#مناجات_باخدا
#عیدفطر
پی پایان این ماه و عبادت عیدفطر آمد
پی یک ماه اشگ پر ندامت عیدفطر آمد
دوباره سفره ی ماه مبارک جمع شدیارب
پی توبه ولی بازست ، اجابت عیدفطر آمد
نوا وناله ی "العفو" به دل ها مانده و اما
دوباره میرسد از ره ، شفاعت عیدفطر آمد
عطا کردی دراین سی شب الهی لطف بی حد را
حسینی گشتم ازلطف وعطایت عیدفطر آمد
شب عیداست و ماها را بیا و کربلایی کن
نصیبم کن شبی فیض زیارت عیدفطر آمد
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#عیدفطر
#مناجات_باخدا
عیدفطراست وشب مهمانی است
برلب مانغمه ا ی سبحانی است
پر نموده حق تعالی کاسه ام
جام می غیراز می تو فانی است
عیدفطراست ونمک گیرت شدم
مزدعیدت روشن و پنهانی است
من به عشق تو قنوت آورده ام
کن قبولم گرچه که طولانی است
عیدفطر است ونوایم یاعلیست
ذکر حیدرتاابد ، طوفانی است
بر حسین امشب قسم دادم تورا
بخشش من کار بس آسانی است
عیدفطراست و بود ذکرم حسین
جای تربت نقش برپیشانی است
السلام ای شاه بی غسل وکفن
یاده تودر هر نماز عرفانی است
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
:
#عیدفطر
#مناجات_باخدا
مژده آمدعیدفطر وغم به پایان آمده
لحظهی دیدار ماباحی سبحان آمده
چشم های عاشقان بنگرکه ابری گشته است
ماه غفران رفت وگویا بوی باران آمده
عیدفطراست ودل عشاق غرق شادی است
امشب ازاین عید والا روی لب جان آمده
سفره بزم خدا افتاده دراین عیدفطر
طرفة العینی جهان، مهمان براین خوان آمده
با ابو حمزه دلم حال وهوایی داشته
باز امشب افتتاح ما به پایان آمده
بی سر و پا بوده ام، حالا سراپا ثروتم
عیدفطر است و فقیران لطف سلطان آمده
باز هم بی آبرویی را به کویش راه داد
چون فقط از خلق نیکوی کریمان آمده
آنقَدَر بخشید از خیل گنه درعیدفطر
بنگر آوای فغان از بند شیطان آمده
یارب امشب ذره ای مژگان من نمناک شد
باز از دریای رحمت موج غفران آمده
"بالحسین،العفو" ،گفتم دست من را اوگرفت
جود او بر ما پس از ذکر "حسین جان" آمده
عیدفطراست وخدا امشب مرابخشیده است
ناله ی بخشیدنم از عرش رحمان آمده
**
در میان نهری ازتوبه شدم پاک وخجل
پرده پوشی گنه ازسوی سبحان آمده
خالق ازبالای عرش دارد تماشا می کند
هرملک بردیدنم باحال خندان آمده
کاش می شد زودتر عید تو رابینم خدا
باز از صحرا صدای اهل ایمان آمده
عطر سیب کربلا امشب مرادیوانه کرد
دیدن رخسار یوسف سوی کنعان آمده
اربعین ، پای پیاده از نجف تاکربلا
یاحسین آغوش خود بگشا که مهمان آمده
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
👇
اشعار مجنون کرمانشاهی (آرمین غلامی):
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#مناجات_باخدا #وداع_با_ماه_رمضان
یک قطره اشک شرم مرا "یم" حساب کرد
کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد
آه یکى گرفت ، به پاى همه نوشت
ما باهم آمدیم که با هم حساب کرد
با این خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکرد
یک دم صدا زدیم, دمادم حساب کرد
کارم اگر نداشت پس اینجا چه میکنم
منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد
معلوم بود آبرویم را نمیبرد
از اولش گناه مرا کم حساب کرد
اول بنا نداشت حسابم کند ولى
وقتى که دید فاطمه دارم، حساب کرد
ما را اگر خدا نخرد، میخرد على
باید به روى شاه دو عالم حساب کرد
این گریه قابلیت غفران نداشت که...
پس روى گریه هاى محرم حساب کرد
فرمود "بالحسین" بگو،گفتم و خرید
یعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد
چیزى نمانده بود که بیرونمان کنند
ممنون حیدریم که درهم حساب کرد
🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#مناجات_باخدا #وداع_با_ماه_رمضان
لطف حق تا به ابد ، شامل احوال من است
کرمش فخر و مباهات به امثال من است
روزهای رمضان رو به تمامی است ، ولی...
