eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
4.7هزار دنبال‌کننده
48 عکس
49 ویدیو
9 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•الهی بشکنه دست مغیره... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی جواد حسینخانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مي دونيد الان به روايت نود و پنج روز چه شب و روزايي است؟ مادرمون فاطمه توي بسترِ بيماري است، بي معرفت ها دَرِ خونه ي مولا رو آتيش زدن... اونايي كه امشب مشكل دارن، حاجت دارن بايد فاطمي گريه كنن، آي اونايي كه مادر داريد! هميشه دعا كنيد خدا نكنه بچه اي بره خونه ببينه مادرش دست به پهلوش گرفته، هي اون بچه دعا ميكنه: الهي حال مادرم زودتر خوب بشه... اما دلا امشب بسوزه برا دلِ امام زمان، الان هم شايد مدينه باشه، كنار قبر مادرشون فاطمه، ياصاحب الزمان!...*   عزيزِ بي قرينه كي ميآيي؟ سحر خيزِ مدينه كي ميآيي؟   عزيزم مادرت چشم انتظاره دواي دردِ سينه كي ميآيي؟   *يه جمله بگم با چشم سوزان بريم مدينه، ميگه: ديدم مقداد هي دست روي دست مزينه، توي كوچه نميره، گفتم: مقداد! چرا توي كوچه نميري؟ گفت: آخه اين همون كوچه اي است كه پسرِ فاطمه هي صدا زده: واي مادرم! واي مادرم! مادرم! مادرم!... اوناي كه مشكل داريد، اونايي كه ميخوان با دلِ زينب هم ناله بشن بسم الله، هر كي هم مادر نداره ثواب اين روضه رو بفرسته براش...*   فلك ديدي چه خاكي بر سرم كرد به طفلي رخت ماتم بر تنم كرد   الهي بشكنه دستِ مغيره كه بينِ كوچه ها بي مادرم كرد   *صدا زد: زينبم! حسنم! حسينم! اُم كلثوم! بريد وضو بگيريد ميخوام دعا كنم، بچه ها خوشحال شدن، مادرمون ميخواد برا خودش دعا كنه، دعا كنه حالش حتما خوب ميشه... بچه ها نشستن تا مادر دعا كنه، اونا هم آمين بگن، اما يه وقت مادرشون دستاش رو بالا آوُرد، صدا زد: "اللهم عجّل وَفاتی سَریعا" يعني خدا حالا ديگه مرگِ من رو برسون... جمله ي آخرِ من، از همه التماس دعا، خيلي به علي سخت گذشت، كي؟ اون شبي كه ميخواد فاطمه اش رو به خاك بسپاره، اون لحظه اي كه دست برد زيرِ بدن فاطمه، اون رو بالا آوُرد، ديد زهرا بدنش آب شده، يه نگاه دور و برش كرد، ديد كسي نيست كمكش كنه...*   دست من نيرو ندارد اين همه تا بريزد خاك روي فاطمه   *اما من بگم: يا اميرالمؤمنين! درسته بازوي فاطمه ات رو شكستن، درسته پهلوي فاطمه ات رو شكستن، اما شما فاطمه رو غسل داديد، كفن كرديد، اما من ميخوام بگم: من بميرم برا زينب، هر چي نگاه به بدنِ داداشش ميكنه، ديد هيچ جاي سالمي به بدنش نمونده، هي فرياد ميزد:" يا اُماه!...* مادر بيا كربلا...  دستت رو بيار بالا سه مرتبه صدا بزن: ياحسين!.. @rozehdaftari
