eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
368 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای مزار من چراغ قلب ایران شما آسمانی ها زمین بوس خراسان شما سایهء گلدسته هایم سجده گاه آفتاب گنبد زرّین من خورشید تابان شما ای مرا همسایه، یاران خراسانیِّ من! با شمایم جان زوّار من و جان شما بضعهء پاک نبی در شهرتان مدفون شده عطر زهرا می دمد از باغ و بستان شما وادی ایمن بود ایران، خراسان است طور زاده ی موسی بود موسی بن عمران شما گر شما باشید با ما در خط فرمان ما آورم فرمانروایان را به فرمان شما شعله های فتنه سر برداشتند از چار سو در پی سوزاندن بنیاد و بنیان شما مهر من "برداً سلاما" بوده در این سرزمین با ولای من شده آتش گلستان شما مهر مقبولیّ تهلیل شما مهر من است دوستیِّ ما بود امضای ایمان شما تا رضا دارید در میدان ایثار و شرف هیچ نامردی نگردد مرد میدان شما هر کجا رفتید برگردید سوی این حرم جز سر کوی رضا دنیاست زندان شما پرچم سبزی که باشد بر فراز قبّه ام تا قیامت آبرو بخشد به ایران شما گر ولای ما در ایران شما حاکم نبود در گل و لای عدم گُم بود تهران شما نیست بیم از فتنهء اهریمنان کور دل تا امام هشتم است اینجا سلیمان شما من خراسان را برای خویش کردم انتخاب خواهرم معصومه در قم گشت مهمان شما نیستم تنها در این دنیا شما را همجوار با شمایم در صراط و حشر و میزان شما پرچم توحیدتان با مهر من در احتزاز زنده و جاوید باد اسلام و قرآن شما آیهء "نصر من الله" است نقش پرچمم در پناه ماست حزب الله لبنان شما امتحان کردم، اگر صد بار در هم بشکنید نشکند یک بار با ما عهد و پیمان شما با وضو باشید ای اهل خراسان تا که هست جای پای زائر من در خیابان شما می شود دریای رحمت در کنار صحن من قطرهء اشکی که می ریزد ز چشمان شما بیم تان از خشم طوفان ها نباشد، تا رضاست ناخدا و کشتی و دریا و سکان شما خون ما می جوشد اینجا در تن پیر و جوان مهر ما آموخته طفل دبستان شما بر همه آزادگان در سایهء ما نور داد نهضت اسلامی پیر جماران شما چشم صد یعقوب در این آستان بینا شود یوسف زهراست اینجا ماه کنعان شما با خدا هم صحبتید و با رضا همسایه اید اهل مشهد! جان «میثم» باد قربان شما 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
نیمه شبها تا سحر ذکر رضا باید گرفت اینچنین حاجات خود را از خدا باید گرفت در جوار مرقدش هرگز به کم قـانع مشو چونکه از مشهـد بـرات کربلا باید گرفت دست خالی آمدم امشب به درگاه شما هرچه میخواهد دل از راه دعا باید گرفت چشم در راه دعای خیرتان هستم، فقط یک ضمـانت از تو در روز جزا باید گرفت می شود امشب دل من عازم باب الجواد اجر و مزد نوکری را پس کجا باید گرفت؟ در شب میلادتان دل غرق رحمت میشود تکه نانی امشب از دست شما باید گرفت 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