روضه ی شاه کرم روزی یک سال من است
روزه و حال مناجات که خوب است ، ولی...
روضه ی خون خدا افضل اعمال من است
پدرم گفت ، بگویم : همه جا ذکر حسین
نام ارباب ، کلید همه افعال من است
بعد یک ماه غم و گریه ی بر تشنگی اش
دیدن کرب و بلا مقصد آمال من است
شکر دارد بخدا ، فاطمه در روز جزا
مادرانه وسط معرکه دنبال من است
مادرش گفت: "بنی" وسط کرب و بلا
قتلگاه پسرم نیست ، که گودال من است
عصر آن روز دهم خواهرش آواره شد و...
گفت با گریه : که این گوهر پامال من است
🔸شاعر:
#پوریا_باقری
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#مناجات_باخدا #وداع_با_ماه_رمضان
دارد غروب ماه خدا می رسد رفیق
پایان اشک وسوزونوا می رسد رفیق
تا اینکه ماه لطف خدا می شود تمام
اتمام کار اهل بکا می شود رفیق
ماه خدا تجلی پرواز بنده است
پایان پر زدن به هوا می رسد رفیق
قطع یقین بدان که در این ماه؛ عاقبت
با افتخار عیدی ما می رسد رفیق
فردا گدا برای گدایی کجا رود؟
پایان کار شاه وگدا می رسد رفیق
این گریه های ما به خدا بی نتیجه نیست
برگ ضمانتی ز رضا می رسد رفیق
هرکس که راه وشیوه اوخط رهبری است
محشر به خدمت شهدا می رسد رفیق
هم عاقبت به خیرو هم اینکه شود عزیز
هر کس به محضر علما می رسد رفیق
باور کنید با نظر لطف فاطمه
روزی برات کرب و بلا می رسد رفیق
بعد از سه ماه گریه برآن شاه تشنه لب
باز این چه نوحه وچه عزا می رسد رفیق
🔸شاعر:
#حبیب_باقرزاده
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#ادعیه_ماه_رمضان
🌹🍃دعای روز بیست و هشتم ماه رمضان🍃🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ وفّر حظّی فیهِ من النّوافِلِ واکْرِمْنی فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ وقَرّبِ فیهِ وسیلتی الیکَ من بینِ الوسائل یا من لا یَشْغَلُهُ الحاحُ المُلِحّین.
ترجمه:
خدایا زیاد کن بهره مرا در آن از اقدام به مستحبات وگرامى دار در آن به حاضر کردن ویا داشتن مسائل ونزدیک گردان در آن وسیله ام به سویت از میـان وسیله ها اى آنکه سرگرمش نکند اصرار وسماجت اصرار کنندگان.
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#ماه_رمضان #وداع_با_ماه_رمضان
قسم به عشق جدایی ز آشنا سخت است
جدایی از سحر و محفل دعا سخت است
برای دیده شب زنده دار خود گریم
قسم به اشک سحر دوری از بکا سخت است
صفای هر دل عاشق مرو مرو رمضان
دوباره رویت دل های بی صفا سخت است
بیا مرو که شیاطین دوباره می آیند
بدون جلوه تو انس با خدا سخت است
دوباره وقت اذان غفلت عارضم گردد
غم جدایی از ذکر ربنا سخت است
پرستوی دل ما را ز بام خود مپران
که ترک سفره شاهانه بر گدا سخت است
بعید نیست به زودی فرا رسد مرگم
امان که این سفر آخرت دلا سخت است
قیامتی است قیامت که روز وانفساست
اگر نظر ننماید امام رضا سخت است
مرا به ساحل دیدار دلبرم برسان
شکسته کشتی و دریایی از بلا سخت است
بگو به خیمه نشینان جبهه ای شهدا
فدائیان حسین دوری از شما سخت است
هنوز مرغ دل خسته ام مهیا نیست
هنوز پر زدنم سوی کربلا سخت است
خدا کند به دلم مهر نوکری بزنند
خدا کند خودشان سوی دلبرم ببرند
🔸شاعر:
#سیدمحمد_میرهاشمی
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#درگاه_شاعران_روضه_نشینان
#عیدسعیدفطر
🌹
صدشکر که غرق نور ایمان شده ایم
مستوجب آمرزش یزدان شده ایم
سی روز تو میزبان ما بودی و باز
بر سفرۀ عید فطرمهمان شده ایم
#حاج_سید_هاشم_وفایی
🌹
#درگاه_شاعران_روضه_نشینان
@rozeneshinan
#درگاه_شاعران_روضه_نشینان
((یا غریب الغربا))