بیمار خونه شفا گرفتی دار و ندارم رفتی و جان مرا گرفتی، شفا گرفتی مردم این شهر، با کینه و قهر امروز گذاشتن رو دلم یه داغ تازه همه با نیشخند، اومده بودند مغیره و قنفذ برا تشییع جنازه دیگه من از پا ننشستم دستمال جنگیمو که بستم با غصه همنوایی کردم توی بقیع غوغایی کردم مدینه بی تو صفا نداره رفتی و درد دل غریبم دوا نداره، دوا نداره تو این مدینه، غصه ام همینه که بعد مرگ تو زیاد زنده بمونم من اشک می ریزم، چطور عزیزم پشت سر قاتل تو نماز بخونم طاق شده زهرا صبر حیدر خونه بی تو قبر حیدر زینب تو با دل پر درد چادر خاکی ات به سر کرد @rozehdaftari
هدایت شده از عروسی مذهبی مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
کانال مولودی جشن عروسی شامل اشعار طنزحلال، اشعار مولودی ،جشن تکلیف،جشن ختنه سوری وهمه مراسمات مذهبی با مدیریت ذاکر اهلبیت کربلایی محمد مسلمی https://eitaa.com/joinchat/3093627286C1bf28b706c ارتباط با مدیر👇 @moslemi124 به درخواست شما افتتاح شد لطفا حمایت کنید https://eitaa.com/joinchat/3093627286C1bf28b706c
روضه تشیع جنازه حضرت زهرا س شده زخم دل هرشیعه تازه بیا مهدے به تشیع جنازه بیا حیدر تڪ و تنهاست امشب امیر عشق ،بے زهراست امشب شب است و دخترے مادر ندارد غریبے در جهان یاور ندارد آقا !ماراهم امشب ببر تشیع جنازه مادرت زهرا (س)،این جمع دلسوخته اند،این جمع آمده اند براے مادرت گریه کنند .اے آروزمندان شرکت در مراسم تشیع جنازه یاس شکسته مدینه !باپاے دل راه کوچه بنے هاشم را پیش گیرید.هرکس مے خواهد تشیع کنندگان کوچه دختر پیغمبر ص را دلدارے بدهد ،امشب صدایش را آزاد کند.به یاد آن شب سکوت و ماتم ،فریادش را برآورد و با صداے مادر!مادر!به یارے یتیمان دلخسته برود. اخه تشیع مادرشان با تشیع جنازه مادران دیگر مدینه تفاوت داره ،بچه هاے مدینه جسد مادرشان را در روز تشیع مے کنند ،بچه هاے مدینه دنبال جنازه مادر با صداے بلند گریه مے کنند ،فریاد مے کشند اما آے گریه کنان فاطمه س ! یتیمان علے ع باید آستین هاے لباسشونو در دهان بزارند و به آرامے گریه کنند تاصداے ناله ،به بیرون از خونه نرسه. دنبالجنازه ات اگر مے نالم آهسته تر از مرغ سحر مے نالم دیشب سر بالین تو اشڪ مے ریختم امشب به غریبے پدر مے نالم حالا امشم شما هرجاے مجلس حضور دارید،این ناله هارا آزاد کنید،این دلهارو ببرید داخل آن خانه اے که مے خواهند جنازه مطهر و زخمے و شکسته اے را بردارند.آیا دلت را روانه مدینه کردے تا برایت بگویم ؟ آے کسانے که آماده شدید چند تا یا زهرا بگوید تا به همراا عزیزان زهرا س زیر تابوت مادرشان را بگیریم و با انان زمزمه کنیم خدا مادرم را کجا مے برند گمانم براے شفا مے برند چه سان زیر تابوت گیرد پدر خدایا کمڪ کن نمیرد پدر خدایا گل من که نیلے نبود جواب پیمبر که سیلے نبود خدایا توان مرا مے برند کجا مے برندش کجا مے برند علے هرچه شد اندر این کوچه شد بپرس از حسن گوشواره چه شد گل من صورت نیلے نبودش گل من طاقت سیلے نبودش گل من از چه شد زار و خسته گل من از چه پهلویش شکسته 😭😭😭😭😭 @rozehdaftari
این حدیث آمد ز زهرای بتول فاطمه صدیقه بنت الرسول روزی آمد خانه ما مصطفی گفت با حالی شبیه التجا ضعف دارم جان بابا دخترم پهن کن بابا عبایی بر سرم آن عبایی را که دارم از یمن آن عبا بر من بکش ای ممتحن گفتمش بابا بلا دور از شما در پناه مهر و الطاف خدا من کشیدم آن عبا بر روی او یک نظر کردم به ماه روی او صورتی زیبا تر از قرص قمر روشن و زیبا نکو تر از سحر ساعتی بگذشت و آمد مجتبی گفت ای مادر سلام و صد دعا گفتمش مادر سلامم بر شما نور چشمم ای عزیز با وفا گفت مادر خانه دارد عطر گل هست بوی جد ما ختم رسل گفتمش ای نور چشمم بوی او آمده در خانه با گیسوی او رفت نزد حضرت خاتم حسن گفت بابا جان فدایت جان و تن گفت بابا صد سلام و صد درود بر شما ای خاتم رب ودود با اجازه رفت در تحت کسا در کنار مصطفی شد مجتبی بعد از آن آمد حسین و با سلام گفت بوی جدم آید بر مشام گفتمش ای نور چشمانم حسین ای عزیز فاطمه ای نور عین جدتان در خانه در زیر کسا آمده امروز شد مهمان ما با اجازه رفت در زیر کسا در کنار مصطفی شد با حیا بعد از آن آمد علی مرتضا گفت زهرا جان سلامم بر شما بوی یار مهربان آید همی بوی جوی مولیان آید همی گفتم او را یار ختمی مرتبت صاحب خُلقِ عظیم و مرتبت آمده مهمان ما بابای من آمده مانند جان در جسم و تن رفت نزد احمد و گفت این سوال چیست رمز و راز این وقت و مجال با اجازه رفت در زیر کسا در کنار مصطفی شد مرتضا بعد از آن رفتم کنار اهل خود تا بجویم با عزیزان وصل خود ما همه بودیم در زیر کسا دست خود برداشت بابا بر دعا گفت یارب اهلبیتم را ببین بهترین خلق خدا روی زمین خونشان با خون پاک من قرین جسم و جان دارند از من با یقین جسمشان را از بدیها دور کن قلبشان را خانه ای از نور کن لطف کن بر خاندانم با کرم تا ابد آباد گردان این حرم دشمن آنها مرا هم دشمن است پیش چشمم جلوه اهریمن است هر که در دل حُبِّشان دارد به جان می شود محبوب من در دو جهان بانگ حق برخاست از عرش برین کای ملائک بشنوید این با یقین هر چه را من آفریدم در جهان این زمین و جمله هفت آسمان کوه و دریا را اگر من ساختم نه فلک را اینچنین پرداختم هر چه زیبائیست در شمس و قمر ظلمتِ شبها و نور در سحر ساختم اینها به عشق مصطفی ساختم با مهر این اهل کسا بانگ زد جبریل مَن تَحت الکسا صاحب کرسیُّ و مجد و کبریا بانگ حق برخاست زهرا س و پدر معدن ایمان و کان هر گوهر حیدر و فرزند پاکش مجتبی هم حسینِ بنِ علی در کربلا گفت جبرائیل ای رب جلی میروم من نزد زهرا و علی با اجازه نزد ما زیر کسا آمد و می خواند، پیغام خدا گفت ای پیغمبر عالی مقام می رساند حق به درگاهت سلام هر چه که در کل عالم خلق شد از برای اهل زیر دلق شد گفت از این خانواده تا ابد دور شد ناپاکی و هر فعل بد جسم و روح خاندانت پاک شد نامشان بر تارک افلاک شد گفت حیدر چیست رمز جمع ما چیست مزد راوی این وضع ما گفت هر کس نقل کرد این ماجرا در میان دوستان مرتضا هر غمی دارد خدا شادی کند بر اسیران بانگ آزادی کند مشکلات جمعشان حل می شود سحر درد و غصه باطل می شود گفت مولا رستگارانیم ما همچنان گل در بهارانیم ما شیعه با این نقل می گردد سعید بهتر از این مژدگانی کس ندید @rozehdaftari حدیث کسا #
🍃🌸🍃🌺🍃 ‌ مادر من فاطمه، حرمت دارد... نه فقط شبه عبایی مشکیست که سرت بندازی و خیالت راحت که شدی چادری و محجوبه! 🔸🔹🔸 چادر مادر من فاطمه، حرمت دارد قاعده، رسم، شرایط دارد شرط اول همه اش نیت توست... محض اجبار پدر یا مادر یا که قانون ورودیه دانشگاه است یا قرار است گزینش شوی از ارگانی یا فقط محض ریا شایدم زیبایی، باکمی آرایش! نمی ارزد به ریالی خواهر... 🔹🔸🔹 چادر مادر من فاطمه،شرطش است عشق به حجب و حیا به نجابت به وفا عشق به چادر که برای تو و امنیت تو خاکی شد تا تو امروز شوی راحت و آسوده کسی سیلی خورد خون این سیل شهیدان همه اش با هدف تو ریخته شد 🔸🔹🔸 خواهرم حرمت این پارچه ی مشکی تو مثل آن پارچه مشکی کعبه والاست یادگار زهراست نکند چادر او سرکنی اما روشت منشت بشود عین زنان غربی خنده های مستی چشمک و ناز و ادا عشوه های ناجور 🔹🔸🔹 به خدا قلب خدا می گیرد به خدا مادر من فاطمه شاکی بشود به همان لحظه سیلی خوردن لحظه پشت در او سوگند خواهرم چادر مادر من ، ، حرمت دارد 🔸🔹🔸 خواهرم! من،پدرم ایل و تبارم همه ی دار و ندارم به فدایت حرمتش نشکن... 🍃🌸🌹🍃🌸@rozehdaftari
شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تور کربلا آفر 💠 24/آذر / 7 دی ماه💠 💢 هزینه ثبت نام:7/800/000 با قطار اتوبوس 6/700/000 💠 3 شب نجف 💠3 شب کربلا 1 شب سامر زیارت کاظمین و زیارات دوره با حضور مداح کربلایی محمد مسلمی تماس : 09155314835
‍ روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیه ای قلم حالیوی دوندر گیدیرم روضه دیم بوروسون دفتری احساس غم آلود گرک گون او گون اولدی سقیفه گورولوب پنهانی یازدیلار حل اولا وضعیت موجود گرک اولین شرط خلافت بیزه عالمده بودور ایلیک حکم غدیریه نی نابود گرک توکولوب کوی بنی هاشمه بیر عده شرور ناگهان ثانی ملعون دیدی هیزوم گتیرون اوجالا بو قاپیدان آتشیلن دود گرک ایستیرم بیت خلیلی شرر ناره چکم دوزخ ایچره منه احسنت دیه نمرود گرک بویارام قانینه اسماعیلی من هاجریلن یانا بو حادثه دن شاهد و مشهود گرک (ملعونین سوزونه باخ قاپی دالندا گور نه دیدی) سوز منیمدی سند و مدرکه رحم ایلمرم آنا بطنینده اولان کودکه رحم ایلمرم (آی فاطمیه آماده اولانلار ،آی دیملی دردی اولانلار، آی مریضی اولانلار ) نا امید اولدی نبی امت و انصاریندن قبریده جسمی اسور غملرین آثاریندن ال شمشیریده اوچ یوز نفر آماده قوشون کینه لر تک تکینون جاریدی رخساریندن اولین مشعلی ثانی ئوزی آتدی قاپیا شعله گوزاندی بهشتین درو دیواریندن (قاپنی اله یاندردلار ) کوچه نی یکسره توسی بورودی بیر آندا ناتوانم بو چتین صحنه نین اظهاریندن بامین اوسته اوتوران قوشلاری قورخودی الو پر آچوب اوچدولا تئز فاطمه گلزاریندن قونشولارداندا بیری گلمدی امداد الیه (قاپنی یاندردلار خانم قالدی قاپینان دیوار