دوباره از سر خط..بسمه تعالى عشق كه برد شعر مرا سوى بى كران ها عشق غرض ز گفتن اين شعر مدح سلطان است نوشتن از حرم و حضرت رضا با عشق هميشه هست دلم رو به مشهد آقا چرا كه نيست مرا اشتياقى الا عشق به اين حرم بِنگر..بوى آسمان دارد رواق عشق..صحن عشق..آقا عشق كبوتران بهشتى به گنبد و به زمين كه مى روند و مى آيند در حرم با عشق به بست شيخ طبرسى كه ميرسى بينى نوشته است از اين سو به سمت دريا عشق در اين حرم همه مديون لطف آقايند در اين حرم همه عاشق شدند...حتى عشق ميان صحن گوهرشاد زائرى مى گفت فداى غربت تو يا امام رضا يا عشق به پاى پنجره فولاد سجده افتاده همانكه گفت مرا نيست قبله الا عشق چه دردهاى بزرگى كه تو شفا دادى مسيح بر دم تو نازد اى مسيحا عشق هميشه موقع اذن دخول جبرائيل به خنده امر نمودى بيا..بفرما عشق هرآنكه از در باب الجواد داخل شد قسم نداده به او داده اى دو دنيا عشق تو گفته اى كه فقط گريه بر حسين كنيم تو گفته اى كه زنيم ناله وا حسينا..عشق نديد حضرت زينب به غير زيبايى و گفت عمه ى تان:ما رايت الاعشق رسيد آخر شعر و دوباره حرف حسين دوباره از سرخط..بسمه تعالى عشق 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
در آغوشش بگیرم چون بیابانی که باران را به غایت دوست دارم مرقد شاه خراسان را شبیه کودکی بی اختیار و شاد می گردم... رواق‌وصحن‌ها،گلدسته‌ها،ایوان‌به‌ایوان را شبی چون موی‌ِلیلی که‌رها درباد می‌رقصید منِ مجنون میان صحن‌دیدم ریسه بندان را یکی‌بالهجه‌ای‌که‌من‌نمی‌فهمم‌سخن‌میگفت ولی او خوب ‌می‌فهمد زبان درد مندان را... به شوق آن سه باری‌که به زائر گفته می‌آید حریصم تا که‌تقدیم قدم هایش کنم جان را به لطف زائرانش شهر ما از عشق لبریزاست بگو یعقوب آید سرمه سازد خاک سمنان را 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
سلام ای غریب غریبان سلام ! سلام ای طبیب طبیبان سلام ! الا ماهتاب شبستان توس الا حضرت نور ! شمس الشموس غریبم من از راه دور آمدم به دنبال یک جرعه نور آمدم شبم ، آه یک جرعه ماهم بده پناهی ندارم پناهم بده ببخشا اگر دور و دیر آمدم جوان بودم ، امروز پیر آمدم منم زائری خام و بی ادعا کبوتر کبوتر کبوتر دعا اگر مست و مسرور و شاد آمدم من از سمت باب الجواد آمدم من از عطر نامت بهاری شدم تو را دیدم آیینه کاری شدم تو این خاک را رنگ و بو داده ای به ایران من آبرو داده ای ببخشای این عاشق ساده را ببخشای این روستا زاده را تو را دیدم و روشنایی شدم علی ابن موسی الرضایی شدم 🔸شاعر: ______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
دل را مقیم درگه جانان نوشته اند ما را غلام حضرت سلطان نوشته اند آتش ز سوز سینۀ ما آفریده شد چون عشق تو به سینۀ سوزان نوشته اند تو سفره دار عشقی و ما ریزه خوار تو ما را کنار چشم تو مهمان نوشته اند دل ذره ذره می شود از یک نگاه تو گویا ز روی چشم تو قرآن نوشته اند روز ازل که قرعه به نام تو می زدند ما را برای عشق تو قربان نوشته اند دل می تپد به سینه ز فکر حمال تو اصلا مرا ز عشق تو حیران نوشته اند از آن شبی که دل ز دل ما ربوده ای ما را انیس دیدۀ گریان نوشته اند ما از محرم و صفر و فاطمیه ایم ما را یتیم سورۀ انسان نوشته اند 🔸شاعر: ______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
شرمنده‌ام که همت آهو نداشتم شصت و سه سال راه به این سو نداشتم اقرار می‌کنم که من – این های و هوی گنگ- ها داشتم همیشه ولی هو نداشتم جسمی معطر از نفسی گاه داشتم روحی به هیچ رایحه خوشبو نداشتم فانوس بخت گم‌شدگان همیشه‌ام حتی برای دیدن خود سو نداشتم وایا به من که با همه‌ی هم زبانی‌ام در خانواده نیز دعاگو نداشتم شعرم صراحتی‌ست دل‌آزار، راستش راهی به این زمانه‌ی ناتو نداشتم نیشم همیشه بیشتر از نوش بوده است باور نمی‌کنید که کندو نداشتم؟! می‌شد که بندگی کنم و زندگی کنم اما من اعتقاد به تابو نداشتم آقا شما که از همه‌کس باخبرترید من جز سری نهاده به زانو نداشتم خوانده و یا نخوانده به پابوس آمدم؟ دیگر سوال دیگری از او نداشتم 🔸شاعر: _____________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
تشنه بودیم که بارانِ نجف را دیدیم اشک بودیم که دامانِ نجف را دیدیم در نجف منقبت از شاهِ خراسان گفتیم مشهدش آمده سلطانِ نجف را دیدیم علت این است اگر ذکرِ علی می‌گوییم ما در این خاک ، خراسانِ نجف را دیدیم هرچه دادند به ما لطفِ علی بود علی بر سرِ خوان رضا خوانِ نجف را دیدیم بی سبب نیست در ایوانِ طلا می‌چرخیم ما در ایوانِ تو ایوانِ نجف را دیدیم ما رسیدیم که بر مَرمرتان رو بکشیم یک علی گو که پس از نامِ شما هو بکشیم با خودش جامِ تو مستانه شدن هم دارد بردنِ نام تو دیوانه شدن هم دارد دلِ ما کاش شود کاسه‌ی سقاخانه سنگ ظرفیتِ پیمانه شدن هم دارد هر کبوتر که نشسته است دگر باز نَگشت صحنِ تو خاصیتِ لانه شدن هم دارد جایِ آئینه و کاشی به خودت غرقم کن لطفِ تو از همه بیگانه شدن هم دارد زائرانِ تو همه عینِ زیارت نامه‌اند کششِ نورِ تو پروانه شدن هم دارد وقتِ نقاره شده از تو خبر می‌گویند ها علیٌ بشرٌ کَیفَ بشر می‌گویند ‌ یک کلاغ آمده اینجا که کبوتر بشود عُمرِ ما کاش فقط پیشِ رضا سر بشود بگذارید همین دفعه طوافش بکنم طاقتم نیست که هنگامه‌ی محشر بشود دامنش پُر شد و با دستِ پُر از اینجا رفت پیش از آن لحظه که چشمانِ گدا تر بشود به لبم نام جواد است و کَرَم می‌بارد وای اگر وقتِ دعا نوبتِ مادر بشود آمدن‌های مرا ضرب در سه بکنید چه شود دیدنِ تو چند برابر بشود مرگ می‌چسبد اگر در نظرم می‌آیی جای هربار سه دفعه به سرم می‌آیی بارم اُفتاد زمین تا که شوم بارِ شما بیشتر ساخت مرا عشق گرفتارِ شما می‌بَرَد تا ابد از یاد پریدن‌ها را هر کبوتر که نشیند لبِ دیوارِ شما کنج شش گوشه زدم بوسه به یاد حرمت بوسه‌ای در عوضِ آنهمه زوارِ شما کربلا هم چقدر حسرت خادم‌هایی که بیایند هرازگاه به دیدارِ شما چاره‌ی اینهمه بیچاره فقط چار علیست چارده تَن همه دیدیم در این چارِ شما شامِ میلاد تو هر چند زِ مشهد دورم چشم بر راهم و سلمانیِ نیشابورم باز در نیمه‌ی شب چشمِ کسی بینا شد کودکی گم شده در خوابِ خوشش پیدا شد مادری آرزویش بچه‌یِ زیبایی بود گفت جبریل به گوشش گره‌هایت وا شد دستِ لرزانِ زنی پیر کمی بالا رفت از شهیدش خبر آمد چقدر غوغا شد باز در پیشِ ضریحِ تو مریضی اُفتاد زیرِ لب گفت رضا گفت رضا تا پا شد خادمی آینه کاریِ حرم را تا دید گفت با بغض حسن گریه کُنَش زهرا شد لطفِ آقاست اگر مستِ امام حسنیم "ما حسینی شده‌ی دستِ امام حسنیم" من اویسم نَفَست از قَرَن آورد مرا تا تراشیده شوم از یَمن آورد مرا مادرم بارِ نخستی که مرا با خود داشت تا ضریحت برسم سینه‌زن آورد مرا حاجت کرببلا داشت ، به ما بخشیدی به هوایِ حرمِ بی کفن آورد مرا شانه‌ام اُنس گرفته است به درهایِ حرم در کنار خودش آقای من آورد مرا در گوهرشاد دلم رفت به بین‌الحرمین باد تا بویی از آن پیرهن آورد مرا وای از پیرهنش ، پیرهنش را بُردند حیف انگشتر و سنگِ یمنش را بُردند 🔸شاعر : ____________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
مدینه غرق هیاهو مدینه غرق خبر خبر خبر که رسیده دوباره فوق بشر رسیده قبله ی خورشید و قبله گاه قمر رسیده حضرت باران در این خجسته سحر خبر خبر که بهار عطای ذوالمنن است شب تولد سلطان دین ابوالحسن است بهشت می وزد امشب ز خاک کوی رضا ملائکند یکایک به گرد روی رضا زدند خیل فرشته می از سبوی رضا جهان معطر و خوشبو شده ز بوی رضا چه نازنین پسری روی دامن موساست که او مسیح مسیحای حضرت عیساست به شوق مشهد او بیقرارم از این راه به روی لب همه دم ذکر یارم از این راه سر از بهشت رضا برندارم از این راه به سینه دست ادب می گذارم از این راه سلام می دهم و می شوم مسافر او به اشک دیده بگویم که ضامن آهو تو کیستی که جهان پر شد از عنایت تو که هست شرط قبولی دین ولایت تو چنان گرفته جهان را تب کرامت تو نشسته بر دل فیروزه ها محبت تو تویی که کعبه به دور سر تو می گردد به شوق دور سر مادر تو می گردد در این هوای کرامت کرامت تو خوش است خدا گواست که ما را زیارت تو خوش است بر این مسافر خسته عنایت تو خوش است دل رمیده ی ما را ضمانت تو خوش است بیا بیا و کرم کن که اربعین بروم من از نجف به دم یا رضا رضا به حرم اگر چه روسیهم دلخوشم تو را دارم دلی به شوق حریم تو مبتلا دارم غریبه ام که فقط چون تو آشنا دارم که با تو من نجف و با تو کربلا دارم تویی همان که حریمت پناه زائرهاست همان که مشهد تو کعبه ی مسافرهاست تو ضامنی و دلم شد به راه آهوها تویی نفس نفس و آه آه آهوها نوشته در صفحات نگاه آهوها تو آمدی و شدی جان پناه آهوها تو ای جمال خدا و علی میانه ی قاب دل رمیده ی ما را چو آهوان دریاب 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
با روی دوست غرق نگاهیم تا ابد بی روی دوست غرق گناهیم تا ابد ما راخرید لطف نگاه خداییش مدیون لطف چشم الهیم تا ابد روزیمان به پای غم یار بسته است آری گدایِ سفره آهیم تا ابد تا تربتش شفاست به فکر زیارتیم غیر از حرم ، حواله نخواهیم تا ابد سوگند بر کبودی روی رقیه جان سینه کبود وجامه سیاهیم تا ابد 🔸شاعر: _________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
ایکاش دردمندِ دوایت شوم حسین(ع) لبریز جرعه جرعه دعایت شوم حسین(ع) آب از سرم گذشته! رسیدم که مثلِ حُر در کشتیِ نجات، هدایت شوم حسین(ع) جانم فدای حضرت زهرا(س) که از ازل در طالعم نوشت؛ گدایت شوم حسین(ع) ممنونم از امام-حسن(ع) که اجازه داد روضه نشینِ بزم عزایت شوم حسین(ع) مِهر شهادت است که افتاده بر دلم مُهری بزن که نذرِ ولایت شوم حسین(ع) قابل بدان و جانِ مرا هم قبول کن تا که شهیدِ کرب و بلایت شوم حسین(ع) شرمنده ام که «سر» به تنم هست! حیف شد... در وُسعِ من نبود فدایت شوم حسین(ع)! 🔸شاعر: _____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
با روی دوست غرق نگاهیم تا ابد بی روی دوست غرق گناهیم تا ابد ما راخرید لطف نگاه خداییش مدیون لطف چشم الهیم تا ابد روزیمان به پای غم یار بسته است آری گدایِ سفره آهیم تا ابد تا تربتش شفاست به فکر زیارتیم غیر از حرم ، حواله نخواهیم تا ابد سوگند بر کبودی روی رقیه جان سینه کبود وجامه سیاهیم تا ابد 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
ایکاش دردمندِ دوایت شوم حسین(ع) لبریز جرعه جرعه دعایت شوم حسین(ع) آب از سرم گذشته! رسیدم که مثلِ حُر در کشتیِ نجات، هدایت شوم حسین(ع) جانم فدای حضرت زهرا(س) که از ازل در طالعم نوشت؛ گدایت شوم حسین(ع) ممنونم از امام-حسن(ع) که اجازه داد روضه نشینِ بزم عزایت شوم حسین(ع) مِهر شهادت است که افتاده بر دلم مُهری بزن که نذرِ ولایت شوم حسین(ع) قابل بدان و جانِ مرا هم قبول کن تا که شهیدِ کرب و بلایت شوم حسین(ع) شرمنده ام که «سر» به تنم هست! حیف شد... در وُسعِ من نبود فدایت شوم حسین(ع)! 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
قرار شدکه مجال سخن نداشته باشی قرارشدکه سری دربدن نداشته باشی تَقاصِ چوب و لَبَت را طَلب کن ازعُشّاق درست نیست "اویس قَرن" نداشته باشی تو پادشاهی و زیبنده نیست در گودال به دستِ خویش عقیقِ یَمن نداشته باشی هزار و نُهصد و پنجاه زخم داشته باشی عباو خاتم و خُود و کفن نداشته باشی هجوم نیزه و شمشیر ها تو را چرخاند که فکرِ سر به بَدن داشتن نداشته باشی رباب آمده، زینب رسیده، مادر هست که لحظه ای غمِ تنها شدن نداشته باشی همین که دید سَنان آفتاب سوزان ست تلاش کرد که تو پیرُهن نداشته باشی قتیل باشی و روی زمین رها شده باشی غریب باشی و جا در وطن نداشته باشی 🔸شاعر: _______________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
تنگ است دلم باز برای حرمت ای جان دو عالم به فدای حرمت آواره و دلتنگ و هوایی کرده ما را شب جمعه ای،هوای حرمت ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
🏴 چهل روز مانده تا ماه محرم  یک جهان روضه و یک ماه محرم داری  آه، آقای غریبم چقدر غم داری  تا ابد هم که بخوانند همه مرثیه ات  باز هم روضه ی نا خوانده به عالم داری  این همه زائر دلسوخته ی خاکت را  از ازل داشته ای تا به ابد هم داری  روضه خوان هات زیادند، یکیشان قرآن  مطلع فجر خدا سوره مریم داری  درد دل کن که نماند به دلت چون پدرت  خواهرت هست کنارت، تو که مَحرم داری  بهترین نوحه ما هست «غریب مادر»  صاحب روضه بگو، بهتر از این دم داری؟  تا که نومید نگردد ز درت محتاجی  تو هم انگشت هم انگشتر خاتم داری  وقت تدفین تو ای شعر غریبی، پسرت  دید در وزن تنت چند هجا کم داری 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
🏴 چهل روز مانده تا ماه محرم شادی برای تو غم عالم برای من از ماه های سال، محرم برای من آوای آسمانی داوود مال تو خاموشی مقدس مریم برای من از عشق خود جدایم و جای گلایه نیست این بود ارث حضرت آدم برای من بی مهری است رسم محبت برای تو تنهایی است مونس و همدم برای من این زخم ها معلم خندیدن من اند حیرانم از ترحم مرهم برای من یوسف که نیستم ولی آن بنده ام که هیچ نگذاشته ست صاحب من کم برای من بگذار عمر در گذر عشق طی شود حتی اگر نشد که تو یک دم برای من... 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
🏴 چهل روز مانده تا ماه محرم ما را نسیم پرچم تو زنده می کند زخمی است دل که مرهم تو زنده می کند خشکیده بود چند صباحی قنات اشک این چشمه را ولی غم تو زنده می کند آه ای قتیل اشک، نفس های مرده را شور تو، روضه و دم تو زنده می کند ای خونبهای عشق، چه خوش گفت پیر ما: اسلام را محرم تو زنده می کند ما با غذای نذریتان رشد کرده ایم جان را عطای حاتم تو زنده می کند آقا جسارت است، ولی داغ شیعه را انگشتر تو، خاتم تو زنده می کند بالای تل هم آتش این قوم خفته را آن خواهر مکرم تو زنده می کند این کشته فتاده به هامون حسین اوست خود را به اسم اعظم تو زنده می کند فردای محشر و غم و طوفان وتشنگی ما را امید زمزم تو زنده می کند 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
فعلا که تو سرگرم عزیزان جدیدی فعلا که به پابوس نداریم امیدی معلوم تر از پیش شده روی سیاهم درچشم همه شهر تو از بس که سپیدی ایام زیارت شده مخصوص که در طوس زوّار بگیرند دو دفعه ز تو عیدی با اینکه خودش قفل شده بر حرم تو شد پنجره فولاد عجب شاه کلیدی! لطفی کن و یک بار سوالات مرا هم؛ پاسخ بده هرگونه و هروقت رسیدی گفتند رئوفی تو و هر خواسته ای را من قبل تر از اینکه بگویم تو شنیدی پس خواسته ای نیست به جز عرضِ ارادت باشد گله وقتی که مرا هم طلبیدی 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 چهل روز مانده تا ماه محرم شادی برای تو غم عالم برای من از ماه های سال، محرم برای من آوای آسمانی داوود مال تو خاموشی مقدس مریم برای من از عشق خود جدایم و جای گلایه نیست این بود ارث حضرت آدم برای من بی مهری است رسم محبت برای تو تنهایی است مونس و همدم برای من این زخم ها معلم خندیدن من اند حیرانم از ترحم مرهم برای من یوسف که نیستم ولی آن بنده ام که هیچ نگذاشته ست صاحب من کم برای من بگذار عمر در گذر عشق طی شود حتی اگر نشد که تو یک دم برای من... 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
🏴 چهل روز مانده تا ماه محرم ما را نسیم پرچم تو زنده می کند زخمی است دل که مرهم تو زنده می کند خشکیده بود چند صباحی قنات اشک این چشمه را ولی غم تو زنده می کند آه ای قتیل اشک، نفس های مرده را شور تو، روضه و دم تو زنده می کند ای خونبهای عشق، چه خوش گفت پیر ما: اسلام را محرم تو زنده می کند ما با غذای نذریتان رشد کرده ایم جان را عطای حاتم تو زنده می کند آقا جسارت است، ولی داغ شیعه را انگشتر تو، خاتم تو زنده می کند بالای تل هم آتش این قوم خفته را آن خواهر مکرم تو زنده می کند این کشته فتاده به هامون حسین اوست خود را به اسم اعظم تو زنده می کند فردای محشر و غم و طوفان وتشنگی ما را امید زمزم تو زنده می کند 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
🏴 چهل روز مانده تا ماه محرم  یک جهان روضه و یک ماه محرم داری  آه، آقای غریبم چقدر غم داری  تا ابد هم که بخوانند همه مرثیه ات  باز هم روضه ی نا خوانده به عالم داری  این همه زائر دلسوخته ی خاکت را  از ازل داشته ای تا به ابد هم داری  روضه خوان هات زیادند، یکیشان قرآن  مطلع فجر خدا سوره مریم داری  درد دل کن که نماند به دلت چون پدرت  خواهرت هست کنارت، تو که مَحرم داری  بهترین نوحه ما هست «غریب مادر»  صاحب روضه بگو، بهتر از این دم داری؟  تا که نومید نگردد ز درت محتاجی  تو هم انگشت هم انگشتر خاتم داری  وقت تدفین تو ای شعر غریبی، پسرت  دید در وزن تنت چند هجا کم داری 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
نیلی ترین رنگ ها بر پیکرش بود معلوم بود امروز روز آخرش بود معلوم بود آقای ما را زهر دادند وقتی که می آمد عبایش بر سرش بود دستی به پهلوی پر از درد خویش داشت بر شانه دیوار دست دیگرش بود دختر ندارد تا که دستش را بگیرد پس لااقل ای کاش آنجا خواهرش بود پا شد خودش را جمع کرد اما زمین خورد این ضعف خیلی مایه درد سرش بود اصلاً زمین خوردن برای او طبیعی است از بس که دنبال صدای مادرش بود در حجره بی فرش خود افتاده بود و تصویری از گودال در چشم ترش بود می گفت یا جدا چرا خاکت نکردند حتی کفن بر جسم صد چاکت نکردند 🔸شاعر: ______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
زیر ایوانِ طلا چشم ترم مخصوص ِ توست جَلد خود کردی مرا! بال و‌ پرم مخصوص ِ توست ضامن آهو شدی! پشتم به عشقت گرم شد آبروداریِ روزِ محشرم مخصوص توست رو زدم بر غیر و تا درها به رویم بسته شد زائرم کردی و گفتی: این حرم مخصوص توست رد نکردی از درِ باب ٱلجوادِ(ع) خود مرا آمدم آقا! امیدِ آخرم مخصوص توست مشهدت حجّ فقیران است و اطرافِ ضریح هر چه می بینم تویی! دور و برم مخصوص توست سر به دیوارِ حرم عشق شهادت داشت و زائری میگفت آقاجان! سرم مخصوص توست چشم هایش قطره قطره اشک، بعد از هر نماز... دست بر سینه سلام ِ مادرم مخصوص توست لااقل ایکاش امشب زائرت بودم! ولی- نیستم...امّا حسابم کن! کرم مخصوص توست! 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
قطعه های غزلم سوی حرم افتاده ست مثنوی در پی ارباب کرم افتاده ست بیت در بیت غزل پای علم افتاده ست مطلع شعر به دستان قلم افتاده ست بنویسم "دو بیتی" که دل آباد شود  بعد از آن محرم این پنجره فولاد شود در دو بیتی بنویسید دلم تنگ شده ست  و کمیت غزلم در حرمت لنگ شده ست بیت در بیت غزل پاره ای از سنگ شده ست باز بین غزل و قافیه ها جنگ شده ست  در حریمت همه ی قافیه ها پر بارند «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند» در حریمت همه قافیه ها هوهو شد عالمی مست تماشای خم ابرو شد کار من درهم آن تاب و تب گیسو شد  حرمت با مژه های غزلم جارو شد  گرد و خاک حرمت سرمه چشمانم باد به فدای سرو جانت همه ی جانم باد 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————