eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
384 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5787199643716684487.mp3
8.58M
‍ ‍ ‍ ‍ 🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘 ✔️بنداول سوخته دره خونه ی مولا از آتیش کینه ی اعدا بردن علی رو دسته بسته شکسته شد حرمت زهرا غلاف و بازوش زخمیه پهلوش باضربه سیلی شدید کبود شده روش اون مرده گلچین پلیده بی دین مادره مارو هی میزد بادسته سنگین علی غریبه چه بی حبیبه دلش برای فاطمش چه بی شکیبه دیگه بریده وقتی که دیده میخ سینه ی حضرته زهرا رو دریده مادره ما میونه کوچه ها افتاده بود به زیره دست و پا رد میشدن از روی مادرم یه عده نانجیب بی حیا 🔱 ای وای مادرم مادرم 🔱 🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘 ✔️بنددوم میونه اه شعله ور گفت فاطمه با چشمای تر گفت با سینه و پهلوی مجروح ذکر علی رو پشت در گفت بی بال و پر شد چه خون جگر شد فاطمه پشت در خدایا بی پسر شد بازوش شکسته پهلوش شکسته با ضربه دستی گوشه ی ابروش شکسته زارو حزینه دلش غمینه چی می بینه شوهرشو روی زمینه ابر بهاره چه بی قراره روی لب اسم حیدرو فقط میاره باله کبوترش می سوخت خدا دیده های ترش می سوخت خدا بین در و دیوار خونه داشت گوشه ی معجرش می سوخت خدا 🔱 ای وای مادرم مادرم 🔱 🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘 ✔️بندسوم غلاف زده قنفذ به بازوش ثانی لگد زده به پهلوش هَمهَمه شد میونه خونه زیره کتک رفت مادر از هوش آتیش و دوده رخی کبوده دشمن به پشت در پی راهه وروده شده گرفتار با سَره مسمار مادر گیرافتاده میونه در و دیوار با دله مضطر افتاده با سر شش ماهه محسنش شده فدای حیدر وای از زمونه قدش کمونه خدایا مادرم هنوز خیلی جوونه
4_6033010178368997259.mp3
5.07M
🔘🔘🔘37🔘🔘🔘 بند1⃣ آه و واویلا ،آتیش و هیزم و دود آه و واویلا ،امون ز قوم یهود آه و واویلا ،رحمی توی دل نبود ..... مادرمون ،به پشت در شده سپر ای وای من ،خون میچکه از میخ در از پشت در ،میاد صدا فضه بیا شیشه شکست ،محسن شده کشته بیا ..... تو کوچه بی بهونه زدن مادر و تازیونه زدن با لگد با غلاف و شمشیر نامردا وحشیونه زدن وای مادر ،وای مادر •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ غمگین ترین مرده جهان حیدر توس شبیه برگی تو خزان حیدر توس لبخند بزن که نگران حیدر توس بمون نرو جوونه قد کمونه من بمون نرو ای تنها هم زبونه من بمون نرو پرستوی شکسته بال بمون نرو نرو از اشیونه من دلگیرم از دنیا عزیزم از امروز و فردا عزیزم ای همه دلخوشیه حیدر تنهام نزار زهرا عزیزم وای مادر، وای مادر 💠💠💠3⃣7⃣💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• # به نفس کربلایی مهدی یار محمدی
4_5855101251305343124.mp3
7.62M
سبک بعد تو زهرا من بی رمق و خستم بعد تو زهرا من رو دنیا چشم بستم گریه میکنم با یاد غمت پیر شده بودی با سن کمت یادم نمیره مصیبتای اون قد خمت حلال کن حیدرو حلال کن حیدرو (یا زهرا فاطمه) رفتی و بردی تو صبر و قراره علی تنها شده گریه مونس و یار علی غیر تو زهرا یاور ندارم مرگ تورو من باور ندارم سرم و از این زانوی غصه برنمی دارم حلال کن حیدرو/حلال کن حیدرو (یازهرا فاطمه) خاطره های تو تنها به جا مونده تو ظهر عاشورا قرار ما مونده اون لحظه ی که زینب می بینه با پا نشسته به روی سینه از پشت گردن داره می بره سرو ز کینه حلال کن حیدرو/حلال کن حیدرو (یا زهرا فاطمه) به قلم شاعران اهل بیت # به نفس کربلایی بهروز سوری
4_5821296783489238852.mp3
6.19M
🔸زمينه🔸 شعله ها به خرمن باغ مصطفي زدن .. شعر رضا نصابی كربلايي حسین ستوده
4_5773934461129329051.mp3
3.75M
هدیه به حضرت زهرا صلوات شور حضرت زهرا یار جانانه ی من یاس گلخانه ی من شعر رضا نصابی. مجید مراد زاده به نفس کربلایی رضا جوان
در خورد به او به آسمان بویش رفت آتش به سرش رسید و گیسویش رفت من بودم و خواهر و برادرهایم دیدیم که مسمار به پهلویش رفت
