هدایت شده از روضه
25.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
◾️السَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِی
🔺 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِينَ
🎤 حجت الاسلام #استاد_میرزامحمدی
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
هدایت شده از روضه
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
معاویه ی ملعون ، یه مجلسی گرفت ، هم پیالگان و هم کیشان خودش رو دعوت کرد
عمروعاص ، مروان ، مغیره....
همه که مشغول مِیگُساری شدند
معاویه گفت : جَمعِمون جَمعِه
یه نفر بین ما کمه
گفتند امیر
کی بین ما غائبه
گفت: حسن بن علی غائبه
امیر
مجلس ما کجا ، حسن بن علی کجا
نانجیب گفت دعوتش می کنیم
جلوش به باباش ناسزا میگیم
لذت مجلسمون مضاعف میشه
من هنوز این رو نتونستم هضم کنم
مرحوم طبرسی می نویسد : دعوت رو قبول کرد
گفتند وقتی حسن بن علی وارد شد ، اجازه نمی دهیم بنشینه
از همون دم در جسارت رو شروع کردند
معاویه جسارت کرد
با حلم حسنی جواب رو داد
عمروعاص....
امام حسن جواب داد
مروان.....
امام حسن جواب داد
اما تا نوبت رسید به مغیره
صدا زد « مَهْ یٰا مُغَیرِه »
تو دیگه ساکت شو
اَنتَ الّذِی ضَرَبتَ اُمّی
الله اکبر
▪️عمری ز دیدار مغیره رنج بردم
▪️خون دلی بس سختر از زهر خوردم
▪️من خود به چشم خود دیدم وحشیانه
▪️بر مادرم میزد مغیره تازیانه ....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
هدایت شده از روضه
حجه الاسلام والمسلمین میرزا محمدی_روضه شهادت امام حسن 14-7-1398-1579669203.mp3
10.13M
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#گریز به کربلا
السلام علیکم یا أئمّةَ البَقیع
▪️کاش گَردی شوم و از کَرَمت
▪️بنشینم به کنار حَرَمَت
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
هدایت شده از روضه
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#گریز به کربلا
السلام علیکم یا أئمّةَ البَقیع
▪️کاش گَردی شوم و از کَرَمت
▪️بنشینم به کنار حَرَمَت
(این رو استاد سازگار در غالب آرزو گفته
والا این حقیر به ایشون عرض کردم ، حرمی نداره که می خواهی شما کنارش بنشینی)
▪️کاش چون ماه به شب های دراز
▪️داشتم با حرمت راز و نیاز
▪️کاش چون اشک کنارت افتم
▪️به روی خاک مزارت افتم
▪️روی جان ها همه بر تربت تو
▪️سوز دل ها همه از غربت تو
حالا آماده ای
با یه چشمت بر ابی عبدالله گریه کنی
با یه چشمت بر امام حسن
▪️غربت آن نیست که از داغ جوان
▪️قد بابا شود از غصه کمان
▪️غربت آن نیست که از ضربت سنگ
▪️چهره از خون جبین گردد رنگ
▪️غربت آن نیست که سر، بر سرِ نی
▪️ره کند با سپه دشمن طی
پس غربت چیه
▪️غربت آن است که مردی مظلوم
▪️شود از کینه ی همسر مسموم
پیغمبر فرمود :
چشمی که برای حسنم گریان باشه
قیامت گریان وارد محشر نمیشه
▪️غربت آن است که بعد از کشتن
▪️بارش تیر ببارد بر بدن
این تعبیر زیارت جامعه أئِمّةُ المؤمنینِ
با تاریخ کاری ندارم
فرمود:
قَد شُکَّتْ اَکفٰانُه بِالسِّهٰام
هفتاد چوبه ی تیر زدند
چه کرد این تیر ها؟؟؟
زیارت میگه کفن امام رو سوراخ سوراخ کرد
پاره پاره کرد
ابی عبدالله دونه دونه تیر هارو بیرون آورد
بدن غرق خونِ
کفن غرق خونِ
بدن برادر رو میان قبر گذاشت
یه دستی به محاسنش کشید
گفت:
غارت زده به کسی نمی گند که مالش رو به غارت برده باشند،
به منی می گند که برادری مثل تو رو از دست دادم
بعد فرمود : حسن جان ، دیگه حسین محاسنش رو خضاب نمی کنه
موهام رو دیگه خضاب نمی کنم
بریم کربلا
اگه ابی عبدالله خضاب نکرده
پس چرا در زیارت ناحیه ، حضرت سلام میده
السَّلامُ عَلَی الشَّیْبِ الخَضِیبِ
حسین.....
