هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
سبک جدید فاطمیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 یمنیها از ایران: ایرانیهای عزیز یک بار دیگر تل آویو را بزنید
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
هدیه به حضرت زینب صلوات.
اللهم. صل علی محمد وال محمد و عجل لولیک فرج
شور و زمزمه و روضه حضرت زینب
بدونه تو بریده زینب
ببین چیا کشیده زینب
ببین که قد خمیده زینب
به غیر غصه ها دیگه ندیده زینب.
بعد تو خیلی غصه دیدم
یه لحظه ام خوشی ندیدم
فقط. ز سینه آه کشیدم.
از این زمونه دیگه دل حسین بریدم.
حسین. حسین. حسین حسینم. 3
یادم نمیره توی قتلگاهو
ز سینه می کشیدم آهو
تورو می کردم هی نگاهو
که دوره کرده بودنت عزیزه من سپاهو
یادم نمیره که به تو رسیدش
رو سینه آت با پا پریدش
و خنجرش رو می کشیدش
سر تو رو. دیدم که از قفا بریدش
حسین حسین. حسین حسینم
دیدم به خون خود خضابی
تو تشنه ی جرعه آبی
به فکره گریه ی ربابی
با فرق خونی تو شبیه بو ترابی
حسین. حسین. حسین. حسینم
دیدم که زیره دست و پا یی
دیدم نداری دیگه نایی.
ازت نمیاد ش صدایی.
دیدم حسین من جدا جدا جدایی
حسین حسین. حسین. حسین جان
رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
سبک جدید
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
پیرو حقیقی ولی فقیه باشید
والله اشهد با الله سرآمد همه این روحانیت...
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5834899541916125962.mp3
9.54M
یارب الحسین
#شور_احساسی_مقتل
#سید_الشهدا
_
اصلا انگاری
توی سرنوشت من نوشته دلتنگی
اصلا انگاری
خبری نداری مارو کشته دلتگی
اصلا انگاری
کابوس خواب شبامون گشته دلتنگی
بخدا سخته
جا بمونی و رفیقات کربلا رفتن
بخدا سخته
از قشنگی حرم فقط برات گفتن
بخدا سخته
با یه حسرت بزرگ یه گوشه ای خفتن
اگه پر از گناهم
بیا و آدمم کنن
بازم مثل قدیما
با روضه محرمم کن
___
حرمت اقا
ارزوی قلب مضطرم می دونی تو
حرمت اقا
حسرت دو چشمای ترم می دونی تو
حرمت اقا
دوست دارم بیام با مادرم می دونی تو
شبای جمعه
دل من بیشتر هوای کربلا داره
شبای جمعه
می گن کربلا خیلی برو بیا داره
شبای جمعه
فاطمه بساط روضه رو به. پا داره
می خونه با دل خون
غریب مادری تو
کنار اب و تشنه
شهید بی سری تو
_
غریب مادر
موهات و گرفت میونه پنجه اش نامرد
غریب مادر
ضربه به حنجر تو از پشت سر می زد
غریب مادر
جلو زینب سرتو از تن جدا می کرد
غریب مادر
چه بلایی سر جسم پاکت اوردن
غریب مادر
تورو بد جوری حسین تو کربلا کشتن
غریبگ مادر
بمیرم نداری حتی پیرهن بر تن
رحمی نکردن حتی
بر تن پاره پاره
بر تن تو گذشتن
یه عده ای سواره
شعرو سبک
#رضا_نصابی
#احمدرضا_اسماعیل_نژاد
#به نفس کربلایی سجاد عینلو
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5857076038613345566.mp3
2.26M
#روضه_واحد_شور_جانسوز_فاطمیه
#سبک_جدید
#زهرای_نیمه_جون
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
زهرای نیمه جون من
ای یاس قدکمون من
بمون کنار مرتضی (ع)
دردوبلات به جون من
🔘
زهرا.