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم زهرا در آتش بود ، حیدر داشت می سوخت
تا بسوزد پردهٔ کعبه بسوزد بیت وحی کینه ، هیزم برد در پشت در بیت رسول زد ملک آرام این در را ، عمر هم با لگد نه فقط بر در که بر پهلوی زهرای بتول میخ هم از شرمساری محمد سرخ شد پیش آن بانو که در زهد و حیا در قله بود مالک فردوس فورا سمت انسیه دوید دید آنکس که شفاعت می کند در شعله بود چونکه می دانست یاغی جان حیدر ، فاطمه است در هجوم ظلم ، زهرا قصدِ از این حمله بود اوکه خاکی کرد چادر را نمی دانست که آبروی خاک هم این چادر پر وصله بود 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
نمرودیان سرکش و اصحاب بولهب دامن زدند آتش خشم و نفاق را در سوخت ناگهان و جهان گریه‌اش گرفت تا خواست بازگو کند این اتفاق را در سوخت خانه سوخت زمین سوخت عرش سوخت غمناله های سوره کوثر شنیده شد وقتی که خون یاس زمین را دچارکرد پیراهن تمامی گل‌ها دریده شد ای ریسمان کفر که در فکر بیعتی حبل المتین علیست کجا می‌کشانی‌اش؟ او راز خلقت است فراموش کرده‌ای؟ ای بی خبر ز منزلت آسمانی‌اش بعد از تو چاه شاهد بغضی عظیم بود بعد از تو ماه در دل شب کوچه گرد شد مردی که بود هر نفسش شادی آفرین بعد از تو نخل از پس نخل آه و درد شد مادر چه قدر نام قشنگی برای توست بانو چه قدر لایق این اسم اعظمی حتی به بوریای تنش فکر کرده‌ای اصلا تو نوحه خوان عزای محرمی بی‌شک فدک مقابل چشم تو کوچک است وقتی خدا زده ست فلک را به نام تو هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام تو 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
دنیا چه کرد با غزل عاشقانه‌ات حال و هوای مرثیه دارد، ترانه‌ات ای کوه غم که روی زمین راه می‌روی تابوت کیست نیمۀ شب روی شانه‌ات؟ غم شعله می‌کشد به بلندای آه تو آتش نشست بر در و دیوار خانه‌ات بگذار سر به سجده نهم، گریه سردهم بر ساحل بلند غم بی‌کرانه‌ات بی‌تو تمام شهر به بن‌بست می‌رسد بانو چقدر کرده دل من بهانه‌ات شلاق باد بسته نگاه پرنده را گم می‌شود مسیر تو و آشیانه‌ات دستاس چرخ می‌خورد و نوحه می‌کند با اشک‌های گندمی دانه ‌دانه‌ات... 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان نمی یابم تو را ای در جهان مانند جان پنهان فرشته مست دنبال صدایش راه می افتد کسی که میبرد نام تو را زیر زبان پنهان رمان آفرینش با علی جذاب شد اما تو قدرت در تمام جمله های داستان پنهان زمان جاهلیت هیچ فکرش را نمیکردند کمال مردها باشد میان دختران پنهان در اطراف رسول الله آگاهانه میدیدی چه شیطانی است پشت چهره های مهربان پنهان  همه دیدند حق تنهاست ، پهلوی تو زد فریاد صدایش ماند اما در سکوتی بی امان پنهان خزان زودرس وقتی سراغ باغ می آید که گل خوب است باشد از نگاه باغبان پنهان تو از قلب علی دلباز تر قبری نمیخواهی از اول بوده ای در بهترین جای جهان پنهان  تو جان حیدری - یعنی دوتایی یک نفر هستید پس او خود را درون خاک کرده نیمه جان پنهان بجز لاهوت هرجا دفن شد کوثر چنان باشد که دریا را کنی زیر حباب استکان پنهان قیام تو در اعماق زمین ساکت نمی ماند که دارد دخترت در حنجره آتشفشان پنهان   و هجده سالگی پایان جریانت نخواهد بود شدی چون خون به رگها ، زیر جریان زمان پنهان  به حدی گیجم از داغت که پیدایت نمیکردم اگر میشد تنت در قبر حتی با نشان پنهان... 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد گریه‌ها می‌کرد تا اُمّت شود بیدار... حیف از صدای گریه‌اش اُمّت فقط بی‌خواب شد پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود: «ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد»... بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد حضرت صدّیقه از گستاخی مسمار نه از طناب دور دستان علی بی‌تاب شد ما نمی‌دانیم، «نَعلُ السیف» می‌داند چرا «مرتضایم را نبر...»، «فضه مرا دریاب» شد... 🔸شاعر: __________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————