از سال ۵۰ هجری تا کربلا ندید حسین خضاب کنه
اما کربلا محاسنش خضاب شد
کجا
اول کنار مقتل علی اکبر
وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلیٰ خَدِّه
یا الله
دومین جا وقتی بود که شیرخواره اش رو به دست گرفت
هنوز سخنش تمام نشده بود
دیدند
فَذُبِحَ مِنَ الاُذُنِ اِلَی الاُذُنِ
این خونها رو به آسمان پاشید
قسمتی رو هم خضاب کرد
اما خضاب سوم
کاری کرد که باعث شد ابی عبدالله با صورت به زمین بخوره
ایستاد لحظه ای استراحت کنه
فَوَقَفَ یَستَرِیحُ سٰاعَةً ، فَرَمیٰ بِسَهْمٍ
چه تیری زدند؟؟؟
لَه ُ ثَلاثُ شُعَبٍ ، فَوَقَعَ فِی قَلبِ الحُسَین
این خون قلبش رو گرفت
محاسنش رو باهاش خضاب کرد
اینجا دیدند
دیگه نتوست دوام بیاره
فَسَقَطَ الحُسَین عَنْ فَرَسِه عَلیٰ خَدِّهِ الْاَیْمَن
حسین....
بِأبِی المُستَضعَفُ الغَریب یا ابا عبدالله
▪️ای مصحف ورق ورق،روح پیکرم
نه نه رفتم جلوتر
بگذار برگردم همین جا
تا باصورت خورد زمین
مهلتش ندادند
فَحَمَلُوا عَلَیهِ مِنْ کُلِّ جٰانِبٍ
از چهار طرف محاصره اش کردند
فِرقَةٌ بِالسُّیوف
فِرقَةٌ بِالسِّنان
فِرقَةٌ بِالرِّمٰاح
فِرقَةٌ بِالحَجٰارَة
اما امام باقر دو دسته دیگر هم اضافه کرد
فرمود
فِرقَةٌ بالخَشَبِ وَ العَصٰا
حسین .....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
98.03.24_3.mp3
12.57M
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا
▪️سالیانیست ز عاشق شدنم..
▪️به لب خلق سخن افتاده
▪️بارها گفته ام و میگویم
▪️دل من دست حسن افتاده
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا
▪️سالیانیست ز عاشق شدنم..
▪️به لب خلق سخن افتاده
▪️بارها گفته ام و میگویم
▪️دل من دست حسن افتاده
▪️وسط قاب دوچشمان ترم
▪️عکس یک منظره پیداست..بقیع
▪️نیمه شبها به نیابت ز حسین
▪️دل من زائر یکجاست..بقیع
إنَّ الحُسَین یَزُورُ الحَسَن فِی کُلِّ جُمْعَة
هر روز جمعه میومد زیارت برادرش امام حسن
حالا من و تو هم از این نیمه شب جمعه، بریم زیارت قبرستان بی شمع و چراغ بقیع
▪️السلام ای حرم بی زائر!
▪️السلام ای که غریب وطنی!
▪️آی اقا چقدر میچسبد...
▪️وسط صحن شما سینه زنی!
▪️دسته ها راهی صحنت باشند..
▪️نوحه خوانها همگی دم بدهند
▪️یکطرف ذکر حسن یا حسن و..
▪️یکطرف پاسخ جانم بدهند..
▪️همگی خیره به گنبد باشیم
▪️چشمهامان بشود پیمانه
▪️یکنفر پرچم یا ام بنین..
▪️بزند برروی سقاخانه
▪️حیف اینها همه خواب است و خیال
▪️حیف اینها همه خواب است و خیال
▪️ظلمت از نور خدا میترسد
▪️دور قبر تو پر از سرباز است
▪️دشمن از اسم شما میترسد
▪️یک نفر خون جگر میخورد و..
