eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
389 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
و آفتابِ درخشان، به سجده می افتاد و تا همیشه و هر آن به سجده می افتاد از آن زمان که خدا حکم سجده کردن داد هر آنچه بود، کماکان به سجده می افتاد و سلسبیل خروشان قیام می کرد و به پای قامت سلطان به سجده می افتاد مَلَک به سجده، فلک سجده، عرشیان سجده و حوض کوثرِ رضوان به سجده می افتاد زمین به سجده، زمان سجده، آسمان سجده تمام عالم امکان به سجده می افتاد به جای حضرت آدم اگر علی می بود هزار مرتبه شیطان به سجده می افتاد 🔸شاعر: _________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
عمری پدرم گفت که فرزند خلف باش یعنی که فقط بنده سلطان نجف باش ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
شأن دستی که دخیل است به کوثر بالاست.. دست این دست به دامن شده محشر بالاست.. سوختن آب شدن بی کس و بی یار شدن سختی عشق همینست رهش سربالاست.. آنچه ساقی ازل داد همان مینوشم.. رتبه مستی ما از تب ساغر بالاست.. چون که خاک قدمت شد شرفش بخشیدند.. تا قیامت به همین مرتبه این سر بالاست ما فقط زیر پر چادرتان آرامیم.. حس وابستگی طفل به مادر بالاست.. هرچه دارند به خانه به گدا میبخشند.. خب طبیعیست شلوغی دم در بالاست.. قبل تو ننگِ عرب، داشتن دختر بود بعد تو میل به آوردن دختر بالاست عالمی گفت که این خطبه تمام دین است لطف زهراست فقط شیعه سرش گر بالاست.. همه زندگی ات را به امامت دادی.. از زمین خوردن تو پرچم حیدر بالاست.. بر روی شهپر جبرئیل فقط جای تو بود.. شاهد بندگی تو ورم پای تو بود. 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
صحبت از دستی که رزق خلق را می داد شد هر کجا شد حرف از بانو، به نیکی یاد شد گردش تسبیح او افلاک را تدبیر کرد از پر سجاده اش روح القدس ایجاد شد او که جای خود، گلوبندش اسیر آزاد کرد حُر هم از یمن ادب بر نام او آزاد شد روضه رضوان، رضای حضرت صدیقه است از گل سرخ لباس او، فدک آباد شد معنی نازک برای روضه اش آورده ام وقت پروازش پرستویی اسیر باد شد با پر زخمی دعاگوی شب همسایه بود دست او روزی رسان خانه صیاد شد این در آتش گرفته نیز حاجت می دهد این در آتش گرفته، پنجره فولاد شد روضه مظلومه، بعد از رفتنش مکشوفه شد تا مصیبت خوان کوچه صورت مقداد شد بعد پیغمبر اگرچه با تبسم قهر بود لحظه ای با دیدن تابوت، زهرا شاد شد طعنه ها، او را عروس خانه ی تابوت خواند قاسم او نیز زیر سنگها داماد شد اشکهایش گاه می‌گوید حسن، گاهی حسین گریه های آخرش موقوفه اولاد شد مریم آمد تا شریک گریه ی کوثر شود روضه او کاف و هاء و یاء و عین و صاد شد 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
رو کرد خدا قدرت پنهانی خود را تا خلق کند حوری انسانی خود را ابلیس بهشتی بشود گر بگذارد بر خاک قدم های تو پیشانی خود را هفتاد یهودی نه، که سلمان و ابوذر مدیون تو هستند مسلمانی خود را در بند غمت هر که اسیر است عزیز است آزاد مکن یوسف زندانی خود را چون مور اگر ریزه خور خوان تو باشیم یک روز ببینیم سلیمانی خود را ترسی ز اجل نیست به این شرط که باشیم در روضه تو لحظه پایانی خود را دل را به منای غم تو ذبح نمودیم از یاد مبر این همه قربانی خود را 🔸شاعر: _________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
ما شیعه و… لیس دیننا الا العشق از عشق همیشه سمت و سو می گیریم ما فارغ اگر از می و مستی  هستیم از باده ی اشک خود سبو می گیریم این آب وضوی ما که معمولی نیست با مهریه ی شما وضو می گیریم وقتی که به مجلس شما می آییم از عطر اصیل  یاس،  بو می گیریم در سینه ی خود مدینه ای ساخته ایم از خاک مزارت آبرو  می گیریم با دشمن تو همیشه دشمن هستیم با شیعه ی  تو هماره خو می گیریم ما از نگه تو حیدری علیه السلام گردیدیم با یاد تو ذکر حق و هو…  می گیریم 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
روز محشر که همه دیدۀ گریان دارند نوکر فاطمه آن روز مباهات کند ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