روزی که دست من و بستن
غرور مو زدن شکستن
اشکای تو یادم نمیره
زهرا
روزی که با اون همه آزار
موندی میونه در و دیوار
جاداشت که حیدرت بمیره
🔘
نقش زمین شدی میون اون همه اتیش و دود
برات بمیرم عزیزم کل تن تو شدکبود
یادم نمیره وقتی که افتادی زیر دست وپا
یادم نمی ره فاطمه تا فضه رو زدی صدا
🔘➖➖➖➖🔘
✅بنددوم فاطمیه
پر پر شدی تو فاطمه(س)
لاغر شدی تو فاطمه (س)
علته درد و غصه ی
حیدر شدی تو فاطمه (س)
بانو
ظاهرا امروز بهتری تو
دست و به دستاس می بری تو
می کنی کار خونه زهرا (س)
بانو
می زنی شونه موی زینب(س)
حالت عوض شده چه امشب
یه وقت نزاری من و تنها
بلندشو زهرای علی بهارم و نکن خزون
جوون من زوده برات که قامتت بشه کمون
تنگه دلم برای تو چرا ازم رو میگیری
یه دست به بازو میگیری یه دست به پهلو
میگیری
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم مقتلی
برات بمیره خواهرت
جداشد ازقفا سرت
خنجرزدن به حنجرت
جلو چشای مادرت
داداش
دیدم تو رو از روی اون تل
تا افتادی میون مقتل
دریای خون شد ته گودال
داداش
وقتی تن تو رو دریدن
اسبا روی تنت دویدن
شدجسم اطهرت لگدمال
یه جای سالمی نبود برادرم توی تنت
باهرچی گیرشون اومد نانجیبا میزدنت
شمشیرو سنگ ونیزها شد کفن روبدنت
میون گودال بلا غریب گیر آوردنت
حسین حسین غریب مادر
💠💠5⃣8⃣0⃣💠💠
🔘➖➖➖➖➖🔘
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_مجید_مرادزاده
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5854924904243139789.mp3
3.45M
#شور_لطمه_ای_قتلگاهی
سبک جدید
#عجیبه_گودال
☑️بند اول
عجیبه گودال
پره از صلیبه گودال
این بی حیاها
چی میخوان توو شیب گودال
عجیبه گودال
پره عطر سیبه گودال
برات بمیره خواهرت
غریبه گودال
نشسته بود شمر رو بدنه تو
یه جای سالمی نبود توی تنه تو
کار و تموم کرد سنان بد مست
با نیزه وقتی که میزد توو دهنه تو
وای حسین وای حسین «ع»
☑️بند دوم
تو غرقه خونی
عزیزم تو نیمه جونی
بالبه خشک
اشهد و زیر لب می خونی
بریده زینب
بس که هی دویده زینب
ببخش برادر
اگه دیر رسیده زینب
دیدم که افتادی توی گودال
تا میزدی به زیر دست و پا پرو بال
چشم حرومیا سمته خیمه ها بود
به زیور و النگو و معجرو خلخال
وای حسین وای حسین «ع»
☑️بند سوم
وقت اذان شد
قده خواهرت کمان شد
تازه شروع شد
نوبت زجر و سنان شد
حیارو بردن
از تنت ردا رو بردن
بعد ابالفضل
همه هست مارو بردن
چقدر زدن نیزه به تنه تو
گرگی رسید و پاره کرد پیرُهنه تو
نعل های تازه زدن به اسبا
ده تا سوار رد شدن از رو بدنه تو
وای حسین وای حسین «ع»
☑️بند چهارم
پناهِ زینب(س)
به تو نگاِه نگاهِ زینب(س)
گوشه ی مقتل تو قتلگاهِ زینب) س)
نداری تو سر
بمیره واسه تو خواهر
اومد کناره
بدنت خمیده مادر
یکی با چکمه به ابرو هات زد
یکی با نوک نیزه بین پهلوهات زد
شمر رسیدش از راه نشست رو
سینه ی تو پنجه شو بین گیسوهات زد
وای حسین وای حسین «ع»
#رضا_نصابی
#مجید_مرادزاده
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
سبک. مقتل. جدید
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
ای دختر جلالت و ای خواهر وقار