▪️یک نفر گریه و نجوا دارد
▪️جامه خاکی زائرهایت..
▪️ارث از چادر زهرا دارد..
کدوم چادر؟
من خودم با این یه بند خیلی گریه کردم
ببین با چه ظرافتی ، روضه رو باز هم نکرده
▪️یک نفر خون جگر میخورد و..
▪️یک نفر گریه و نجوا دارد
▪️جامه خاکی زائرهایت..
▪️ارث از چادر زهرا دارد..
▪️چادری که شرف عصمت بود
▪️در کشاکش، ز سر ماه افتاد
خوبه که بعضی ها نفهمیدند
آره اینجا تماشا خوبه
▪️چادری که شرف عصمت بود
▪️در کشاکش، ز سر ماه افتاد
▪️فاطمه در وسط آتش و دود
▪️پشت در بود که با در افتاد..
▪️چادری که شرف عصمت بود
▪️در کشاکش، ز سر ماه افتاد
▪️فاطمه در وسط آتش و دود
▪️پشت در بود که ناگاه افتاد..
فَرَکَلَ الْبابَ بِرِجْلِهِ
وَ رَدَّهُ عَلَیّ
وَ أنا حٰامِلٌ
فَسَـقَطْتُ لِوَجْهِی
▪️دست مولا به طناب افتاد و..
▪️دست زهرا ز قلاف افتاده..
▪️از در سوخته و مسمارش
▪️بین پهلو شکاف افتاده
ناله بزن یا زهرا .....
یا زهرا یا زهرا
یا زهرا یا زهرا
یا زهرا یا فاطمه
یا زهرا یا زهرا
یا زهرا یا زهرا
یا زهرا یا فاطمه
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
1402.06.03_1.mp3
45.06M
#مناجات_با_خدا
#مناجات_و_روضه
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا
#گریز_به_کربلا
#شب_جمعه
▪️آه ای خدا، بیا و خطای مرا ببخش
▪️ای با وفا دوباره منِ بی وفا ببخش
▪️مثل همیشه جرم مرا تو ندیده کن
▪️رسوا مکن مرا ، مرا بی صدا ببخش
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#شب_جمعه
قسمت اول
#مناجات_با_خدا
#مناجات_و_روضه
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا
#گریز_به_کربلا
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ
حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ
کُنتُ بِئْسَ الْعَبْد
و أنْتَ نِعْمَ المَولیٰ
عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک
فَلْیَحْسُنِ العَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ یٰا کَرِیم
الکَرِیم اِذٰا وَعَدَ وَفٰا
تو وعده دادی هر که در خونه ات بیاد ، جوابش رو بدی
الکَرِیم اِذٰا قَدَرَ عَفٰا
تو خدایی هستی که می تونی بنده هات رو بسوزونی
اما اونها رو مورد عفو و رحمتت می کنی
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ
الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ
ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام
بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ
مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ
يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ
يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ
يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ
یک سال هم اگه در خونه ات نیام
بازم تو رزق منو میدی
يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ
اصلا فیض رسوندن تو، به بنده هات یه لحظه هم قطع نمی شه
خاک بر سر منی که بلد نیستم بندگی کنم
والا تو حتی توی گناه هم روزی منو دادی
يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ
خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله حق شناس رو
داستان حضرت ابراهیم رو با اون گبری که همسفر شد، نقل می کرد و گریه می کرد