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس
خاموش کن صدارا، #نقاره می زند طوس
آیا #مسیح_ایران کم داده مرده را جان
جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#درگاه_شاعران_روضه_نشینان
@rozeneshinan
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
#مناجات_باخدا
#عیدفطر
رسیده فطر وباز عیدخدا شد
شب شادی ،شب صدق و صفا شد
رسیده عیدفطر ای اهل ایمان
شب تهلیل وتسبيح و دعا شد
رسیده فطراز فيض و سعادت
بود در هردلی شوق عبادت
شدعیدفطرو لبها گرم يارب
شبش از روز و روزش بهتر از شب
شدعیدفطر ای اهل مناجات
بودیانور ویاقدوس بر لب
ملک براهل روزه اختر افشاند
کميل و افتتاح و ندبه می خواند
شب عیداست وبرلبها حسین است
حسین شمع دل و دل با حسین است
سره شب باحسین بوديم تا صبح
چه مي گويم نفس ها يا حسین است
بخوان آواي يارب الکريمت
دعاي يا عليُّ يا عظيمت
شب عيد است وفيض و عيد نور است
بدانید عيد شوق و عيد شور است
رسیده عید فطر ای اهل روزه
گمانم عیدما روز ظهور است
شب فطراست وعالم غرق یاراست
اگرآید گل زهرا بهار است
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
#عیدفطر
#مناجات_باخدا
زباده ی می فطرت پیاله ام دادی
تو عاشقانه دلی رنگ لاله ام دادی
شبی به سوز درونم توراطلب کردم
نگاه حضرت جل جلاله ام دادی
شکسته دل پی این عیدفطر آمده ام
ز جلوه های نگاهت تو هاله ام دادی
برای پارگی این حجاب جسمانی
سلاح گریه و افعان وناله ام دادی
گناه من به شب عیدفطربخشیدی
حواله ام تو به نام سه ساله ام دادی
آرمین غلامی (مجنون)
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#عید_فطر #مناجات_امام_زمان
ای خیر ناله ی سحری صاحب الزمان
از درد ما که باخبری صاحب الزمان
ما ندبه های پشت سر مرکب توایم
پایان راه در به دری صاحب الزمان
دیدی نیامدی و نشد زائرت شوم؟!
شد عمر بی وفا سپری صاحب الزمان
عید آمده به سائل خود سر نمی زنی؟!
ای که امید چشم تری صاحب الزمان
عیدی ما رضایت و بخشیدن شماست
ما را نمی شود بخری صاحب الزمان؟!
حاشا که رد کنی تو کسی را که قانع است
بر یک نگاه مختصری صاحب الزمان
ثابت قدم شدن درِ این خانه با شماست
آقای سامرا نظری صاحب الزمان
امشب دعا به حال دل تنگ ما نما
از کربلا که میگذری صاحب الزمان
🔸شاعر:
#محمدجواد_شیرازی
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#عید_فطر
کاش روزی هم بیاید عیدِ فطری در بقیع
گنبد و گلدسته ات را، ما، چراغانی کنیم
از گلاب و عنبر و اسپندِ صحنِ انقلاب
صحنِ قدسِ مجتبی را هم خراسانی کنیم
همچو شاهِ کربلا،آقا ضریحت سهمِ ماست
شهرِ پیغمبر بُوَد باید که سلمانی کنیم
در مضیفِ حضرتی اطعامِ شاهانه دهیم
بهرِ نذریْ سوی تو فرزند قربانی کنیم
مثلِ ایوانِ نجف ایوانْ طلا خواهیم ساخت
کوری چشمِ سعودی ها چه نورانی کنیم
ذکرِ لایومَ کَیومَک نقشِ کاشی ها شود
چشمِ زوارُالحسن را نیز بارانی کنیم
🔸شاعر:
#سعید_طاهری
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ☝️
#عید_فطر
اذان عشق وزیده ،هلال پیدا شد
هزار پنجره رو سوی حقتعالی شد
مراد من دم عیسی گرفت و دست قنوت
هزار مرده به صوت نمازش احیا شد
شنیدن نفسش در نماز عید خدا
تمام شوق من از رفتن مصلی شد
نفس نفس همه می آمدند دنبالش
همانکه نور نگاهش بسان موسی شد
خشوع چشم ترش پایگاه عرفان است
به یمن بارش باران ،بهار پیدا شد
غزل حکایت عشاق بی پر وبال است
که وقت بال گشودن قنوتشان وا شد
به شوق فاما السائل فلا تنهر
امید عفو به دلهای اهل تقوا شد
🔸شاعر:
