونه جان خود را از دست میدهد؟ 🔰جواب:بنابر روایتی که از امام (ع) آمده است ایشان می‌فرمایند «هنگامی که در صور می‌دمد مرگ تمام موجودات را در کام خود فرو برده و سکوتی مرگبار عالم هستی را فرا می‌گیرد سپس خداوند به می‌فرماید: ای عزرائیل چه کسانی باقی مانده‌اند؟ فرشته مرگ می‌گوید: "انتَ الحی الذی لا یموت" شما که هیچ گاه نمی‌میری و و و و من.»خداوند به عزرائیل دستور می‌دهد که روح آن سه مقرب درگاهش را قبض کند. سپس خداوند می‌فرماید: چه کسی مانده است؟ عزرائیل جواب می‌دهد: بنده و مسکین تو عزرائیل، در این هنگام از طرف خدا خطاب می‌رسد بمیر ای ملک الموت. عزرائیل صیحه‌ای می‌زند که اگر این را مردم پیش از مرگ می‌شنیدند در اثر آن می‌مردند. وقتی تلخی مرگ در کامش پدیدار می‌شود، می‌گوید: اگر می‌دانستم این مقدار سخت و تلخ است همانا در این باره با مدارا می‌کردم. ⁉️شیطان از جنس آتش هست پس چگونه او در آتش جهنم میسوزد؟ 🔰جواب:فرد به ظاهر در جلسه ای که عاقل در آن شرکت داشت، همین پرسش را مطرح نمود. مدتی بعد بهلول، پیشانی آن مرد را با هدف قرار داده و سر او را و خون آلود نمود و در پاسخ اعتراض او بیان داشت که آیا مگر این کلوخ از خاک نیست و آیا مگر تو از آفریده نشدی؟! اگر آتش نمی تواند آتش را بسوزاند، پس خاک چگونه می تواند به خاک برساند؟براین اساس، توجه داشته باشید همان گونه که انسان، خاک نیست، بلکه از خاک آفریده شده، نیز آتش نبوده، بلکه از آتش آفریده شده است و همان گونه که خاک می تواند به انسان، آسیب برساند، آسیب رساندن آتش به نیز موضوعی محال و دور از ذهن نیست، چنانچه نمونه های بسیاری وجود دارد که موادی با یکسان، بر یکدیگر تأثیر منفی گذاشته و به آنان آسیب می رسانند و نیز ویژگی های برخی مواد، با اندک تغییری در آن، کاملا خواهد شد. ⁉️کودکانی که قبل از بَدو تولد میمیرند تکلیف شان چیست؟ 🔰جواب:مرحوم در امالي مي گويد: وقتي رسول خدا(صلّي الله عليه و آله وسلم) به معراج رفت عبورش به يك پيرمرد كه در زير درختي نشسته بود افتاد، و ديد كه در اطراف او جمع هستند، رسول خدا از جبرئيل پرسيد اين كيست؟ جبرئيل در جواب گفت: اين شيخ كهن سال ﷼ابراهيم خليل پدر شماست. حضرت پرسيد اين كودكان كه در اطراف جمع اند چه كساني هستند؟ جبرئيل گفت: اينها اطفال مؤمنان اند كه حضرت ابراهيم مشغول به آنها است.(1) و در روايتي ديگر آمده: «ان اطفال شيعتنا من المؤمنين تربيهم (عليها السّلام ) (2) يعني كودكان شيعيان ما كه مؤمنان هستند تحت تربيت حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام) قرار مي گيرند.بر اساس اين گونه روايات انسانهايي كه در كودكي از دنيا مي روند بر اساس جريان تكاملي برزخي (يعني آن كه انسان در عالم برزخ نيز به نحوي از نظر معنوي تكامل پيدا مي كند و از نظر روحي كامل تر مي شود) تحت انسان كامل قرار دارند و طبيعي است كه در عالم برزخ بر اساس آن دو روايت آنها از نظر روحي و معنوي پرورش مي يابند از نظر معرفت كامل مي شوند. بنابراين گرچه ممكن است به لحاظ سن و سال به همان سن كه مرده اند