eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
4.7هزار دنبال‌کننده
48 عکس
49 ویدیو
9 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
روی من و تو حضرت زهرا حساب کرد مارا برای بزم عزا  انتخاب کرد باز این چه شورش است که در خلق عالم است نام حسین بار دگر انقلاب کرد دلشوره داشتم که نبینم محرمش یکسال این فراق دلم را عذاب کرد توبه شکسته ها همه گویند یاحسین «ربُّ الحسین» هرچه دعا مستجاب کرد از کودکی حسینیه دار محرممیم این روسیاه را خودش عالیجناب کرد هرکس که ذره ذره به پای حسین سوخت اورا خدا به وصل خودش کامیاب کرد گریه غبار سینه ی من داده شستشو این قلب خاک خورده چنان دُرّ ناب کرد تفسیر دستگیریه او از رسول ترک کار هزار منبرو صد ها کتاب کرد سینه برهنه ها همه از نسل عابس اند او کربلا طریقهٔ این وصل ؛ باب کرد هرکس شنید ناله ی« حی علی  العزا» تا خویش را به روضه رساند شتاب کرد آید به گوش ناله ی محزون فاطمه مادر به نام یک یک مارا خطاب کرد ماه محرم آمد و پیچید بوی سیب صلی علی الحسین و صلی علی الغریب 🔸️شاعر: @rozehdaftari
کاش می شد بنویسم که گرفتار شدم مثل خورشید گرفتارِ شب تار شدم مرد این شهرم و بر پیر زنی مدیونم این هم از غربت من بود که ناچار شدم من نمی خواستم علّت دلواپسیِ _ _معجر زینب کبری شوم، انگار! شدم من بدهکاری خود را به همه پس دادم به تو اندازه یِ یک شهر بدهکار شدم من در این خانه، تو در خانه یِ خولی، تازه با تو همسایه یِ دیوار به دیوار شدم کاش می شد بنویسم کفنی برداری کفنی نیست اگر، پیرهنی برداری /علی اکبر لطیفیان/ @rozehdaftari
متن شعر روضه شب اول ماه محرم - حجت الاسلام میرزامحمدی: روی من و تو حضرت زهرا حساب کرد ما را برای بزم عزا انتخاب کرد باز این چه شورش است که در خلق عالم است نام حسین بار دگر انقلاب کرد دلشوره داشتم که نبینم محرمت یک سال این فراق دلم را عذاب کرد توبه شکسته‎ ها همه گویند یا حسین ربّ الحسین هر چه دعا مستجاب کرد از کودکی حسینیه ‎دار محرمم این روسیاه را خودش عالیجناب کرد هر کس شنید ناله‎ی حیّ علی العزا تا خویش را به روضه رساند شتاب کرد آید به گوش ناله‎ ی محزون فاطمه مادر به گریه ، یک یک ما را خطاب کرد ماه محرم آمد و پیچید بوی سیب صلّ علی الحسین و صلّ علی الغریب @rozehdaftari
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷    💢  دارد مُحرم می رسد الحمدلله 💢 بر شانه پرچم می رسد الحمدلله مرحم به هر غم می رسد الحمدلله از راه سقای حرم بیرق سر دوش با باده ی غم می رسد الحمدلله بر چشم های عاشقان با لطف زهرا اشک دمادم می رسد الحمدلله زهرا خودش با قامت خم بین روضه با چشم زمزم می رسد الحمدلله اوج جنون بازی عشاق حسینی در کل عالم می رسد الحمدلله سینه زنان حضرت اقای بی سر دارد مُحرم می رسد الحمدلله وقت زیارت کردن ما اربعینش صد شکر کم کم می رسد الحمدلله با چشم تر هر روز میخوابیم آقا مشکی به تن کردیم و بیتابیم آقا... ✅محمد حبیب زاده- محرم ۱۴۰۱ @rozehdaftari