هر کجا که صحبت از اهل کرامت می‌شود ناخودآگاه از «کریم الله» صحبت می‌شود در ازل گفتند ، می‌خواهی که مداحش شوی ؟! چشم‌هایم برق زد ؛ گفتم اطاعت می‌شود با ثناگویش چه خواهد کرد ؟! وقتی از کرم ناسزاگوی درش هم غرق نعمت می‌شود کیست این شخص کریم الله ، غیر از «مجتبی» ؟ او که حتی خاکِ پایش نیز ، ثروت می‌شود ذره‌ای از کوهِ لطفش سهم این دنیا شده مابقی‌اش خرج ، در روز قیامت می‌شود این کرمخانه درش باز است ؛ دَقُّ‌الباب چیست ؟ اصلا اینجا در زدن رویای رعیت می‌شود عرضِ حاجت را ببر جایی به جز نزد کریم چونکه قبل از خواستن ، اینجا اجابت می‌شود می‌شود وابسته‌ی دست کریمش ؛ سائلش باز می‌آید ؛ اگر چه غرق مِکنت می‌شود غصه‌ها را می‌خورد تنها ؛ ولی وقت غذا ... سفره می‌اندازد و اهل شراکت می‌شود وقت طاعت در عبادت غرق ، مثل مرتضی در زمانِ جنگ ، کوهی از شجاعت می‌شود «جامِعُ الاَضداد» یعنی که کریمی دستگیر ... ناز شصتش در نبرد اسباب حیرت می‌شود گر چه یک دنیا گدا از سفره‌اش نان برده‌اند سهمش از دنیا مزاری غرق غربت می‌شود 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
اول برایت ساختم یک مشهد فرضی یک صحن با ده ها رواق و مرقد فرضی هستی کریم و درخیالم رفت بالاتر از حد معمولی خود آن گنبد فرضی تا مرقدت هرسنگ هم رنگ عسل می شد از سمت«باب القاسمت» این مقصد فرضی بعد از علی نام حسن،حُسن اذان می شد هی پخش می شد از حرم این اشهد فرضی ازبس کریمی درخیالم هم نخواهد خورد؛ برسینه ی هیچ آدمی دست رد فرضی شب های جمعه کربلا بودند آل الله یک شنبه شب ها زائر این مرقد فرضی ای کاش چون رؤیای صادق واقعی می شد یک روز،یک درصد ازاین صددرصد فرضی 🔸شاعر: _______________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
نا امیدی نبود نزد گدایان حسن دست ما را برسانید به دامان حسن  نشنیده است کسی خواهش روزی از ما  می رسد روزی ما صبح و شب از خوان حسن  حاجتم نیست در این شهر به احسان کسی عادتم داده خداوند به احسان حسن نشکند گوشه ای از نان کسی را همه عمر  آنکه یک روز نمک گیر شد از نان حسن بنویسید جذامی زمین خورده نشست سر یک سفره کنار لب خندان حسن حُسن رفتار چنان داشت که از رحمت او مرد شامی شده یکباره غزل خوان حسن حرف او را نخریدند سپاهش غم نیست آمده خیل ملک گوش به فرمان حسن سفرایش همه رفتند و یکی بازنگشتت در عوض این همه نوکر همه قربان حسن  و بدانند همه کوفه صفت های زمان  که فروشی نبود عشق محبان حسن  می رسد صبح ظهوری که بنا خواهد شد  مثل ایوان نجف گنبد و ایوان حسن 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
آن ماه که در دامن زهرا بنشیند باید که چنین در دل دنیا بنشیند ای عرش نشین! شأن قدمهای تو تنها این است که بر شانه‌ی طاها بنشیند حالا که تویی آیه‌ای از سوره‌ی کوثر، باید که به تفسیر تو مولا بنشیند شد لؤلؤ حُسن تو، فقط قسمت آن دل، آن دل که به درگاه دو دریا بنشیند آنقدر کریمی که فقیر آمد و گفتی: از ماست، بگویید که بالا بنشیند آقای جوانان بهشت است، جماعت!  دورِ که نشستید؟ که تنها بنشیند اسلام شما چیست؟ که در آن پسر هند، جای پسر امّ ابیها بنشیند شاید پسر فاطمه از پای بیفتد، اما که شنیده است که از پا بنشیند؟ صلح تو چنان تیر که در چله نشسته ست گیرد هدف امروز، که فردا بنشیند در حیرتم از جَعده، چگونه دلش آمد، آن زهر، به کام تو دل‌آرا بنشیند؟ این تیر که اینجا کفنت را به تنت دوخت فرداست که بر دیده سقا بنشیند لعنت به دلِ سنگ و سیاهی که سبب شد داغت به دلِ گنبد خضرا بنشیند شیرین دهن کرببلا، گل‌پسر توست از توست که اینگونه به دلها بنشیند می‌گفت: عمو! نامه‌ی باباست به دستم برخوان و بگو قاسمت آیا بنشیند؟ با اذن برادر، پسر تو، شب آخر برخاست که خیمه به تماشا بنشیند جسم پسرت، آه! شبیه جگرت شد تا خونِ تو هم، در دل صحرا بنشیند 🔸شاعر: _______________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
نا امیدی نرود دست تهی از در او ای فقیران دلتان شاد کریم آمده است نکندفرق به وقت کرمش دشمن ودوست خانه هاتان  همه آباد کریم آمده است ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————