آراسندا ) قونشولارداندا بیری گلمدی امداد الیه گوردولر حقی ولی قاچدیلار اقراریندن گوئیا اوت ئوزی یاندیخجا وروردی باشنا ناله ایلوردی بو کافرلرین آزاریندن هر قاپی یانسا بلی سلب اولی استحکامی چارچوبی داغلوب آیرلار ابزاریندن گوردولر وقتیدی که مانعی رفع ایلیلر یخالار حقین ایوین پایه و پرگاریندن بیر قدم گیتدی دالا ثانی صورا وردی لگد وای او سینمش قاپنین ناوک مسماریندن پشت درده یارالاندی حسنینین ننه سی اوجالوب زینبین افغانی دل زاریندن گل تیکانان ئوزون آزاد ایدوب ایلشدی یره آخدی قان دامنینه سینه خون باریندن وارد صحن اولوب اشرار زمان نعره کشان هیچ بیری زره حیا ایتمدی رفتاریندن اوتلی بیر هیزمی قنفذ خانما ویردی نشان دیدی آل هدیمی گچمه سوزون اجباریندن دسته گل باغلامشام محسنوون آد گونونه ذاتیمیز اورگنیب ابلیس دوزونان یمگه گلمیشوک حیدره بیز گوزلرین آیدین دیمگه @rozehdaftari
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی جواد حسین خانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مي دونيد الان به روايت نود و پنج روز چه شب و روزايي است؟ مادرمون فاطمه توي بسترِ بيماري است، بي معرفت ها دَرِ خونه ي مولا رو آتيش زدن... اونايي كه امشب مشكل دارن، حاجت دارن بايد فاطمي گريه كنن، آي اونايي كه مادر داريد! هميشه دعا كنيد خدا نكنه بچه اي بره خونه ببينه مادرش دست به پهلوش گرفته، هي اون بچه دعا ميكنه: الهي حال مادرم زودتر خوب بشه... اما دلا امشب بسوزه برا دلِ امام زمان، الان هم شايد مدينه باشه، كنار قبر مادرشون فاطمه، ياصاحب الزمان!...*   عزيزِ بي قرينه كي ميآيي؟ سحر خيزِ مدينه كي ميآيي؟   عزيزم مادرت چشم انتظاره دواي دردِ سينه كي ميآيي؟   *يه جمله بگم با چشم سوزان بريم مدينه، ميگه: ديدم مقداد هي دست روي دست میزنه، توي كوچه نميره، گفتم: مقداد! چرا توي كوچه نميري؟ گفت: آخه اين همون كوچه اي است كه پسرِ فاطمه هي صدا زده: واي مادرم! واي مادرم! مادرم! مادرم!... اوناي كه مشكل داريد، اونايي كه ميخوان با دلِ زينب هم ناله بشن بسم الله، هر كي هم مادر نداره ثواب اين روضه رو بفرسته براش...*   فلك ديدي چه خاكي بر سرم كرد به طفلي رخت ماتم بر تنم كرد   الهي بشكنه دستِ مغيره كه بينِ كوچه ها بي مادرم كرد   *صدا زد: زينبم! حسنم! حسينم! اُم كلثوم! بريد وضو بگيريد ميخوام دعا كنم، بچه ها خوشحال شدن، مادرمون ميخواد برا خودش دعا كنه، دعا كنه حالش حتما خوب ميشه... بچه ها نشستن تا مادر دعا كنه، اونا هم آمين بگن، اما يه وقت مادرشون دستاش رو بالا آوُرد، صدا زد: "اللهم عجّل وَفاتی سَریعا" يعني خدا حالا ديگه مرگِ من رو برسون... جمله ي آخرِ من، از همه التماس دعا، خيلي به علي سخت گذشت، كي؟ اون شبي كه ميخواد فاطمه اش رو به خاك بسپاره، اون لحظه اي كه دست برد زيرِ بدن فاطمه، اون رو بالا آوُرد، ديد زهرا بدنش آب شده، يه نگاه دور و برش كرد، ديد كسي نيست كمكش كنه...