مناجات امام زمان علیه السلام @rozehdaftari مولای من محرمی که نباشی در آن محرم نیست بدون تو ضربان زمین منظم نیست چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را هزار سال بدون تو زندگی...کم نیست خودت بخواه که دست از گناه بردارم که عهدهای منِ روسیاه محکم نیست هزار بار خودت را به ما نشان دادی ولی چه فایده...چشمان ما که محرم نیست خودم به چشم خودم دیده ام که در روضه حلاوتی ست که در هیچ جای عالم نیست حوائجم همه در بین روضه یادم رفت غمت چه کرده...غم روزگار یادم نیست بیا و روضه ی گودال را بخوان آقا محرمی که نباشی در آن محرم نیست  احسان نرگسی
اقامه ی عزا رخصت بده كه خيمه ی ماتم به پا كنيم پيراهن سياه به تن با شما كنيم آيد صدازغيب كه قد قامت العزا رخصت بده اقامه ی بزم عزا كنيم بگذار بازيارت ناحيه ی تو، باز دل را محیط غصه و  ماتم سرا كنيم درحد ما كه نيست وليكن خداكند برگريه های روز وشبت اقتدا كنيم دوكاسه اشك ويك دل خونين زداغ را آورده ايم  نذر غم كربلا كنيم موعود هل اتی چه شود يك مُحّرمی توروضه ای بخوانی وما جان فداكنيم برما بخوان توروضه ی شيب الخضيب را تاگريه برحسين سرازتن جداكنيم «تكليف انتقام شهيدان به دوش توست » ای منتقم برای ظهورت دعا كنيم ماه محّرم است «وفایی» به ناله گفت باناله های خويش قیامت به پاكنيم سید هاشم وفایی سیاه پوشان زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #@rozehdaftari
بسم الله الرحمن الرحیم امام زمان عج‌الله# شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام با سلامی به سلام فرمانده ای سبز پوش عشقِ تو را سرخ قامتیم ای پادشاهِ حُسن نگاهی که رعتیم فکری به روزگارِ بدِ حالِ ما بکن جان حسین تشنه‌ات ای ابر رحمتیم ما زائر سه شنبه و شبهای جمعه‌ایم آواره‌ایم  دربه‌درِ یک زیارتیم ما با غبارِ کرببلا هم‌نفس شدیم یعنی بیا که خاک تو هستیم تربتیم ما را ببخش اگر که اسیر معیشتیم ما را ببخش اگر که کمی کم محبتیم هر روز آمدیم و بدهکارتر شدیم تقصیر لطف توست عزیزم بد عادتیم بر روی ما حساب کن آقا که سالهاست چشم انتظارِ آمدنت اشک حسرتیم حرف امام صادق ما هست این حدیث درکت کنیم اگر همه‌ی عمر خدمتیم* ما را هزار بار جهان آزموده است هربار دیده است فقط استقامتیم این جمله‌ی بزرگ از آوینی است گفت : ما راست قامتانِ جهاد و شهادتیم هر روز می‌رسد خبری از شهادتی شکر خدا که باز بر این راه دعوتیم از نسل جبهه است همه‌ی نسل‌های ما نسل خمینی است اگر عین غیرتیم این بچه‌ها‌ی ما چقدر جمکرانی‌اند مدیون مِهرِ حضرت زهرای عترتیم * * * آورده‌ایم باز بدی‌های خویش را پیشِ کریم نابلدی‌های خویش را در امتحان راه تو هرچند رد شدیم لطفت قبول کرد ردی‌های خویش را انگار نا امید شدی از بزرگ‌ها دیدم صدا زدی نودی‌های خویش را عطر ظهور می‌رسد و کرده‌ای خبر نسل هزار و چهار صدی‌های خویش را ما را ببخش جای بصیریت بجای فهم آورده‌ایم بی خردی‌های خویش را ما تا ابد برای حسین تو سوختیم آقا نگاه کن ابدی‌های خویش را قلب حسین پیش علی‌اکبر آب شد وقتی که گفت یا ولدی‌های خویش را خلاد بن صفار می‌گوید: از امام صادق(ع) سؤال شد: آیا قائم به دنیا آمده است؟ حضرت فرمود: «لا وَ لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی»؛ (خیر! اگر دوران او را درک می کردم، همه‌ی زندگی ام را در خدمت به او می گذراندم) (حسن لطفی ۴۰۱/۰۳/۰۵) @rozehdaftari
♻️# 🌹بر مادر با وفــای ســقا صلوات 🌹رخسارِ مه و ستاره ها راصلوات 🌹آن چار شهید و مادرپاک سرشت 🌹بر گلشــــن و باغبانِ والاصلوات السَّلامُ عَلَیکِ یَا زَوجَةَ وَصِیِّ، رَسَولِ الله السَّلامُ عَلَیکِ یَا عَزِیزَةَ الزَّهرَاءِ، عَلَیهَا السَّلام السَلامُ اللهِ عَلَیکِ یَا سَیِّدَتی یَا أُمَّ البَنِین ▪️من مادر سالار غیرت در زمینم ▪️من غصه‌دار فاطمه، امّ‌البنینم ▪️من قلب مجروحُ پراحساس دارم ▪️شادم در این دنیا که یک عباس دارم  (میخوای بدونی عباس کیه؟) ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است (اگه گره به زندگیته همین الان نیت کن) ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است به من نگومریض داری.. به من نگو جوون گرفتار دارم... دم خونه آقایی که خودش ناامید شد ، کسی رو ناامید نمیکنه.... ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است (بگم) ▪️عبّاس من خاک کف پای حسین است ▪️من مادری کردم برایش از وجودم ▪️او را نمک پروردۀ زهرا نمودم  (اینو بخونمو التماس دعا...جوونا رو مد نظر بیار... مادرا برا جووناشون دعا کنند.... ) ▪️وقتی که افتاد از فرس بر خاک صحرا ▪️در علقمه پیچید عطر و بوی زهرا ▪️او را ارادتمند زینب پروریدم ▪️شکر خدا در پیش زهرا روسفیدم ⬅️قربان ام البنین... وقتی آقا ابالفضل العباس به دنیا اومد...... ام البنین با چه ذوقی قنداقه ابالفضلُ داد دست امیرالمومنین..... علی جان ببین چشای عباسم چقدر قشنگه....... علی جان ببین عباسم چقدر رشیده..... اما بمیرم ... امیرالمومنین وقتی قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت... آستینای دستای ابالفضل رو زد بالا.......   دست ها رو میبوسه به رو چشم می ذاره...... ( مادره دیگه یه لحظه دلش لرزید.. ...)   ◀️ علی جان مگه دستای عباسم عیبی داره؟.... نه ام البنین بهترین دستهایی که خلق شده..... آقا پس چرا داری میبوسی به چشم میذاری و گریه می کنی....     ⬅️ صدا زد ام البنین دو دست ابالفضل به یاری حسینم از بدن جدا میشه ..... قریان ادب ام البنین...... قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت...... دپرزسر حسین میگردونه...... آخ حسین جان عباسم به قربانت حسین جان..... (دشتی) 🔘الا مادر به قربون جمالت 🔘 رُخ چون بَدرُ ابروی هلالت آخ، مادر شنیدم کام عطشان جان سپردی 🔘 گل ام البنین شیرُم حلالت ⬅️وقتی آقا ابالفضل بزرگتر شد خانم ام البنین صدا زد عباسم بیا مادر...... آقا ادب کرد، نشست مقابل مادر (چیه مادر)   مادرجان ... عزیز دلم... ابالفضل اگه مادر چیزی ازت بخواد قبول میکن یا نه..... (چیه مادر) مادر... عباسم... نکنه حسینو برادر صدا بزنی... ( چرا مادر مگه حسین برادر من نیست) همیشه بگو آقای من... مولای من... یابن رسول اللّه..... ( چرا مادر) مادر من کنیز فاطمه ام تو هم غلام حسین باش.... لذا ابالفضل همیشه صدا میزد سیدی، آقای من، مولای من،این آرزو تو دل حسین موند چرا ابالفضل برادر صداش نمیزنه.... ⬅️ ای گریه کنای ابالفضل...