همینکه فهمید همسفرش کافره ، گوشه سفره رو جمع کرد
ایشون میفرمود ، ندا اومد: ابراهیم ، هفتاد ساله که دارم روزیش رو میدم
یه بارم به رویش نیاوردم که تو کافری
یه وعده غذا نتونستی باهاش همسفره بشی
▪️از آن روزی که ما را آفریدی
▪️به غیر از معصیت چیزی ندیدی
عَادَتُکَ الإحسٰانُ اِلَی المُسِیئِین
يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ
صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَىٰ سَجِيَّةً
وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَىٰ فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ
بِالحُجَّةِ اِلهِی اَلعَفو
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
قسمت دوم
▪️آه ای خدا، بیا و خطای مرا ببخش
▪️ای با وفا دوباره منِ بی وفا ببخش
▪️مثل همیشه جرم مرا تو ندیده کن
▪️رسوا مکن مرا ، مرا بی صدا ببخش
به خدا بی صدا می بخشه
حتی ملائکه اش هم نمی دونن
▪️من جرم کردم و تو حیا کرده ای خدا
کَأَنَّک اسْتَحْیَیْتَنی
▪️لطفی کن ای کریم منِ بی حیا ببخش
▪️از تو به من همیشه رسیده خدای من
خَيْرُكَ إلَيْنَا نَازِل
▪️یا دائمَ الکَرَم منِ آلوده را ببخش
حالا می خوی خودت رو معرفی کنی
▪️من سائل همیشه ی شب های جمعه ام
▪️یا بٰاسِطَ الیَدَیْن تو جرم مرا ببخش
خدا رحمت کنه همه گداهای قدیمی رو
انقدر با وفا بودند ، اگه از یه محله گدایی می کردند ، نمی رفتند یه محل دیگه
اما وقتی اون محله میومدند در می زدند
ما بچه بودیم ، در خونه رو باز می کردیم، خیلی راحت میگفت برو به مادرت بگو فلانی اومده
بلد بودند گدایی کنند
انقدر تا غروب توی اینجا توی محله می نشست ، هم با صاحب خونه ها هم غذا میشد ، هم رفتنی کیسه اش رو پر می کرد می رفت
شب جمعه میایی جمکران
بلدیم با آقا حرف بزنیم
این یه ساعت، این دوساعتی که از فیض سحر که خیلی ها محرومند
شما مشرفی محضر خانه ی امام زمان ، ساکت نباشیا
آقا نوشته که ما اومدیم
حالا سر سفره آمدی
حواست پَرت نعمت هاست
از صاحب خونه ، حواست پرت نباشه
خدا رحمت کنه حاج فیروز رو
یه شب ، مداح ها رو دعوت کرده بودند افطار حرم امام رضا
لحظه ی افطاری که شد
این سفره قشنگ و رنگین رو همه دیدند
محو شدند
حاج فیروز برگشت یه نگاه به گنبد کرد
گفت
▪️گر شبی در محفل جانانه مهمانت کنند
▪️گول نعمت را نخور،مشغول صاحب خانه باش
هیچ کس افطار نکرد
همه گریه می کردند محضر امام رضا
اینجا سحر میایی
چه ما شعر بخونیم چه نخونیم
چه توسل به آقا کنیم یا نه
اما یادت نره صاحب خانه اسمت رو نوشته داری میایی
▪️من سائل همیشه ی شب های جمعه ام
▪️این رو سیاه را سَفَرِ کربلا ببخش
▪️من را سلاح نیست به جز اشک بر حسین
به خدا اگه بفهمیم این سلاحه
هیچ وقت از خونه بدون صلاح بیرون نمیاییم
در برابر این شیاطین
▪️من را سلاح نیست به جز اشک بر حسین
▪️این رو سیاه را به سیاهِ عزا ببخش
▪️یارب اگرچه این دلِ من کربلایی است
▪️قبل از حسین این دلِ من مجتبایی است
▪️پشت و پناه عالم و آدم بُوَد حسن
گریه هم نکردی ، نکردی
اما این حسنش رو بگو
خیلی آقا غریبه
هیچ کس الان تو مدینه و بقیع نیست بگه حسن
▪️پشت و پناه عالم و آدم بُوَد حسن
▪️نقش نگینِ خاتمِ خاتم بُوَد حسن
▪️جایی نرو برای مداوای درد خویش
▪️بر درد بی معالجه مرهم بُوَد حسن