*   دست من نيرو ندارد اين همه تا بريزد خاك روي فاطمه   *اما من بگم: يا اميرالمؤمنين! درسته بازوي فاطمه ات رو شكستن، درسته پهلوي فاطمه ات رو شكستن، اما شما فاطمه رو غسل داديد، كفن كرديد، اما من ميخوام بگم: من بميرم برا زينب، هر چي نگاه به بدنِ داداشش ميكنه، ديد هيچ جاي سالمي به بدنش نمونده، هي فرياد ميزد:" يا اُماه!...* مادر بيا كربلا...  دستت رو بيار بالا سه مرتبه صدا بزن: ياحسين!... 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی جواد حسین خانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مي دونيد الان به روايت نود و پنج روز چه شب و روزايي است؟ مادرمون فاطمه توي بسترِ بيماري است، بي معرفت ها دَرِ خونه ي مولا رو آتيش زدن... اونايي كه امشب مشكل دارن، حاجت دارن بايد فاطمي گريه كنن، آي اونايي كه مادر داريد! هميشه دعا كنيد خدا نكنه بچه اي بره خونه ببينه مادرش دست به پهلوش گرفته، هي اون بچه دعا ميكنه: الهي حال مادرم زودتر خوب بشه... اما دلا امشب بسوزه برا دلِ امام زمان، الان هم شايد مدينه باشه، كنار قبر مادرشون فاطمه، ياصاحب الزمان!...*   عزيزِ بي قرينه كي ميآيي؟ سحر خيزِ مدينه كي ميآيي؟   عزيزم مادرت چشم انتظاره دواي دردِ سينه كي ميآيي؟   *يه جمله بگم با چشم سوزان بريم مدينه، ميگه: ديدم مقداد هي دست روي دست میزنه، توي كوچه نميره، گفتم: مقداد! چرا توي كوچه نميري؟ گفت: آخه اين همون كوچه اي است كه پسرِ فاطمه هي صدا زده: واي مادرم! واي مادرم! مادرم! مادرم!... اوناي كه مشكل داريد، اونايي كه ميخوان با دلِ زينب هم ناله بشن بسم الله، هر كي هم مادر نداره ثواب اين روضه رو بفرسته براش...*   فلك ديدي چه خاكي بر سرم كرد به طفلي رخت ماتم بر تنم كرد   الهي بشكنه دستِ مغيره كه بينِ كوچه ها بي مادرم كرد   *صدا زد: زينبم! حسنم! حسينم! اُم كلثوم! بريد وضو بگيريد ميخوام دعا كنم، بچه ها خوشحال شدن، مادرمون ميخواد برا خودش دعا كنه، دعا كنه حالش حتما خوب ميشه... بچه ها نشستن تا مادر دعا كنه، اونا هم آمين بگن، اما يه وقت مادرشون دستاش رو بالا آوُرد، صدا زد: "اللهم عجّل وَفاتی سَریعا" يعني خدا حالا ديگه مرگِ من رو برسون... جمله ي آخرِ من، از همه التماس دعا، خيلي به علي سخت گذشت، كي؟ اون شبي كه ميخواد فاطمه اش رو به خاك بسپاره، اون لحظه اي كه دست برد زيرِ بدن فاطمه، اون رو بالا آوُرد، ديد زهرا بدنش آب شده، يه نگاه دور و برش كرد، ديد كسي نيست كمكش كنه...*   دست من نيرو ندارد اين همه تا بريزد خاك روي فاطمه   *اما من بگم: يا اميرالمؤمنين! درسته بازوي فاطمه ات رو شكستن، درسته پهلوي فاطمه ات رو شكستن، اما شما فاطمه رو غسل داديد، كفن كرديد، اما من ميخوام بگم: من بميرم برا زينب، هر چي نگاه به بدنِ داداشش ميكنه، ديد هيچ جاي سالمي به بدنش نمونده، هي فرياد ميزد:" يا اُماه!...* مادر بيا كربلا...  دستت رو بيار بالا سه مرتبه صدا بزن: ياحسين!...@rozehdaftari