آی حاجت دارا ...جوون دارا..... هیچ وقت امام حسینُ برادر صدا نزد... آی کربلائیا فقط یه جا برادر صدا زد... (کجا بود) اونم اون لحظه ای بود که کنار نهر علقمه، لحظه ای که امیدشو ناامید کردن.... اون موقعی که تیر به مشک زدند... تیر به چشم زدند ... دو دست از بدن جدا شد... مثل فرق باباش علی فرقشو شکافتن... بمیرم همچین که از رو اسب با صورت به زمین افتاد، صدا زد: اخا ادرک اخا...... برادر... برادرت رو دریاب امام حسین اومد کنار بدن ابالفضل... فرمود.. الان انکسر ظهری و قَلَت حیلتی... عباسم کمرم شکست 💔کمتر بزن بازوی خود را بر زمین (ابالفضل)3 💔شرمنده ام کردی گل ام البنین (ابالفضل)3 ⚫️اي مادر چار آفتاب ادرکني 🔴زهراي سراي بوتراب ادرکني ⚫️ما دست به دامان توأيم اي بانو 🔴يا فاطمه ي بني کلاب ادرکني هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت به اشک و سوز جگر ام البنین صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...... 🔴هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات) 🔴 @rozehdaftari
قابل توجه ذاکرین و خطیبان گرامی 📣 تا محرم نیومده سریع تر عضو کانال بشید.👇👇👇 هرشب ارسال نوحه با سبک های جدیدمحرم از مداحان مطرح کشوری ⚡️🔥 ✔️اولین و فعال ترین کانال درایتا با ارسال مطلب بروز و مناسبتی بزن روی لینک و وارد شو👇 https://eitaa.com/nooheemajmaozakerin
33.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 ناگفته های آخرالزمان.. 🏔🗻⛰ چگونه بوجود آمدند ؟⛰🗻🏔 🎥دیدن این کلیپ بر همگان واجب است به خصوص بر شیعیان (ع), لطفا تا آخر ببینید ☀️ (ع) (ع) 🟡شدیدا پیشنهاد دانلود 🔄 هر شب یک قسمت در این کانال👇 https://eitaa.com/khatme14
z ذاکره الزهراس    jafarey: ‍ 🏴🏴 😭 روضه و توسل جانسوز ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ سید رضا نریمانی👌😭 این روضه به والله آدم ومی‌کشه😭 بادل زینب سچهارساله چه کرد😭 ♠️😭😭♠️ داری میری و خودتم اینو خبر داری نگفتی این روزا چرا دست به کمر داری؟ دردِ کمر موقع راه رفتن خطر داره هرجا میری تنها نرو که دردسر داره .. کم‌تر برو بیرونِ خونه کم‌تر سر تو درد بگیره می‌ترسم از این‌که یه روزی راهت رو یک نامرد بگیره … آتیش به دربِ خونمون انداختنُ رفتن رو در و دیوار لخته‌ خون انداختنُ رفتن فضه رسید وقتی که سیلِ خون به راه افتاد به زیر نور ماه ، یه ماهِ پا‌به‌ ماه افتاد دیدم حسن از رویِ ایوون دید آخرش مادر زمین خورد تو بد زمین خوردی می‌دونم محسن از اون بدتر زمین خورد لعنت به اون که پشت‌ در آتیش و روشن کرد زینب داره می‌بینه هرکاری که دشمن کرد هنوز یه هفته از تولدش نمیگذشت که لباسِ مشکلی عزایِ مادرو تن کرد من دل ندارم که ببینم یکم دلش آزار ببینه خیلی شلوغی دوست نداره ای وای اگه بازار ببینه … *صدا زد زینبُ .. دخترم بیا ، مادر میخواد وصیت کنه. فرمود بقچه‌ای کنار گذاشتم ، میشه برا مادر بیاری؟ .. بقچه رو آورد گذاشت جلو مادر . گفت زینبم درِ بقچه رو باز کن . با همون دستایِ کوچولوش گره‌ها رو باز کرد ، دید سه‌ تا کفن میونه بقچه‌ ست … دخترم اولین کفن مال منه .. کفنِ دوم مال بابات علیِ .. کفنِ سوم مال حسنِ .. یه مرتبه دید متحیرانه داره نگاه میکنه … میگه زینب یه آهی کشید ، مادر نکنه حسینُ یادت رفته؟! … یه مرتبه دوتایی گریه کردن .. صدا زد نه زینبم فراموشم نشده ، برا حسینم یه پیراهن دوختم. این پیراهنُ بهش بده ، لحظه‌ای که میخواست بره میدان ، از طرف من زیر گلوی حسینمُ ببوس … داره حسینش میره، یه مرتبه دید داره صدا میزنه « مهلاً مهلاً » همینطور داره میره ، دوباره صدا زد : « مهلاً مهلاً » داره میره .. اما یه‌مرتبه صدا زد « یابن الزهرا … » تا گفت یابن الزهرا برگشت .. چی میگی زینبم ؟.. صدا زد وصیت مادرمه؛ یه بوسه زیر گلویِ حسینش زد … کاش به همینجا ختم میشد ، اما این بوسه ، بوسۀ آخر زینب نبود .. اینجا گلوی سالم حسینُ بوسه زد. اما چند ساعت بعد اومد تو گودال ، این نیزه شکسته‌ها رو کنار زد …آی حسین …. ♠️😭😭♠️ https://eitaa.com/khatme14
⚜️🕊روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ حاج محمد رضا بذری ⚜️ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ همسایه ها به مجلس ختمت نیامدند من بودم و همین دو سه تا بچه های تو خیلی به مجتبای تو برخورد فاطمه فامیل کم گذاشت برای عزای تو جایِ تمام شهر خودم گریه می کنم از بس که خالی است در این خانه جای تو زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختم با شکوه بگیرم برای تو ... ___ علی رو حلال کن ، ورم داره بازوت علی رو حلال کن ، که بشکسته پهلوت علی رو حلال کن برا لحظه ای که تو افتاده بودی در افتاده بود روت .. علی رو حلال کن .. علی رو حلال کن .. علی رو حلال کن ، عدو بی حیا شد علی رو حلال کن ، که غوغا به پا شد علی رو حلال کن برا لحظه ای که برا اولین بار که پایِ مغیره به این خونه وا شد علی رو حلال کن .. علی رو حلال کن .. ___ زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختم با شکوه بگیرم برای تو ... از دست گریه های تو راحت شد این محل شِکوه نمی کنند به من از صدایِ تو *هر شب میومد کنارِ قبر زهراش .. یکی ازین شبا تا خواست در و ببنده دید صدا گریه میاد .. دید صدا صدایِ حسینِ ... میگه بابا امشب میری میشه منم ببری ؟.. من دلم برا مادر یه ذره شده .. نیمه شب دست حسینُ گرفت . با هم قدم قدم زنان اومدن کنارِ قبرِ بی بی ، چند قدم مونده به قبرِ بی بی دیدن حسین پا برهنه شد .. آروم آروم خودشو رسوند کنارِ قبرِ مادر .. دست به سینه گذاشت سلام داد .. یه وقت خودشو انداخت رو قبر مادر ، صورت به قبر گذاشت .. گفت مادر دلم برات تنگه ... مادر رفتی دیگه خبر از بچه هات نمی گیری .. ( کجا نشستن گریه کنا ، گفتمو التماسِ دعا ...) اینجا یه جا بود نیمه شب حسین صورت به قبرِ مادر گذاشت ... یه نیمه شبی هم بعدِ کربلا ، زینب اومد کنارِ قبرِ مادر ... صورت رو قبرِ مادر گذاشت ... گفت مادر ، یادته یه پیراهن بهم دادی به حسین بدم ؟ .. مادر هر دختری بره سفر ، سوغات می آره ، منم سوغات آوردم ... این پیراهن پاره پاره و خونی رو گذاشت رو قبرِ مادر ... مادر اینم سوغاتِ سفرِ زینب ... *https://eitaa.com/khatme14