▪️حَبلُ المَتِین روز قیامت ولای اوست
▪️آری شفیع خلق دو عالم بُوَد حسن
▪️مثل علی ، تجلی آیات محکم است
▪️نور علی عالی و اعلم بُوَد حسن
▪️سینه زن حسین و غم کربلای او
▪️بانی روضه های محرم بُوَد حسن
▪️عمری میان خود هم غریب بود
▪️آن کس که قاتلش شده مَحرَم بُوَد حسن
فرمود :اونایی که برا حَسَنم گریه میکنند، قیامت کور وارد محشر نمی شند
▪️از سوز زهر ، گرچه شده جسم او کبود
▪️اما دلیل سوز دل او مُغَیرِه بود
تاریخ فوت مغیره ی ملعون ، ۵۱ هجریه
یعنی چی ؟
عمری ز دیدار مغیره رنج بردم
▪️او دیده بود همهمه ها را به پشت در
رفتیم مدینه وا
▪️او دیده بود آتش گردیده شعله ور
▪️او دیده بود دست علی و رَدِ طناب
▪️او دیده بود مادر خود را به پشت در
عذر میخوام از امام زمان
▪️یادش نرفته مادر او پا به ماه بود
▪️یادش نرفته مادر او پا به ماه بود
▪️یادش نرفته مادر او بود بی سپر
▪️او دیده بود در وسطِ کوچه می زدند
▪️با هرچه بود مادر اورا چهل نفر می زدند
▪️از خاطرش نرفت غلاف و نشانِ او
▪️شد فاطمه به ضربه ی دشمن شکسته سر
توضیحش رو هم از من نخواه
وقتی فرمود یٰا فِضَّةُ خُذِینِی ، معلومه مادر از بلندی افتاده
این همه داغ دید
این همه برا مادر گریه کرد
▪️اما میان بستر خود از حسین گفت
▪️از کربلا و روضه ی او با دو چشم تر
▪️گفت از غم مصیبت صحرای کربلا
▪️کز داغ او فتاده به قلب جهان شَرَر
▪️خواند از حسین و غصه گودال و ازدحام
▪️افتاده بود در یَمِ خون ، پیکر امام
▪️شبهای جمعه فاطمه آین به کربلا
▪️گوید چنین به آن سرِ بُبْریده از قفا
▪️مادر شنیده ام که تو را با عصا زدند
هیچ وقت از گریه بر حسین خسته نشیا
▪️مادر شنیده ام که تو را با عصا زدند
▪️رأس تو را چرا به روی نیزه ها زدند
▪️مادر شنیده ام که تو را شبیه من
▪️با بغض و کینه ی پدرت، بی هوا زدند
▪️مادر شنیده ام که گروهی به کربلا
▪️بر پیکرت به جای رضای خدا زدند
▪️افتاده بودی و تنِ تو زیر دست و پا
▪️با هرچه بود تشنه لبِ من، تورا زدند
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
قسمت سوم
▪️مادر شنیده ام که تنت جابجا شده
▪️خنجر به روی هنجر تو از قفا زدند
خودم خیلی با این بیت آخر گریه کردم
▪️با تو چه کرده اند ، مرتب نمی شوی
▪️با تو چه کرده اند ، مرتب نمی شوی
▪️دیگر حسین سابقِ زینب نمی شوی
▪️با تو چه کرده اند ، مرتب نمی شوی
▪️دیگر حسین سابقِ زینب نمی شوی
گفتم و دعا رو شروع کردم
حواله های سحره
ان شاء الله کربلا حقش رو ادا کنی
خوب شد که ذوالجناح یه گودالی درست کرد
و الا باید از اون سُمّ اسبها توی کل کربلا ، نشونیه بدنت رو پیدا میکردم
خوب شد مُدَوَّر ،روی بدنت اسب تازوندند
والا باید کل مساحت کربلا رو میگشتم
تکه های بدنت رو پیدا میکردم
هرچه میگردم چرا ترکیب جسمت جور نیست
برو بپرس
بعضی از روضه ها رو باید بری از کارشناساش بپرسی
اینی که ما دیدیم و تجربه کردیم در تفحص ، هر چقدر بدن ، از اون تاریخ شهادتش فاصله اش طولانی تر باشه
چینشش سخت تره
می فهمی چی میگم
اما آخرش چهارتا استخوان رو کنار هم میچینند ، ....
زینب اینجا ، چیو کنارِ هم بچینه
انگشتات رو بریدند
بدنت رو سه بار زیر سُم مرکب بردند
دستات رو از مچ قطع کردند
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn