eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
386 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بگذارید برای پدرم گریه کنم اشک تا هست به چشمان ترم گریه کنم تشنه کشتند عزیزان مرا ، حق بدهید تا که بر آب می افتد نظرم گریه کنم پیش من وقت وضو طشت نیارید ،که من... یاد طشت زر و راس پدرم گریه کنم یاد آن ضرب عمود و عمویم می افتم تا گذارم روی سجاده سرم گریه کنم حرفی از کشته شدن نیست،اسیری سخت است بگذارید به داغ جگرم گریه کنم غم خاکی شدن چادر زینب بس بود به خدا تا به قیامت اگرم گریه کنم خواهرم بسکه کتک خورد زناقه افتاد به زمین خوردن این همسفرم گریه کنم ما و بازارچه برده فروشان ،ای وای تا به بازار می افتد گذرم گریه کنم دست بسته به خدا روی گرفتن سخت است به گرفتاری زنهای حرم گریه کنم وسط هلهله ها مادر اصغر میگفت بگذارید برای پسرم گریه کنم 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
ناله یِ واعطشا بر جگرش می افتاد آب میدید به یادِ قمرش می افتاد بی سبب نیست که از جمله یِ "بَکّائون" است دائما اشک ز چشمانِ ترش می افتاد شیرخواره بغل ِتازه عروسی میدید یادِ لالایِ رباب و پسرش می افتاد با دلی خون شده میگفت که الشام الشام تا به بازار ِمدینه گذرش می افتاد روضه ی گم شدن و دفنِ رقیه میخواند تا به صحرا و خرابه نظرش می افتاد گوسفندی جلویش ذبح که میشد، یادِ خنجر ِکُند و گلویِ پدرش می افتاد وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه قطعه هایِ پدرش دور و برش می افتاد جلوی پای سکینه دم دروازه ی شهر از رویِ نیزه علمدار سرش می افتاد 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
چل سال هرشب روضه گردان تو بودم با عمه ها پاره گریبان تو بودم چل سال شد حرف از تنت چل سال مردم رفتم سر سفره ولی چیزی نخوردم چل سال تقدیر دل من درد و غم بود هرچیز میدیدم گریز روضه ام بود نعلین پا کردم بیابان یادم آمد رفتن روی خار مغیلان یادم آمد چشمم به زیر انداز حجره خورد تر شد داغ حصیری بر دل من شعله ور شد هرجور میشد روضه را مکشوفه کردم هرکس سلامم داد یاد کوفه کردم وقتی عبا دوشم کشیدم گفتم ای وای تا اشک دختر بچه دیدم گفتم ای وای در کوچه ها رد طناب آمد به چشمم نوزاد تا دیدم رباب آمد به چشمم رفتم.به تشییع جوانها گریه کردم با خنده های ساربانها گریه کردم عمامه ام افتاد و بی حد روضه خواندم انگشتر از دستم درامد روضه خواندم هرجا شلوغی بود ماتم سهم من شد شرمندگی از خواهرانم سهم من شد قرآن که میخوانم ز غصه نیمه جانم یاد لب خشک تو زیر خیزرانم حق میدهی از تشنگی قلبم کباب است در ظرف آبم روضه ی جام شراب است 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
صبور بوده برای بریدن سرت اما برای غارت خیمه ببین چطور دویده تو را شبیه به مادر لگد زدند عزیزم مرا شبیه پدر دشمنت به بند کشیده 🔸شاعر: ===================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
قلب همه را پر از تاسف می کرد دارایی خیمه را تصرف می کرد از بس پی آزار حرم ، حرمله بود گاهی به رباب آب تعارف می کرد 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
