eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
390 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب از عرشِ خدا بانگِ سعادت آمد نورِ چشمانِ علی(ع)، کوهِ صلابت آمد زینبِ حضرتِ زهراست بدانید فقط جهتِ بندگی و صبر و رشادت آمد زینتِ عالم بالاست عجب نیست اگر فُطرُس امشب جهت عرض ارادت آمد خواهرِ حضرتِ ارباب، حسین بن علی یکه تازِ شرف و شور و شهامت آمد شاهد ظلم به هفتاد و دو خورشیدِ دلیر راوی عرصه ی ایثار و شهادت آمد... 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
امشبم شورعجیبی در سر است شور و مستی در سرم سرتاسر است جشن میلاد است و می در ساغر است حالِ من انگار حالی دیگر است دف بزن این باده مستی آور است درجهان برپاست غوغایی دگر می شود تعبیر رویایی دگر آمده انگار زهرایی دگر دختری ام ابیهایی دگر بازهم وقت نزول کوثر است با گلاب و می ، زمین را تر کنید کوی و برزن را پر از زیور کنید خانه ها را مملو از گوهر کنید آه! دختردارها باور کنید شاه مردان زینتش یک دختر است زینت شیرِخدا ، حق را ستون مثل او عالم ندیده تاکنون کرده نامش سرکشان را سرنگون زینب است اما میان جنگ و خون شک نکن پایش بیوفتد حیدر است ذولفقار خطبه اش دم دار بود خون مولا در رگش بسیار بود دخت حیدر شیر هر پیکار بود در حقیقت زینب کرار بود خطبه هایش نیز فتح خیبر است نه کسی چون او نمی آید دگر آن جگرداری که شد خونین جگر کربلا در کربلا می ماند اگر زینب کبری نمی شد جلوه گر نطق زینب کربلایی دیگر است چادرش با عرش پهلو می زند آبرو دائم به او رو میزند پیش او خورشید سوسو می زند حضرت عباس زانو می زند او ز درک عارفان بالاتر است ذکر هرشیری که در تاب و تب است ذکر هرشیری که حیدر مذهب است ذکر هر شیری که در این مکتب است کلنا عباسُکِ یا زینب است هر کسی شیعه ست خود یک لشکر است برده از من روز و شب دیوانه وار بیتی از عمان سامانی قرار ((زن مگو مرد آفرین روزگار زن مگو بنت الجلال اخت الوقار)) تا ابد این عشق شاعر پرور است گرچه با سربند یا زینب مدد هر پرستاری سرآمد می شود بنده اما ماه بانو ، با سند معتقد هستم به این که تا ابد روز میلاد تو روز خواهر است امشب از گل پُر شده دنیا ولی مرتضی شد بازهم بابا ولی مجلس شادی شده برپا ولی نیست وقت روضه خوانی ها ولی جشن گاهی از عزا غمگین تر است جشن گاهی می شود بزمِ شراب وای از آن وقتی که دختِ بوتراب بود دستش مثل بابا در طناب پیش چشمش خیزران خورد آفتاب خنده ی رقاصه ها زجرآور است خرده میگیری به ما پس گوش کن آری اصلا ما همه از بیخ و بن سینه زن هستیم و مست و گریه کن جشن زینب روضه باران است چون فاطمیه چندروز دیگر است آه از آن وقتی که یک پروانه سوخت بوته یاسی در دل گلخانه سوخت در هجومی تند و بی شرمانه سوخت مادری در پشت درب خانه سوخت روضه گاهی دیدن میخ در است فاطمیه گریه های بی صداست فاطمیه ابتدای کربلاست فاطمیه روضه ای بی انتهاست روضه ی سیلی به ناموس خداست روضه ی روی کبود مادراست...! 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
خیره شدم دوباره به دستانِ مرتضی جمع اند بین میکده مستان مرتضی بفرست بر گلش صلوات محمدی امشب رسید فخر پدر! جانِ مرتضی زینب رسیده فاطمه جلوه نما شده جشنی درونِ عرش خدا هم بپا شده دختر رسیده بهرِ همین خانواده باز دنیا ، بیا و با گلِ این خاندان بساز... مولای برای شکرِ همین هدیه رفته تا در مسجدِ مدینه اقامه کند نماز روی دو چشمِ حیدر کرار ، جای او تحفه بیاید از طرف حق برای او از روی او ملائکه گردند بهره مند دستان او شفاست ، پر قنداق را نبند در دستِ کُلِ خانه فقط گریه کرده است اما ز روی حضرت ارباب دل نکند فهمیده شد چرا گُلِ این خانه میگریست!! آغوشِ هیچکسی برایش حسین نیست... شمس و قمر همه ز مطیعان کوی او با هیبت است مثل پدر خُلق خوی او بوی بهشت میدهد این دخترِ علی البته نه ، که بوی بهشت است بوی او زینب علیم و عالمه‌ی بی معلم است با خطبه هاش هیمنه‌ی کفر را شکست گرچه به شام و کوفه دلش داغدار بود او کوه استوار و عدو بیقرار بود شمشیر که نداشت ولی با زبانِ خود در شام و کوفه حیدرِ با ذوالفقار بود این جایگاهِ بی بدل از آن زینب است هرکس به هیئت آمده بر خوان زینب است 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
امشب زمین و آسمان دارد به لب این زمزمه زینب علی، زینب حسن، زینب حسین و فاطمه در گوشِ زهرا جبرئیل آرام نجوا می کند این رازِ مکنونِ خدا این کوثرِ بی خاتمه حوا و مریم گلفشان در مقدمِ این عالمه این اخترِ برجِ حیا سر زد ز کانونِ ولی لبخندِ شادی بر لبِ زیبای زهرا و علی چشمانِ نازش را گشود اول به سمتِ کربلا از فرش تا عرش خدا شد با نگاهش منجلی سامان گرفت از عشقِ او جریانِ عشق و همدلی آغوشِ او تا وسعتِ زخمِ عمیقِ بیکران ارکانِ دین تدوین شده بر شانه ی این آسمان او که صبوری را به دوشِ خود امانت میکشید عشق از نهانش ریشه زد تا ماورای کهکشان داده به عشاقِ حسین این راه را زینب نشان خورشید و ماهِ آسمان بهرِ سلامش آمده هر خطبه از نطقِ علی شرحِ کلامش آمده تا آمده با خود نسیمِ کربلا آورده است هفتاد و دو بار این زمین تعظیمِ نامش آمده هم آدم و جنّ و مَلک عبد و غلامش آمده حک میشود نام حسین بر سینه ی شیدایی اش بوی تولاّ میدهد دستانِ آشورائیش در شامِ تارِ کوفیان صبحِ سعادت می دمد خون و شهادت می چکد از خطبه ی غرائیش اِلّا جمیلا می شود آیینه ی زهرائیش قبل از تولد زینبِ کرببلایی می شود در آتشِ عشقِ حسین یکسر فدایی میشود هی قطره قطره آب شد در بحرِ مَوّاجِ بلا آخر شهیدِ زنده ی راهِ ولایی می شود تعبیرِ نامش تا ابد گو نینوایی می شود 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
اي ماه نقره پوش ولا مي شناسمت وي بيكرانه صبر خدا مي شناسمت ناموس كبريايي و دست فرشته اي دائم گرفته دست تو را مي شناسمت گاهي شبيه مادرت آيينه مي شوي در چشم آفتاب ولا مي شناسمت دستت قنوت مي شود و ربّناي تو يعني تمام روح دعا مي شناسمت ايوب سجده كرده شكيبايي تو را با ماجراي كرب و بلا مي شناسمت بانو چقدر مثل علي حرف مي زني با خطبه زير درد و جفا مي شناسمت گاهي كه مي كِشي غزلم را به سمت عشق با رقص بكر قافيه ها مي شناسمت بستم دخيل هر گره اش کورِ كور شد وا مي شود به دست شما مي شناسمت مثل كبوتري كه به شوق تو مي شود در آسمان عشق رها مي شناسمت 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
ای تو آرامش هر ساحل و دریا زینب شده ام باز تو را غرق تماشا زینب ای نگاه تو نسیم از دل جنت برده این تویی در همه جا سایه ی طوبا زینب ای بلندای مقام تو زبانزد ما را آمدی عشق بتابی شب یلدا زینب زینت افزای علی نام دل انگیزت شد این تویی آینه ی عصمت زهرا زینب می چکد عطر ز چشمان علی ، باید گفت شده همسایه ی گل دیده ی مولا زینب نور تو جلوه ی ماه است به جان‌ها آری مهر تو در دل ما عین تولا زینب تو همان لاله ی سرخی که نیاید مثل ات می شود عشق به دست تو شکوفا زینب از همین روز به زیبایی نامت سوگند از تو شد منظره ی عاطفه زیبا زینب تا در آغوش حسین آمدی و خندیدی خیمه زد کرب و بلا در دل صحرا زینب به مدیح تو زبان دل «یاسر» گویاست نه زبان ، بلکه قلم هم شده گویا زینب 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
در شبِ میلاد می گویم که غوغا زینب است آمده نوری که می گویند او را زینب است صبر را آنکس که داده خوب معنا زینب است نُه فلک در زیرِ پایش هست و اعلا زینب است "آنکه باشد عینِ مولا..مثلِ مولا زینب است " بال و پر را باز کن تا خانه ی حیدر رویم از سرای خویشتن تا وادی دلبر رویم.. جای دارد هروله کرده ..بدونِ سر رویم بهرِ تبریک مضاعف جانبِ مادر رویم "آینه در آینه..تندیسِ زهرا زینب است " ای دلِ خسته برو بیت الولا بیتوته کن در میانِ خانه ی شیرِ خدا بیتوته کن در جوارِرحمتِ خیرالنسا بیتوته کن فکر لازم نیست پس با مجتبا بیتوته کن "باعثِ شادابی این جمعِ زیبا زینب است " ابتدائا عالمی را زد به هم با گریه اش سینه ی صدّیقه شد پُر همّ و غم با گریه اش زمزمی جوشنده شد بابُ الکرم با گریه اش غرقِ ماتم شد همه اهلِ حرم با گریه اش "آشکارا شد به عالم..امّ ِ غمها زینب است" گریه اش تبدیل شد بر خنده در آغوشِ یار مات و مبهوت است چشمانش به رخسارِ نگار عشقِ خود را یافته این دخترِ دور از قرار کعبه شد اربابِ عالم..این گل است اند مدار "پس حسین عشق ست و عاشق بهرِ آقا زینب است " ای حسینی ها!شبِ میلادِ فخر المصطفاست در شباهت گفته اندآئینه ی شیر خداست خلقتِ این زن یقیناً از همه عالم سواست هیچ می دانید بانو..حافظِ کرببلاست "آن کسی که دینِ حق را کرده احیا زینب است " عاجزم از گفتنِ مدح و ثنایش..عاشقان من کی ام تا که سُرایم از برایش عاشقان دل صفا می گیرد از لطف و صفایش عاشقان عالم و آدم همه بادا فدایش عاشقان 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
عالم تمام عرصه ی جولان زینب است صد جبرئیل گوش به فرمان زینب است هرچه بلا به راه خدا میرسد نکوست نص صریح آیه قرآن زینب است از بس دعای زینب کبری گره گشاست حتی حسین دست به دامان زینب است آن "ما رایت" گفتن در اوج غصه ها یک گوشه از حقیقت ایمان زینب است طوفان گریه هاست کمی دیدن حسین تنها دلیل چهره خندان زینب است یک لحظه پا ز راه خدا پس نمی کشد هر کس که عالمانه مسلمان زینب است هر کس که در عزای حسینش شریک شد فردا به لطف فاطمه مهمان زینب است حتی برای روزی خود غصه هم نخور روزی خلق دست غلامان زینب است بی تاب و بی تبی مرا بیشتر کنید روزی زینبی مرا بیشتر کنید مستی اگر که شرط عبادات می شود پس عشق یار افضل طاعات می شود مستی اگر ز باده ی زینب شود پدید میخانه نیز قبله ی حاجات می شود یک روزه راه صد شبه طی می شود رفیق ذکرش دلیل سیر مقامات می شود در ذات لایزال خدا جلوه گر شود هر ذره ای که جلوه ی این ذات می شود اصلا بدیهی است که سلطان عالم است هر کس غلام عمه ی سادات می شود یک نسخه ی برابرِ اصلِ ز فاطمه است آنجا که سخت گرم مناجات می شود مبهوت مانده دهر از این صبر بی نظیر نه ، بلکه صبر هم به خدا مات می شود آن حالتی که عاشق زینب گرفته است شک هم نکن که افضل حالات می شود یک دم اگر نگاه کند بر دل حقیر دل صاحب تمام کرامات می شود در باب فضل زینب اگر حرف کم زدیم تنها برای عقل مراعات می شود از لحظه ی ولادت خود با حسین بود تا لحظه ی شهادت خود با حسین بود مرغ دلم به کوی شما پر کشیده است با سر به سوی مجلست امشب دویده است در وادی شجاعت و مردانگی و صبر مردانه چون تو شیرزنی کس ندیده است مشغول فتح کوفه که بودی تمام شهر از نای تو صدای علی را شنیده است از جانب دمشق شما سالیان سال بوی بهشت سمت دل ما وزیده است من حدس میزنم که خداوند صبر را یک لحظه بعد خلقت‌تان آفریده است ما نقد جان به نسیه ندادیم در رهت نقدی سپرده‌ایم که زهرا خریده است فردا مدافع حرمت سروری کند حق دارد از تمام جهان دل بریده است این افتخارم است که قلب حزین من تنها برای زینب کبری طپیده است عشقت به جان خریده ام ارزان نمی دهم بی اذن تو به هیچ کسی جان نمی دهم بخت دلم بدون نگاهت سپید نیست هرگز کسی ز لطف شما نا امید نیست بی فایده است شور بدون شعور ، پس احساسِ بی ولایت زینب مفید نیست مدیون استقامت تو دین احمدی است قرآنِ بی شکوه وجودت، مجید نیست چون کوه استوار ، دلِ من به راهتان سرو است در برابر دشمن چو بید نیست بی عشق تو جهادگرِ در مسیر حق حتی اگر که کشته شود هم شهید نیست صد مرده زنده کردن با ذکر یا علی از نوکران حضرت زینب بعید نیست مثل شما برای شما گریه می کنم هر لحظه پا به پای شما گریه می کنم 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی شکفتی ای گل صبر و شکیب دامن زهرا تو زینبی و چو نام تو نیست نادره نامی اگر پرندهٔ جانم سلام من نرساند «مَنِ المبلّقُ عَنّی اِلی سُعادَ سلامی» چگونه وصف تو گویم که در کلام نگنجی چه از قیام تو گویم، که قامتی ز قیامی سخن ز صبر نگویم، که خویش اسوهٔ صبری رسالتت نستایم، که در پیام تمامی تویی تو، زینت «اَب» زینب ای عصارهٔ عصمت تو حلم فاطمه، علم علی، تو روح پیامی... جمال عشق درخشید با پیام تو آن‌سان که در کمال بدین جلوه کس ندید کلامی سزد که از تو شود سرفراز رایت قرآن که زان خطابه بلرزد ز خشم، دشمن خامی اگر کلام شود هر نفس که شرح تو گوید کجا ز عهده برآید ز وصف چون تو مقامی تو سایبان یتیمان، طلایه‌دار حسینی صلای نهضت حق، قسط و عدل را تو دوامی چه نوش کرد گل ما، مگر ز جام صبوری که دسته دسته گل جان نثار کرده، به جامی به کربلاست روان بی‌امان سپاه حسینی هلا صبورترین! این سپاه را تو نظامی مراست آرزوی آن‌که آستان تو بوسم تو ای فروغ دل ما، تو ای که زینت شامی خوشا طواف سر کوی دوست کردن و مردن چنین خوش است «سپیده»! سفر به حُسن ختامی 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
تو کیستی؟ که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست تویی جگرگوشهٔ آل کسا به درک تو عقلِ رسا، نارسا... چشم علی محو تماشای تو به جای پای فاطمه پای تو... تو بوده‌ای سنگ صبور همه تو برده‌ای فیض حضور همه... دفاع تو، صبر تو، احساس تو حسین تو، حسن تو، عباس تو... روی تو حسرتِ دل آفتاب موی تو شب ندیده حتّی به خواب خاک رهت به عرش پهلو زده پیش قدِ تو سرو زانو زده... مدرسهٔ تو دامن فاطمه معلّمی ندیده و عالمه صدای تو دل از علی می‌برد ناز تو را فاطمه هم می‌خرد فاطمه فخر مصطفی بر همه از تو ولی، فخرکنان فاطمه... نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات ندیده همسایهٔ تو سایه‌ات عمۀ ساداتی و زینِ اَبی عقیلهٔ هاشمیان زینبی لبت «یکی گوی» دو تا نگفته هر چه شنیده جز خدا نگفته ولادتت ولادت گریه بود گریهٔ تو شهادت گریه بود ای تو، به هر غمی امید حسین کشتهٔ عشقی و شهید حسین تو روح صوم و معنی صلاتی تو ساحل سفینۀ نجاتی... نام شما هر دو به دنبال هم آینهٔ همید و تمثال هم معنی اگر ز خالق و رب یکی‌ست نام حسین و نام زینب یکی‌ست... 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
آنان‌ که مشق اشک مرتب نوشته‌اند با خط عشق این همه مطلب نوشته‌اند آنان که بال گریه درآورده‌اند را هم‌دوش انبیاءِ مقرب نوشته‌اند این چند خط مختصر اما مفید را هر روز خوانده‌اند که هرشب نوشته‌اند تقدیر دو پیالۀ ما را هزار سال پیش از شروع گریه، لبالب نوشته‌اند تکلیف چشم‌های مرا از همان نخست از روی اشک حضرت زینب نوشته‌اند یعنی که تشنگی‌ام از این مشرب است و بس یعنی امام گریۀ ما زینب است و بس ای دختر تجلی توحید، آمدی ای ماه! روی دامن خورشید آمدی ای لاله‌ای که قبل شکوفایی‌ات حسین هرگز چنین شکفته نخندید، آمدی هر چند در حجاب ولایت نهفته‌ای روشن‌تر از تمام موالید آمدی در خانۀ زمینی زهره از آسمان ای ماه، ای ستارۀ ناهید! آمدی راهی دراز را به هوای برادرت باصد هزار آرزو، امید آمدی از نسل آفتابی و مهتاب در حجاب پلکی بزن به روی برادر کمی بتاب... هر کس که از مقام تو سر دربیاورد باید به پیشگاه غمت سر بیاورد روز ولادت تو روا بود جبرئیل یک سوره مثل سورۀ کوثر بیاورد ای دخترِ بزرگ دو معصوم! مثل تو دنیا نمی‌تواند دختر بیاورد تنها ز مادر تو بیاید که دختری با هیبت و جلالت حیدر بیاورد این طبع شاعرانۀ حق بود، تا تو را زینت برای زیبِ پیمبر بیاورد مجموعۀ فضائل آل کسا تویی گر هست معنی ششم إنّما، تویی ای کام عرش تشنۀ یک ربنای تو مشتاق حال راز و نیازت خدای تو خالق یکی و عشق یکی و وفا یکی نشنیده است گوش فلک هم دو تای تو وقتی که رو به قبله کنی جلوه می‌کند در آسمان هفتم حق رد پای تو ما نه، که بوده وقت نماز شبانه‌ات چشم امام، ملتمس یک دعای تو هرکس شهید عشق تو شد زنده می‌شود باید بمیرد آن‌که نمیرد برای تو در قدر، کس چنان تو جلیله نمی‌شود هر بانوی عشیره، عقیله نمی‌شود... 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
تو را خبر بُوَد امشب چه دل‌پذیر شبی است؟ بلی بلی؛ شب میلاد دخت دخت نبی است مه جمادی الاولی و پنجمین شب و روز چه ماه مهر فروزی! چه روزی و چه شبی است! رسیده مولد بانوی آسمان و زمین چه مهر پرده‌نشینی! چه ماه مُحتجبی است! چه بانویی! که عقیله میان هاشمیان لقب گرفت و سزاوار این چنین لقبی است ز بس به خاطر او شد روا حوائج خلق به هر که می‌نگرم، فکر حاجت و طلبی است اگر خدای تو را خوانده زین اب، زینب! دگر که باخبر از آن مقام «زین ابی» است؟ چه خوش سروده! هر آن کس که بوده امّا حیف! ندانم آن که چه کس شاعر است و از چه لبی است: «هزار مرتبه شستم دهان به مُشک و گلاب هنوز نام تو بردن کمال بی‌ادبی است» 🔸شاعر: _______________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————