eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
382 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نه حرف من سخن هر فقیه آگاه است عزای حضرت صادق شعائر الله است بهشت مقصد هر دسته ی عزاداری ست سلوک شیعه در این شاهراه، کوتاه است مدینه منتظر دسته های سینه زنی ست مدینه چشم به راه بقیة الله است به ذوالفقار قسم فتح مکه نزدیک است به شرطه ها برسانید بدر در راه است بقیع جنت الاعلاست در سراسر روز بقیع عرش خداوند در سحرگاه است چراغ را چه حضوری در آن حریم شگفت که ماه بنده و خورشید عبد درگاه است چه شمع ها به بقیع از خجالت آب شدند نگاه کردن قبر غریب، جانکاه است به جعفر ابن محمد چنین نخواهد ماند مدینه چشم به راه بقیة الله است 🔸شاعر: _______________________________ درگاه شاعرانروضه نشینان 👇 https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇 https://eitaa.com/rozeneshinan
امان از بادها... سوزان وزیدند امان از تیغ ها برّان رسیدند ألا یا اهلَ العالم جد من را به روی خاک ها عریان کشیدند ألا یا اهلَ العالم اهل کوفه سرش را با لب عطشان بریدند سواره ده نفر ناپاک زاده به روی آن تن بی جان دویدند جسارت بر تنش کردند اما فقط از رأس او قرآن شنیدند سرش را داده اند و با بهایش نمیدانم چقدری نان خریدند؟! 🔸شاعر: _______________________________ درگاه شاعرانروضه نشینان 👇 https://eitaa.com/rozeneshinan
در آشیانه مرغ آمینی پرش ریخت گرم نیایش بود و دشمن بر سرش ریخت در کوچه با پای برهنه، دست بسته آهی کشید و روضه از چشم ترش ریخت روزی که آتش در سرایش شعله ور شد اشکی بیاد مادر غمپرورش ریخت - در- سنگری مابین دشمن بود و مادر آن در شکست و سوخت و روی سرش ریخت در کربلا ریگ بیابان دور ارباب گودال خون شد نیزه هم بر پیکرش ریخت روح از تنش با قتل صبر آرام می رفت تا این که شمر آمد نظام حنجرش ریخت پیش سرش در شام، دشمن باده خورد و آنچه که باقی ماند را روی سرش ریخت از بین آن نامحرمان مست، یک آن مردی کنیزی خواست قلب دخترش ریخت 🔸شاعر: ________________________________ درگاه شاعرانروضه نشینان 👇 https://eitaa.com/rozeneshinan
میان دود وآتش دیده ام کاشانه را به مانند دلم سوزانده دشمن خانه ام را چوآتش شعله ور بود دوچشم من به دربود به یادم آمدآنروز که مادر درخطربود شدم نیمه جان روم زین جهان رسیده برلبم میان کوچه یاد از غربت پروانه کردم به اشک دیده یاد از عمه ی دردانه کردم دلم شدپاره پاره بگویم بااشاره که ازگوش رقیه کشیدن گوشواره شدم نیمه جان روم زین جهان رسیده برلبم چه شبهایی که نام مادرم رابی ادب برد مرادرمجلسی بردن که برزخمم نمک خورد دوچشمم پر زآبه دلم شام خرابه کی میگه اجر قرآن ته جام شرابه شدم نیمه جان روم زین جهان رسیده برلبم 🔸شاعر: ________________________________ درگاه شاعرانروضه نشینان 👇 https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇 https://eitaa.com/rozeneshinan
دوباره آتش کینه به آشیان میزد به باغ یاس نبی رنگ ارغوان میزد کدام داغ، جگرسوز تر از این باشد: رئیس مذهب ما را غلامشان میزد همیشه بغض به حیدر دلیلشان بوده به این دلیل قدیمی در آن میان میزد چگونه روضه بخوانم، چگونه شرح دهم؟ فقط بگویمت اینرا که آنچنان میزد، که ناله از دل زهرا به عرش حق میرفت که شعله از دل خانه به آسمان میزد و بی هوا لگدی زد، امام خورد زمین همان کسی که شبیه سَنان، سِنان میزد شبانه برد همان را که صبح صادق بود و رنگ جهل و شقاوت به این جهان میزد نه با غلاف به او زخم زد نه با شمشیر میان کوچه به او زخم با زبان میزد همیشه در همه جا تیر "با" کمان زده اند ولی به قدّ خَمَش تیر "بر" کمان میزد 🔸شاعر: ______________________________ درگاه شاعرانروضه نشینان 👇 https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇 https://eitaa.com/rozeneshinan
باغبان باشد و گلزار بسوزد سخت است لانه مرغ گرفتار بسوزد سخت است غربت و وحشت و تاریکی و دود و آتش... آشیانت که شب تار بسوزد سخت است بر روی آتش این خانه کسی آب نریخت دلت از این همه آزار بسوزد سخت است این در سوخته داند ،که زن حامله‌ای در میان در و دیوار بسوزد سخت است روضه اینجاست اگر صورت آتش دیده باز با سیلی اغیار بسوزد سخت است وسط شعله فقط داد زدم وای حسین.... خیمه عترت اطهار بسوزد سخت است ترس طفلان حرم دیدم و فهمیدم که خیمه‌ها بعد علمدار بسوزد سخت است دور از چشم عمو بین بیابان تنها دامن طفل عزادار بسوزد سخت است تنش از کعب نی و صورتش از سیلی کین پایش از آبله و خار بسوزد سخت است همه در حال فرارند به غیر از زینب در حرم عابد بیمار بسوزد سخت است شرم کن شعله آتش ،نکند پیش رباب چوب گهواره‌اش اینار بسوزد سخت است 🔸شاعر: ؟؟؟ ________________________________ درگاه شاعرانروضه نشینان 👇 https://eitaa.com/rozeneshinan
#امام_صادق گلزار بقیع مدفنی را کم داشت در هجر امام شیعیان ماتم داشت می ریخت ز تابوت امام صادق خاکی که مدینه بر سر عالم داشت @rozeneshinan
جز به دیدار حریمت دگرم مرهم نیست هیچ کس غیر شما بر دل من محرم نیست شهر جدت که مرا راه ندادند اما بپذیرم؛ به خدا حج فقیران کم نیست تشنه ی جرعه ای از آب زلال حرمم که به هم پایه ی آن چشمه ی زمزم هم نیست متوسل شده ام تا که بیایم مشهد نکند بند دخیلم گرهش محکم نیست؟! من که یک سال پیاپی نگهم سوی شماست نرسیدن به ضریحت به خدا حقم نیست همه امّید حیاتم، نفسی دیدن توست باورم نیست حرم قسمت امسالم نیست گر گرفتارم و محتاج ولی مطمئنم که تو را دارم و آینده ی من مبهم نیست گرچه دنیا همه زیباست ولی بی تردید بهتر از صحن رضا در همه ی عالم نیست 🔸شاعر: ؟؟؟ _______________________________ درگاه شاعرانروضه نشینان 👇 https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعرانروضه نشینان 👇 https://eitaa.com/rozeneshinan