چشمان تو زیباست حتی روی نیزه می ایستم پای تو رودرروی نیزه باالنشینی جایگاه قاریان است ای قاری زینب نه دیگر روی نیزه این زخمهای تازه یعنی کوفه تا شام با حنجرت بد بوده خلق و خوی نیزه تو با سر نیزه اگر آزار دیدی ماهم کتک خوردی م با پهلوی نیزه در این نشانی بی نشان خوابیده بودی شهر بال میدان دشنه کوی نیزه دریای خون تشکی ل شد در قتلگاهت با سیل تیغ و رود تیر و جوی نیزه خیلی غریبانه مرا از تو جدا کرد ساعات آخر شمر با نیروی نیزه قبری که کندی نبش شد؛ د یدی چه میکرد؟! با پیکر ششماهه جستجوی نیزه فریاد میزد مادرش ای بی حیا نیست حجم سر شش ماهه پاسخگوی نیزه سربازها پیش نگاه بچه هایت مشغول تعمیرند و شستشوی نیزه آنقدر روی نیزه بودی که تنورِ خولی گرفته از تو حتی بوی نیزه با اشک های دیده ام تا آخر عمر تأمین برایت می کنم داروی نیزه 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
بعد از اذان و بعد اقامه به گوشِ من گفتند تویی غلامِ حسین ، نوکرِ حسن وقتی غلام خانه ی این دو برادری دیگر به سوی مردمِ بی پایه رو مزن این را هزار مرتبه تکرار می‌کنم سنگ علی و آل علی را به سینه زن دنیا چگونه معتبر است نزد اهلِ دل دنیا چگونه محترم است نزدِ اهل فن ؟ وقتی ندارد این پسر فاطمه حرم وقتی ندارد آن پسر فاطمه کفن 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
4_5875232415856742996.mp3
3.23M
هدیه به حضرت رقیه صلوات.   اللهم. صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور و زمینه واحد حضرت رقیه خبر. داری. که دیدم کوچه بازار.      من و بردن میونه بزم اغیار دیدم از مردم شام خیلی آزار باباجونم‌. بابا جونم. بابا جون خیر داری. چی اومد بر سره من جای تو کی بودش دوره بره من به غارت بردن حتی معجزه کن بابا جونم.     بابا جونم.      با با جون. خبر داری که خردم. تازیونه لب و دندونه من مثل تو خونه تمومه صورت من ارغوونه بابا جونم. بابا جونم. بابا جون. خبر. داری که دندونم. شکسته. روی.گونم بابایی. جای دسته تو عمرکم شدم از دنیا خسته بابا جونم. بابا جونم.   بابا جون یادته می زدی شونه به گیسوم می زدی بوسه به چشم و به آبروم ببین حالا شده نیلوفری روم بابا جونم. بابا جونم.  بابا جون. یادته خنده بودش سهم لبهام هر روز صبح وا میشد روی تو چشمام اما حالا ببین تاریکه دنیام.  بابا جونم.  بابا جونم.     باباجون. رضا نصابی
«اول ماه صَفر بد سَفری بود حسین ساربانِ من عجب بدنظری بود حسین» راهِ یکساعته یک روز به طول انجامید کار این بی شرفان ، پرده دَری بود حسین سنگ خوردم سرِ بازار عجب دردی داشت دردِ سَر داشتَنَم ، دردسری بود حسین ای جگردارترین مَحرَم زینب ، بر نِی آنکه زن میزند از بی جگری بود حسین بعدِ بازار همه صورت مان نیلی شد بخدا از اَثرِ بی سپری بود حسین ته بازار یکی نام محلّی را گفت مردک مست عجب فتنه گری بود حسین آن محل چشمِ خریدار به ما داشت فقط کاش این شام بلا را سحری بود حسین حرف بد زد به ربابه بخدا آب شدم بی سبب بود فقط رهگذری بود حسین سر تو بر روی نِی بند نمی شد دیگر نیزه دارِ سر تو ، خیره سری بود حسین  چه شد آنشب که تو به خانه ی خولی رفتی بعد از آن زلف سرت مختصری بود حسین ما عزیزان تو بودیم ولی خوار شدیم بعد تو قسمت ما دربه دری بود حسین 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️