محشور خواهند شد اما از نظر معرفتي و شناخت حقايق بالغ و كامل خواهند بود. چون بالاخره تحت تربيت انسان كامل به طور يقين معرفت كامل نصيب آنها خواهند شد. و اين كه در روايت آمده است: پيامبر اكرم«صلي الله عليه وآله وسلم» ديدند كه حضرت ابراهيم مشغول تغذيه آن كودكان است) بي ترديد مراد تغذيه جسماني نيست چون در عالم بعد از مرگ خبري از تغذيه جسماني كه موجب رشد جسمي انسان بشود و همانند دنيا انسان از نظر بدن بزرگ تر شود نيست. چون آنجا چنين مسايلي مطرح نيست پس مراد از آن (تغذيه) همان تغذيه و معرفتي خواهد بود. 📚1.سيد محمد حسيني تهرني، معادشناسي،ج 3، ص119، نشر حكمت سال 1403ق. 2. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار،ج 5،‌باب13، نشر مؤسسة الوفاء بيروت، 1403 ق 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
سوالاتی که در ذهن خیلی از ما ها راجب به رخ میدهد(2)⁉️ ⁉️کسانی که قبر ندارند آیا دیگر شامل فشار قبر نمی‌شوند؟ 🔰جواب:قبر برزخى و قبر خاكى، ارتباط با هم دارند ؛ ولى باید توجه داشت كه عمده مسائل شب اول قبر و پس از آن، مرتبط با عالم برزخ است، نه قبر .بنابراین هم عذاب قبر و فشار آن و هم شادى ها و فراخى هاى آن، مرتبط با عالم برزخ بوده و با قالب بدن برزخى، صورت مى گیرد و قبر خاكى در این موارد، خصوصیتى ندارد. از این رو اگر مرده اى را بسوزانند، یا به بیندازند و یا آن را كرده و در محفظه هاى خاصى نگه دارند؛ باز هم مسائل شب اول قبر (فشار، سؤال، مكافات و ... ) براى آنان خواهد بود و شب اول قبر آنها، همان شبى است كه این بدن ها به دریا انداخته شد، یا طعمه حریق گشته و یا خوراک حیوانى قرار گرفته است. شب اول قبر كه پس از مدت مدیدى، اجساد مقدس و مطهر آنان یافت مى شود؛ همان شبى است كه در بیابان ها مانده اند. حضرت علیه السلام مى فرماید: «فروگذار نمى شود احدى از مردم كه در شرق و غرب زمین و دریا و صحرا هستند ؛ مگر آنكه فرشته هاى سؤال كننده، به ملاقات آنان خواهند رفت»؛ علم الهدى، معاد و عدل، ص 100 . ⁉️آیا فرشتگان هم مرگ و میر دارند؟ 🔰جواب:این‌که مرگ براى فرشتگان چگونه است؟ باید گفت؛ آنچه ما آن‌را مرگ می‌دانیم (خروج روح از جسم و عالم ماده) درباره‌ی ملائکه معنا ندارند؛ چون آنان جسم ندارند، تا خروج روح از آن مفهوم داشته باشد؛ لذا درباره‌ی ماهیت مرگ آنان احتمالاتی وجود دارد:این‌که مراد از مرگ درباره‌ی آنها گسستن پیوند روح از قالب مثالى آنها باشد.مقصود، از کار افتادن فعالیت مستمر ارواح و ملائک و از دست دادن توان ادراکی‌شان باشد.بنابراین، فرشتگان دارای عمر بسیار طولانی هستند؛ اما آنان نیز روزی خواهند مرد. 📚ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 19، ص 541، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش. 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
✨ ♥️ امیــرالمومنین علیه السلام: 🌱 با طلب آمرزش معطر و خوشبو شوید تا بوی بد گناهان شما را رســوا نکند. 📚بحار الانوار، ج ۲۶، ص۲۲ 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
جایگاه حضرت علی (ع) در نزد ملائکه 🔴ابن عباس می گوید که: شنیدم از خدا(ص) که می فرمود: چونکه مرا به آسمانها سیر دادند به هیچ ملکی از ملائکه برخورد نکردم، مگر اینکه از من دربارة علی بن ابی طالب(ع) سؤال می کردند تا جایی که من گمان کردم اسم علی(ع) از اسم من است.پس آنگاه که به آسمان چهارم رسیدم، را دیدم که به من گفت: ای محمد! هیچ خلقی از خدا نیست مگر اینکه قبض روحش بدست من می باشد، بجز تو و حضرت علی(ع)، چون خداوند متعال خود روح شما را خواهد کرد. پس چون به زیر الهی رسیدم حضرت علی(ع) را دیدم که در زیر عرش الهی ایستاده بود.پس من گفتم: ای علی از من سبقت گرفتی؟ به من گفت: ای محمد! کیست آن کسی که با او این چنین صحبت می کنی؟ گفتم: این برادرم علی بن ابی طالب(ع) است.جبرئیل به من گفت: ای محمد! این علی(ع) نیست بلکه ملکی از ملائکة متعال می باشد که خداوند متعال آن را به صورت علی(ع) خلق کرده است.پس ما ملائکه ای که مقرب درگاه الهی هستیم هر وقت مشتاق دیدار حضرت (ع) می شویم این را زیارت می کنیم، بخاطر بزرگی و کرامتی که حضرت علی(ع) در پیشگاه خداوند دارد. 📚شیخ جلیل القدر، محمد بن احمد شاذان قمی در کتاب «مئة منقبة» 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
✨پیامبر اکرم(ص)✨ 💠مرگ انسان‏ها در نتيجه گناهان، بيشتر از مرگ آنها در نتيجه... 📚منبع: مكارم الاخلاق ص 362 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
✨ 🌸 امیرالمومنین عليه السلام : 🌱آداب ورسوم خويش را به فرزندانتان تحميل نكنيد ؛ زيرا آنان در روزگارى،غيــر از روزگار شما زندگی می‌کنند. 📚شرح نهــج البلاغه ، ج۲۰ 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
‍ 🌺 🌺 همانا افرادى هستند بى مو در صورت، چشمانشان سرمه كشيده، بر سرهايشان تاج، در گردنهايشان گردنبند و در دستهايشان دستبند و در انگشتانشان انگشترى است، مرفه و شادمان و ارجمندند. 📚بحارالأنوار ،ج8،ص220 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از ما روی بر نگردان! ⭕️صدای علّامه محمدرضا حکیمی را می‌شنوید. 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
✨امام علی(ع)✨ 💟اموات خود را کنید، به راستی که ایشان از زیارت شما خوشحال می شوند. 📙کافی3:203 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
♨️امام حسن عسکري (ع) و جنیان♨️ يكى از اصحاب به نام جعفر بن محمّد حكايت كندروزى به همراه علىّ بن عبيداللّه خدمت حضرت ابومحمّد، امام حسن عسكرى عليه السلام رسيديم، چند نفر ديگر هم در حضور حضرت بودند و در جلوى امام عليه السلام درخت خرمائى بود و با آن كه فصل خرما نبود، وليكن آن درخت، خرماهاى بسيارى داشت. پس از لحظاتى سفره اى گسترانيدند و حضرت فرمود: دست هايتان را بشوئيد و نام خدا را بر زبان جارى كنيد و مشغول خوردن طعام شويد. ولى كسى جلو نيامد و دست به سمت غذاهائى كه در سفره چيده بودند، دراز نشد و همه منتظر بودند كه ميزبان - يعنى؛ امام حسن عسكرى عليه السلام - مشغول شود.بعد از آن، حضرت به من خطاب نمود و فرمود: اى ابوجعفر! از طعام مؤمنين ميل كن، همانا كه اين طعام براى شماها حلال مى باشد. و سپس افزود: علّت آن كه من قبل از شما ميهمانان، مشغول خوردن غذا نشدم، اين است كه چون تعدادى جنّ از برادران شما در كنار شما حضور دارند و من خواستم شما قبل از ديگران شروع كنيد؛ وگرنه من خود شروع مى كنم.و چون امام عليه السلام دست مبارك خود را به سمت غذا دراز نمود، ديگران هم مشغول شدند.در ضمنِ اين كه مشغول خوردن غذا و خرما بوديم، متوجّه شديم كه در كنار ما غذا برداشته مى شود و ظرف غذا خالى مى گردد، امّا كسى و دستى را نمى ديديم.من با خود گفتم: اگر امام عليه السلام بخواهد، مى تواند كارى كند كه ما جنّيان را ببينيم، همان طورى كه آن ها ما را مشاهده مى كنند. و چون حضرت متوجّه افكار من و ديگران شد، دست مبارك خود را بر صورت ما كشيد و سدّى بين ما و جنّيان به وجود آمد، سپس دستى ديگر بر چشم هاى ما كشيد كه به راحتى جنّيان را مى ديديم.در اين هنگام، خواستيم كه بلند شويم و با آن ها مصافحه و معانقه كنيم، امام عليه السلام مانع شد و به تمام افراد اظهار نمود:احترام سفره و طعام از هر چيزى مهمّتر است، صبر نمائيد تا هنگامى كه غذا تمام شد و سفره را جمع كردند، برادران شما حضور دارند و هر چه خواستيد انجام دهيد.ولى موقعى كه دقيق آن ها را نگاه و بررسى كرديم، ديديم كه بسيار ضعيف و لاغراندام بودند و اشك از گوشه هاى چشمشان سرازير بود و با يكديگر آهسته زمزمه داشتند. به خدمت حضرت عرض كرديم: ياابن رسول اللّه! آيا جنّيان هميشه به اين حالت هستند؟ فرمود: خير، آن ها همانند شما انسان ها همه گونه هستند و حالت هاى مختلفى دارند، اين هائى كه در كنار شما نشسته اند، زاهد و قانع مى باشند و هيچ غذائى نمى خورند و آبى نمى آشامند، مگر با اذن و اجازه پيغمبر يا امام عليهم السلام، چون كه ايشان در همه امور تابع و مطيع حجّت خدا و امام خود خواهند بود و....بعد از صحبت هاى مُفصّلى، امام عليه السلام دست خود را بر چشم هاى ما نهاد و پس از آن ديگر نتوانستيم جنّيان را تماشا كنيم.سپس بر چنين توفيقى كه نصيب ما شد و توفيق يافتيم كه در چنين مجلسى و نيز بر سرِ چنين سفره و طعامى در محضر مبارك امام و حجّت خدا شركت كنيم، شكر و سپاس خداوند متعال را به جا آورديم و آن را يكى از معجزه ها و نشانه هاى امامت دانستيم. 📚هداية الكبرى حضينى: ص 333. 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
🌹پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)فرمودند 🦋✨سه نفر هستند که هنگام دیدار با خدا از هر دری که بخواهند وارد بهشت می‌شوند: ✨۱. کسی که خوش اخلاق باشد. ✨۲. کسی که هم در خلوت هم در حضور مردم از خدا بترسد. ✨۳. کسی که جر و بحث را رها کند، حتی اگر حق با او باشد. 📚اصول کافی 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat
🌺دعای پیامبر نور و رحمت  صلی الله علیه و آله: پروردگارا !زنانی که خود را پوشیده نگه می دارند ، مشمول رحمت و غفران خود بگردان . 📒مستدرک الوسایل ،ج 3 ، ص 244 👈کانال مرگ و رستاخیز 🆔 @rozehasrat