#محسن_پالیزدار
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
-تخریب قبورمطهربقیع
____
درحسرتم دلم نشده یارت ای بقیع
چشمم نگشته لایق دیدارت ای بقیع
وهابیت کشیده به ویرانیت چرا
جانم نگشته راهیِ بازارت ای بقیع
ویرانه گشته صحن وسرا وبارگهت
گریان شدم به گوشه ی دیوارت ای بقیع
بایدکه خون گریست وبرای حریم تو
شرمنده ام نگشته دلم زارت ای بقیع
شرمنده ام همیشه غریبت گذاشتم
هستم دوباره طالب دیدارت ای بقیع
شد سر شکسته آل صعود از جنایتش
اذنم بده فدایم و سردارت ای بقیع
دراین عزا دلم به سویت آرزو نمود
صحن توآیم وبشوم زارت ای بقیع
نابودی وهابی وآل صعودگشت
سربازعترت هستم وانصارت ای بقیع
یادی کنم من از عطش و اشک و شور و شین
بایادت ای بقیع شده ذکرلبم حسین
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#عید_فطر
گذشت، ماه خدا و رسید، عید صیام
به هر دو باد، درود و به هر دو باد، سلام
هزار شکر که عید صیام کرد، طلوع
هزار حیف که ماه صیام گشت، تمام
چه دیر ماه خدا آمد و چه زود گذشت
چو آفتاب که یک لحظه میپرد از بام
مه نیاز و نماز و دعا و استغفار
مهی که بوی خدا میرسید از آن به مشام
مه مبارک جوشنکبیر، رفت ز دست
مه دعای سحر، ماه سجده، ماه قیام
به افتتاح و ابوحمزه، دعای مجیر
گرفته بود دل دوستان حق آرام
سلام باد به شبهای قدر و اعمالش
که با خدا همه شب انس داشتیم مدام
سلام باد بر آن لحظههای شیرینی
که میشد از همه سو عفو کبریا اعلام
گناهکار! ز عفو خدا مشو نومید
که ناامیدی از رحمت خداست حرام
به عید فطر بگیر از خدای خود عیدی
که میهمان خدا را خدا کند اکرام
مه مبارک ما بیشتر مبارک شد
ز مقدم حسن، آن نور چشم خیرالانام
امام دوم، فرزند اول زهرا
که بود شانۀ پیغمبر خداش مقام
به روزهخوار بگو خون دل خورد دائم
به روزهدار گواراست عید ماه صیام
خوشا کسی که به مهر علی و اولادش
گرفت روزه و گسترد سفرۀ اطعام
علی، ولی خدا، نفس مصطفی، حیدر
که حب او همه دین است و مهر او اسلام
خجسته نام خوشش حسن مطلع قرآن
حدیث مدحش در لوح گشته حسن ختام
وضو بگیر و بخوان داستان ردالشمس
که آفتاب، به دست علی سپرده زمام
بگو به خصم علی روزه و نماز، تو را
شرار آتش خشم خدا شود در کام
به روز حشر که داغ عطش به هر جگر است
خوشا کسی که زدست علی بگیرد جام
مرام میثم تمار خوش بود «میثم»
که در ثنای علی یافت عمر او اتمام
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#عید_فطر
دردا که ماه رحمت حق باز هم گذشت
با آن که لحظه لحظه او مغتنم گذشت
درهای مغفرت به روی ما گشوده بود
مهمانی خدا به وسعت جود و کرم گذشت
شبهای قدر او چه قدر با شکوه بود
ساعات غرق عفو گنه دم به دم گذشت
بر خرمن گناه من آتش کشید دوست
با آن که دید معصیتم از رقم گذشت
دست مرا گرفت خدا و نجات داد
وقتی ز پا فتادم و آب از سرم گذشت
ای دل به هوش باش پس از ماه مغفرت
ماهی که میزدند گنه را قلم گذشت
هر کس نبُرد بهره از این چشمه زلال
باور کنید زندگیش در عدم گذشت
در عید فطر خوان کرم چیده میشود
گر ماه رحمت و کرم ذوالکرم گذشت
یا رب به وصل دوست سروری به ما ببخش
این روزهای هجر که با درد و غم گذشت
همسایه رضاست «وفائی» و میسرود
اوقات خوب ما همه در این حرم گذشت
🔸شاعر:
#سیدهاشم_وفائی
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
#تخریب قبورمطهربقیع
آوا ی ناله ی سحری دربقیع خوش است
نجوای صوت بی خبری دربقیع خوش است
این ناله هابرای به ویرانه بودن است
پایان راه در به دری دربقیع خوش است
گریان شدم بقیع که نشد زائرت شوم؟!
عمرخزان شده سپری دربقیع خوش است
مولای مابه سائل خود سر نمی زنی؟!
بایاد دوست، چشم تری دربقیع خوش است
ماراهوای صحن بقیع میکند خراب
مردن به ناله سحری دربقیع خوش است
حاشا که رد کنی تو کسی را که قانع است
زیبا نگاه مختصری دربقیع خوش است
لعنت به آنکه باره گهت راخراب کرد
اینجاهوای بیخبری دربقیع خوش است
سجاد وباقرو حسن وصادق اندغریب
گریان شدن به چشم تری دربقیع خوش است
امشب دلم هوای تورا کرده یاحسین
از کربلا که میگذری دربقیع خوش است
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#درگاه_شاعران_روضه_نشینان
#متن_روضه
#آقام_حسن(ع)غریبه
@rozeneshinan
🌷
ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﻣﺴﺠﺪ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺪﯾﻨﻪ، ﺷﯿﺦ ﺍﻣﺮﯼ ( ﺭﻩ ) ، ﺍﯾﺸﻮﻥ، ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﭘﺪﺭﺷﻮﻥ، ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ، ﻗﺒﻮﺭ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﮐﻨﻨﺪ، ﻣﻔﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ، ﺣﮑﻮﻣﺘﻢ ﺍﺟﺮﺍ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﻗﺒﻮﺭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎ ﺧﺮﺍﺏ ﺑﺸﻪ، ﮔﻔﺖ : ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﺍﯾﺸﻮﻥ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻨﺪ، ﻣﺪﯾﻨﻪ، ﺷﯿﺦ ﺍﻣﺮﯼ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﻨﺪ، ﯾﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﺷﯿﻌﻪ ﺗﻮ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﻫﺴﺖ، ﮐﻪ ﺣﺎﻻ، ﯾﻪ ﺟﺎﯼ ﺩﻭﺭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﺍﯾﻦ ﺷﯿﺦ ﺍﻣﺮﯼ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯽ ﺧﻮﻧﺪﻩ، ﺧﻮﺩﺵ ﮔﺎﻫﯽ ﭘﺴﺮﺵ، ﺍﯾﺸﻮﻥ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺒﺮﻫﺎﺭﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﻨﯿﺪ، ﺧﻮﺏ ﺩﯾﺪﯾﺪ ﺣﺘﻤﺎً ﺑﺎﺭﮔﺎﻫﯽ ﺑﻮﺩﻩ، ﺍﻻﻥ ﻋﮑﺲ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﺭﮔﺎﻩ ﻫﻢ ﭼﺎﭖ ﺷﺪﻩ، ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً ﺷﺼﺖ ﯾﺎ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ، ﮔﻔﺖ : ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ، ﺗﮏ ﺗﮏ ﻣﺎﺭﻭ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﺰﻧﯿﺪ ﻣﺎ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﺭﻭ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﻢ، ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﻦ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﯾﺮﺍﺩﯼ ﻧﺪﺍﺭﻩ، ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﻔﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ، ﺟﻼﺩ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﻔﺮ ﺭﻭ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﺰﻧﻪ، ﺟﻼﺩ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﺪ ﺷﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﻧﺪ ﯾﻪ ﺳﺮّﯼ ﻫﺴﺖ، ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﻻﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺯﯾﺎﺩ ﭘﺎﻓﺸﺎﺭﯼ ﮐﻨﻨﺪ، ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﺯ ﺣﺮﻓﺸﻮﻥ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻧﯿﻮﻣﺪﻧﺪ، ﺍﯾﺸﻮﻥ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺑﺰﺭﮒ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎ ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﺁﻗﺎﻣﻮﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺠﺘﺒﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﻧﺪ : ﺁﻗﺎ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﻭﯾﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﻓﻼﻧﯽ، ﺷﻤﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻨﯿﺪ، ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﻨﯿﺪ، ﺍﯾﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﻪ : ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻡ ﺁﻗﺎ ﺟﺎﻥ ﻗﺮﺑﻮﻧﺖ ﺑﺮﻡ، ﺍﮔﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻣﺎﺭﻭ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ، ﻗﻄﻌﻪ ﻗﻄﻌﻪ ﺑﮑﻨﻨﺪ، ﻣﺎ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺟﺴﺎﺭﺗﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﯿﻢ، ﺁﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﺻﺤﺒﺖ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎﺳﺖ، ﺍﮔﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﻫﺎ، ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺸﻪ، ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﻗﺒﺮ ﻣﺎﻫﻢ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﻟﺬﺍ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ، ﺑﺎ ﺍﺷﮏ ﭼﺸﻤﺸﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﺒﺮﻫﺎﺭﻭ ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ، ﺁﺟﺮﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ، ﺑﺎﺷﻪ ﺍﻥ ﺷﺎﺀﺍﻟﻠﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﺍﺷﮑﻬﺎﯼ ﭼﺸﻤﻤﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﺒﺮﻫﺎ ﺳﺎﺧﺘﻨﻪ ﺑﺸﻪ، ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍﺳﻼﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻬﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﻡ ﻫﺎﺭﻭ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﻭ ﮐﺮﺑﻼ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﺳﺎﻥ...
🌷
#درگاه_شاعران_روضه_نشینان
@rozeneshinan
#درگاه_شاعران_روضه_نشینان
@rozeneshinan
#شور_طوفانی_حسنی_ع
بند اول✍
بسم رب جنون یاحسن ابن علے
اسمتو میزنم جار آقا من علنے
توی سینه زنی هام تویی ذکرلبم
باعث مستیہ این شبای منے
🌹
می نابم حسن
رگ خوابم حسن
تویی هستی من
تب وتابم حسن
یامولا حسن یا مولا
💠💠💠
بند دوم✍
ای که باتو بهارم بی تو مثل خزون
عمریه نام زیبات ورد رو لبمون
رمز مستی دل یا حسن بن علی
خالی جای نامت آقا بین اذون
🌹
ای جانم حسن
جانانم حسن
ای تو معنی
ایمانم حسن
یامولا حسن یا مولا
💠💠💠
بند سوم✍
اره من حسنی ام عاشق حسنم
وقف شاه کرم شد قلب و جون و تنم
هردمم یاحسین و بازدمم یاحسن
من غلام و گدای شاه بی کفنم
🌹
ای یارم حسین
دلدارم حسین
ای تو اربابمو
کس و کارم حسین
یامولا حسین یا مولا
🔵🔴🔵
🌹
#درگاه_شاعران_روضه_نشینان
@rozeneshinan
✍اثری مشترک از شعرای آیینی روضه نشین
#علی_بهرامی_نیا
#علی_امیری
🌹
#به_مناسبت_سالروز_تخریب_بقیع
در حریم نبوی داد زدن ممنوع است
گریه و زاری و فریاد زدن ممنوع است
پیش این قوم که از گریۀ ما می ترسند
خواندن ادعیه و داد زدن ممنوع است
در بر طایفه ای که همه دور از نورند
حرفی از ظلمت و بیداد زدن ممنوع است
بین این قوم که آتش به گل و غنچه زدند
ناله بر مادر و اولاد زدن ممنوع است
قتل اولاد علی را همه جایز دانند
تیغ بر گردن جلاد زدن ممنوع است
بنویسید براین طایفۀ اهل جهیم
حرف فردوس به میعاد زدن است
#حاج_سید_هاشم_وفایی
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
فرق دارد جلوه اش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
کل معصومین معز المؤمنین در عالم اند
قبرشان قبله است حالا بی حرم یا با حرم
یک حرم در زینبیه یک حرم در شهر قم
یک طرف زائر فراوان یک طرف تنها حرم
مرتضی و فاطمه از هر نظر مثل هم اند
هست تنها فرق بین حیدر و زهرا حرم
اوج غربت در کدامین داغ معنا می شود
اینکه شاهی از کفن محروم باشد یا حرم؟
فکر کن سبط نبی، حتی ندارد سنگ قبر
خادم فرزند او دارد در این دنیا حرم
شادی واهی کنید امروز را وهابیون
چون که میسازیم با قتل شما، فردا حرم
در مدینه کاخ ها با خاک یکسان می شوند
بعد از آن از دور چون دُر می شود پیدا حرم
گاه معنای حرم هرگز ضریح و بقعه نیست
داشت تعبیری دگر در روز عاشورا حرم
یک سوی زینب حرم یک سوی دیگر قتلگاه
پیر شد در رفت و آمد های مقتل تا حرم
ناله میزد مادری با اشک واویلا حسین
ناله میزد خواهری با اشک واویلا حرم
🔸شاعر:
#علی_ذوالقدر
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
☑️ هشتم شوال سالروز تخریب قبور بقیع
بس كه پنهان گشته گل در زیر دامان بقیع
بوى گل می آید از چاك گریبان بقیع
مرغ شب در سوگ گلهایی كه بر این خاك ریخت
از سر شب تا سحر، باشد غزلخوان بقیع
ناله هاى حضرت زهرا هنوز آید به گوش
از فضاى حسرت آلودِ غم افشان بقیع
گوش ده تا گریهی زار على را بشنوى
نیمه شبها از دل خونین و حیران بقیع
این حریم عشق دارد عقده ها پنهان به دل
شعله ها سر می كشد از جان سوزان بقیع
از دل هر ذرّه بینى جلوه گر صد آفتاب
گر شكافى ذرّه ذرّه خاكِ رخشان بقیع
هر گل اینجا دارد از خون جگر نقش و نگار
وه چه خوش رنگ است گلهاى گلستان بقیع
بسته ام پیمان الفت با مزار عاشقان
خورده عمق جان من پیوند با جان بقیع
اى ولىّ حق، تسلاّ بخشِ دلهاى حزین
خیز و سامان ده به گلزار پریشان بقیع
سینه این خاكِ گلگون، هست مالامالِ درد
كوش اى غمخوار رنجوران به درمان بقیع
اى جهان آباد كن، برخیز و مهر و داد كن
باز كن آباد از نو، كوى ویران بقیع
چون ببیند هر غروبش مات و خاموش و غریب
سیلِ خون ریزد «شفق» از دل به دامان بقیع
🔸شاعر:
#محمدجواد_غفورزاده
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
وقتی که استعاره قلم را فرا گرفت..
جای حسن ع نوشت غریب و عزا گرفت..
اشکی لطیف گونه او را که بوسه زد..
با بغض و گریه دست به سوی خدا گرفت..
باز این چه شورش است که در خلق عالم است..
آه این قبور خاکی اولاد خاتم است؟؟
تعبیر میشود بخدا خوابهایمان..
روزی شود شراب عسل آبهایمان..
گردد بقیع و دورو برش یکسره حرم..
جانم فدای گنبد اربابهایمان..
گرچه حریم بهر امامان مکتب است..
اذن دخول گریه به سالار زینب است..
وقتی شکست حرمت صحن و سرای تو..
زهرا س گریست از غم بی انتهای تو..
غربت کشیده ای چقدر حضرت غریب..
جانم بسوخت زین همه درد و بلای تو..
فوج ملایکه ز غمت اشک میفشاند..
جبریل آمدو به مزار تو روضه خواند..
آن روز شوم غم به دل بوتراب ع شد..
تنها بقیع نه، خانه عالم خراب شد..
یک مشت حرمله به دل ما شرر زدند..
آری دعای عایشه ها مستجاب شد..
قلب خدا هم از غم عظمایتان شکست..
تخریب قبرهای ائمه شجاعت است؟؟
تا جان به پای ایل و تبارت گذاشتیم..
مرهم به قلب خسته و زارت گذاشتیم..
آورده ایم پرچم عباس ع را ولی..
گنبد نداشتی به مزارت گذاشتیم..
حالا بگو خدای کرم ای امیر عشق..
گریم به حال قبر شما یا که بر دمشق؟؟
گرچه ثقیل لحظهء سخت وداع بود..
کس غم نداشت، زینب کبری س شجاع بود..
اما چه بود سخت تر از آن وداع تلخ..
اینکه حریم عمه ما بی دفاع بود..
باید که خون گریست ازین غصه شیعیان..
خمپاره میزنند به گنبد حرامیان..
خمپاره ها نشست به جان امام عصر عج..
گریه ربود تاب و توان امام عصر عج..
فرقی میان زینب و زهرا که نیست، باز..
آتش زدند بر در خوان امام عصر عج..
آقا بیا! به جان رقیه س هوا پس است..
دستم به دامنت بخدا شیعه بی کس است..
🔸شاعر:
#عماد_بهرامی
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
نه ضریحی , نه رواقی و نه سقاخانه ای
چشم ها اینجا نمی بینند جز ویرانه ای
زائری اینجا نخواهد دید صحن و گنبدی
کفتری پیدا نخواهد کرد آب و دانه ی
سنگ اگر باشد در اینجا آب خواهد شد دلش
کوه خواهد بود اگر اینجا نلرزد شانه ای
چشم هایش ساغر خون دلش شد هر کسی
بی صداکرده ست نذرخاک ها پیمانه ای
روضه خواندن,گریه کردن, فاتحه ممنوع شد
پاسخش چوب است وقتی که بجنبد چانه ای
روز و شب گرم طواف قبله های خاکی اند
با دوچشم کاسه ی خون دسته ی پروانه ای
کافران مامور اجرای امور دین شدند
قبله باز افتاده در دست بت بیگانه ای
عاقبت یک روز خواهد ساخت روی این قبور
گنبدی از شعرهایش شاعر فرزانه ای
🔸شاعر:
#مجتبی_خرسندی
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
✅ زبانحال یک زائر بقیع...
مینویسم کمی از لحنِ گرفتارِ بقیع
کمی از حالِ خودم ، ساحتِ خونبارِ بقیع
زائری خسته و سَرگشته و بیمارِ بقیع
میگذارد سَرِ خود را ، سَرِ دیوارِ بقیع
لَعنتُ اللّه به اولادِ ابوسفیان ها
شِمرها ، حرمله ها ، در همه ی دوران ها
خواست آرام بگیرد دلِ بارانیِ او
رنگِ اِحرام بگیرد دلِ بارانیِ او
زِ لبش کام بگیرد دلِ بارانیِ او
ختمِ انعام بگیرد دلِ بارانیِ او
چوبِ نامرد رسید و به سَرَش خورد ولی...
دست کوتاه نکرد از کَرَمِ خوانِ علی
باز هم رو به بقیع ، گریه کنان... بی تابی
دست بَر سینه ، دو تا چَشم ، پُر از بی خوابی
نه حَرَم ، گنبد و گلدسته ، نه حوضِ آبی
قبرِ اولادِ علی بود و شبی مهتابی
اشک میریخت ، به لب ذِکرِ ”حسن جانی” داشت
خاطراتی زِ سَفَرهای خراسانی داشت
ناگهان مرغِ دلش راهیِ مشهد شد و بعد...
از دَرِ "شیخِ طبرسی"ِ حَرَم رَد شد و بعد...
سخت ، مشغولِ «أَأَدْخُلْ به محمد؟» شد و بعد...
اشک ، بینِ حَرَم و چَشمِ تَرَش سَد شد و بعد...
السّلام حضرتِ سلطان ، به فدایت پدرم
سال ها در پِیِ این بارگهت دَر به دَرَم
اشک میریخت ، کمی دردِ دلش وا میکرد
وسطِ گریه ی خود ، طرحِ معمّا میکرد
زیرِ لب "آمدم ای شاه" که نجوا میکرد...
دلش آرام شد و خوب تماشا میکرد
چه حریمی و عجب صحن و سرایی آقا
تو مُلَقّب به غَریبُ الغُرَبایی آقا...؟
نوبتِ جامعه شد ، لحظه ی دیدار رسید
وقتِ دل دادنِ بَر حضرتِ دلدار رسید
راه را باز کن ای گُل ، به دَرَت خار رسید
باز هم زائرِ آلوده ی هر بار رسید...
بینِ این جامعه ی گرم ، دلش پَرپَر شد
بُرد نامِ حسن و... باز دو چشمش تَر شد
داشت اطرافِ حَرَم ، مرثیه خوانی میکرد
اشک ها از دلِ او خانه تکانی میکرد
وسطِ گریه کمی یادِ جوانی میکرد
پیشِ اربابِ خودش چربْ زبانی میکرد
دست دَر پنجره انداخت ، که آرام شود
مثلِ یک مرغِ نشسته به سَرِ بام شود...
آه... از خواب پرید و جگرش تیر کشید
چند تا صورتِ قبری که به تصویر کشید...
فکر او دستِ قضا بود ، به تقدیر کشید
خواب هایش همه انگار به تعبیر کشید
زیرِ لب گفت: «حسن جان به خداوند قسم،
میشوی صاحبِ یک گنبدِ زیبا و حَرَم...»
🔸شاعر:
#پوریا_باقری
درگاه شاعران روضه نشینان 👇
https://eitaa.com/rozeneshinan