بانویمُلکِعصمتو ناموسِ کردگار
ایماندهدرتو هیبت حیدر بهیادگار
ایانعکاسِ فاطمه در چشمِ روزگار
پیشت چراغها همه بی استفادهاند
از سایهی تو نور به خورشید دادهاند
تو آمدی که مظهر اهل کسا شوی
تا جلوهگاه آیهی قالوا بَلی شوی
در قامت زنان شرف"لافتی" شوی
زینبشدیکه زینتِ شیرخدا شوی
هر چند گفتهاند که امّ المصائبی
با جُوشنِ حجاب، اسدُاللهِ غالبی
جایی که امر نامگذاریت با خداست
اسم تو مثل اسم علی فوق کیمیاست
آری حسابِفهم تو از دیگران جداست
علم لَدُنّی تو همان علم انبیاست
باآنزبان کهگفتهای"یک" "دو"نگفتهای
ای سِرّ اَعظمی که کماکان نَهفتهای
کوهاز صلابتِ تو در عالم اشارتیست
هفتآسمان؛زِ وُسعتِقلبت کنایتیست
نقل روایت تو چه نیکو عبادتیست
اینکه غلام کوی تو باشم سعادتیست
منّت خُدای را که همین است مذهبم
من شیعهی حسینیِ اسلامِ زینبم
از هردو سمت؛نسبتِتو میرسد به نور
خورشیددرحضورتو چونمیکند ظهور
از ظِلّ سایه ات به ادب میکند عبور
فَخر المُخدّراتِ حرم ؛ زینب الصّبور
اُختُالحسین،درعظمتکیستمثلتو؟
اقرار میکنم احدی نیست مثلتو
ازتو بهوقتحادثهطوفانشکستخورد
اولاد عاهه در دل میدان شکستخورد
از زخم پات خار مُغیلان شکستخورد
کوفهدُرستلحظهیطُغیانشکستخورد
این شهر مثل صید اسیر کمند شد
فریاد اُسکُتوی تو وقتی بلند شد
دیدی هلال را به سرِ نِی بهوقتظُهر
دیدی خمیده شد کمرِ نِی بهوقتظُهر
آتش نشست بر جگرِ نِی بهوقتظُهر
جا ماند بر تنت اثرِ نِی بهوقتظُهر
آنهاکهمَست؛دور و برت نعرهمیزدند
باخُطبه خواندن تو به زانو در آمدند
با اینکه مثل فاطمه بیبال و پر شدی
تو یک تنه حریف هزاران نفر شدی
هشتاد و چند کودک و زن را سِپَر شدی
هرجا که شعله بود تو پروانهتر شدی
آه دلِ شکستهات از عرش هم گذشت
وقتیکه ریخت دُرّ حسینی میان طشت
🔸شاعر:
#محمد_قاسمی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
بهترین خواهر دنیا زینب
زهره حضرت زهرا زینب
همه پست اند و معلا زینب
همه خاکند و مطلا زینب
قبله قبله نماها زینب!
زده امشب به سرم شور نجف
پای من واشده در طور نجف
منم و مستی انگور نجف
مات کرده همه را نور نجف
نور بخشیده نجف را زینب
شب یلدای علی گشت سحر
کوثر آورده به دنیا کوثر
حق مبارک بکند پیغمبر!
رحمت خانه که باشد؟دختر!
رحمت خانه مولا زینب..
عشق تا روز ابد حیرانش
عقل آشفته و سرگردانش
صبر زانو زده بر عنوانش
کشتی کرببلا سکانش...
نیست دست کسی الا زینب!
مردتر از همه در وقت جدال
کعبه حلم و حیا،نفس کمال
پی توصیف مقامش همه لال
زینبی کیست؟!خدای متعال!
جبل الصبر خدا یا زینب!
مانده در حسرت رویش خورشید
سخنش آیه ی قرآن مجید
پدری زینت اینگونه ندید
آنکه زد بر دهن شوم یزید...
مانده ام بود علی یا زینب!
دامنی قرص قمر پرور داشت
از رقیه چه کسی بهتر داشت؟!
این سه ساله شرفی دیگر داشت!
پرچم آل علی را برداشت!
پس رقیه شده حالا زینب
گرچه او صابره عالم بود...
تکیه محکم آقا هم بود..
قدش از داغ برادر خم بود
محرم شاه چه بی محرم بود
بی برادر شد و تنها زینب..
روز و شب یاد بیابان میکرد
گریه بر آن تن عریان میکرد
گله از خار مغیلان میکرد
یاد ویرانه فراوان میکرد
ای فلک! قهر شدی با زینب...
ای فلک داغ برادر دیدم
شمر را دست به خنجر دیدم
کوچه بازار مکرر دیدم
من ازینها غم بدتر دیدم
شد تماشا به گذرها زینب..
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
شمس حجاب کبریا زینب است
تجلی شرم و حیا زینب است
روح مناجات و دعا زینب است
شان نزول انما زینب است
فاطمه کرببلا زینب است
دوای درد بی دوا زینب است
ای نفس حضرت ختمی مآب
دختر آسمانی بوتراب
در صدف بحر وفا درّ ناب
روی تو حسرت دل آفتاب
موی تو شب ندیده حتی به خواب
مصحف مستور خدا زینب است
شب که به امید سحر آرمید
صدای تکبیر فلک را شنید
شب زدگان نسیم رحمت وزید
دوباره شمس روی حیدر دمید
آینه ای به دست زهرا رسید
فاطمه ی علی نما زینب است
دانه تسبیح تو شمس ضحی
چادر تو، پرچم حجب و حیا
به زیر سایه تو عرش خدا
نه فلک از خاک رهت شد بنا
خانه تو مطاف ارض و سما
کعبه سیار خدا زینب است
بیا و جلوه ی پیمبر ببین
شیرزنی چون یل خیبر ببین
ادامه سوره کوثر ببین
حسن حسن نیز مکرر ببین
دوباره یک حسین دیگر ببین
پنج تن زیر کسا زینب است
آمدی ای جان جهان حسین
آمدی ای روح و روان حسین
آمدی ای دل نگران حسین
جان حسین جان تو جان حسین
آمدی و زد ضربان حسین
حسین مروه و صفا زینب است
شمس چراغ در این خانه ات
ماه غبار در کاشانه ات
ارض و سما گر شده پروانه ات
یافته این گونه شفاخانه ات
تهمت عقل است به دیوانه ات
دوای ما نعره ی یا زینب است
هیبت روی تو سر ا پا علی
فاطمه ای به شکل مولا علی
نیست کسی مثل تو الّا علی
میوزد از نطق تو هرجا علی
لعن علی عدوک یا علی
کوری چشم خصم با زینب است
کرببلا دیده که پیغمبری
فاطمه ای و یک تنه لشگری
فاتح هر رزم چنان حیدری
نیست اگر چه مثل تو خواهری
حسین را برادر دیگری
حسن به دشت کربلا زینب است
پلک بزن شام و سحر خلق کن
چشم بچرخان و قمر خلق کن
حماسه ای بار دگر خلق کن
به بانگ اسکوتو جگر خلق کن
خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن
آیینه دار مرتضی زینب است
گرمی عشق و هرم این تب یکی است
تا به سحر مسیر هر شب یکی است
هر چه نوشتیم مرکب یکی است
چنان که نام خالق و رب یکیس
نام حسین و نام زینب یکیست
جان میان هر دوتا زینب است
روز قیامت که جهان مضطر است
بی سر و سامان صف محشراست
عرصه حشر از نم گریه تر است
هر که خودش مانده و بی یاور است
غم نخورد آن که تورا نوکر است
سایه روی سر ما زینب است
در کف تو چرخ چو دستاس بود
با نفست دهر پر از یاس بود
خاک رهت گوهر و الماس بود
بس که به اکرام تو حساس بود
پله منبر تو عباس بود
ستون خیمه سما زینب است
سیل کرم لحظه باریدنت
گل بکشد منت گل چیدنت
یاس در آرزوی بوییدنت
هیچ گلی ندیده خندیدنت
مگر به لحظه حسین دیدنت
حسین را چهره گشا زینب است
از نگهت نور خدا منجلی
هرچه خدا خواست تو گفتی بلی
هیبت تو قصه هر محفلی
خواست که غم دست تو بندد ولی
غم که بود در بر دخت علی
حیدر صحرای بلا زینب است
آمده بر جنگ تو غم از الست
کرببلا غم به بلا داد دست
جنگ تورا حق به تماشا نشست
قامت تو قامت غم را شکست
دخت علی را تنوان دست بست
فصل خطاب خطبه ها زینب است
🔸شاعر:
#موسی_علیمرادی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
شب تولد زینب بلند شو مادر
بیا بخاطرم امشب بلند شو مادر
شب تولد زینب دعای مرگ نکن
بیا و خانه مهیا برای مرگ نکن
شب تولد زینب پس از دو ماه بخند
ببین که خانه مان نیست روبراه بخند
شب تولدِ من را بهانه کن مادر
بیا و موی مرا باز شانه کن مادر
شب تولد زینب به من کفن دادی
به جای هدیه به من کهنه پیرهن دادی
🔸شاعر:
#محسن_عرب_خالقی
=====================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
عصمت الله المعظم زینب است
بر سما نور مسلم زینب است
بر حسن عشق مجسم زینب است
الگوی حوا و مریم زینب است
نبض آدم روح خاتم زینب است
«بانی ماه محرم زینب است»
کیست زینب برترین یار حسین(ع)
برترین یار و هوادار حسین (ع)
از ازل بوده گرفتار حسین (ع)
بعد عباسش علمدار حسین(ع)
واله و شیدا و بیمار حسین(ع)
«برحسینش یار و مَحرم زینب است»
کیست زینب اسوه ی صبر و حجاب
حیدرِ کوفه ولی زیرِ نقاب
خطبه هایش ماورای انقلاب
بوتراب دیگری در احتجاب
شام را با خطبه ای کرده خراب
«نهضت و خط مقدم زینب است»
کیست زینب بانوی ام الوقار
زن ولی مرد آفرین روزگار
صوت قرّاحش مثال ذوالفقار
یک نشان از قوت پروردگار
اسوه ی صبر و حجاب و اقتدار
قهرمان نینوا هم زینب است
🔸شاعر:
#مجید_مرادزاده
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
نفس نفس ترانهی حجاب میدمد
ز لالههای کربلا گلاب میدمد
قصیدهی بلند آفتاب میدمد
چه مصرعی ز بیت بوتراب میدمد
ترانهی نجیبهی حجاب زینب است
حسین میشود گل و گلاب زینب است
به نام آنکه ماه در دل شب آفرید
خطاب کرد آدم و مخاطب آفرید
برای خود ملائک مقرب آفرید
برای یاری حسین زینب آفرید
و گفت آدم از ملک سر است اینچنین
که خواهر عاشق برادر است اینچنین
قدیسه ای که صبح میدمید از او صبوح
خودش که هیچ چادر حیای او شکوه
شبیه کوه و دور او هزار رشته کوه
میآید از خطابه اش یزید بر ستوه
خطابه ای که آیه آیه آیه محکمه است
خطابه ای که جلوه جلوه جلوه فاطمه است
زنی شبیه هیچ کس شبیه مادرش
گرفته مریم قدیسه درس محضرش
زنی به وسعت سفینهی برادرش
که کربلا کتاب بود و او پیمبرش
ز خاندان عصمت این خصال دور نیست
هزار مرد قدر این زن غیور نیست
عفاف آیه ای که زینب است قاریاش
حیاست چشمهای که او نموده جاریاش
حلیمه است و حلم مفتخر به یاری اش
که هست صبر آن مدال افتخاری اش
عقیلةٌ عالمةٌ غیر معلمه
شریفه است و صابره چنان که فاطمه
به نام حس سرخ کربلا به نام صبر
که سنگ میشود عقیق در مقام صبر
خدا قیام میکند به احترام صبر
که زینب است صابره ترین امام صبر
که با سپاه صبر انقلاب میکند
و خانهی یزید را خراب میکند
برادری نگاه میکند به خواهری
چه عاشقانه ای چه خواهر و برادری
وصال را ببین عجب وصال محشری
جدا شوند از هم این دو با چه خنجری
فقط حسین بود وقت تب علاج او
فقط حسین بود شرط ازدواج او
🔸شاعر:
#وحید_عظیم_پور
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
خورشید حِلم،شمع شبستان زینب است
دریای صبر،بنده ی طوفان زینب است
اسلام؛زیر سایهی ایمان زینب است
با این حساب،شیعه مسلمان زینب است
او رتبهدار مبحث علم از قدیم شد
مابینِ طورِ اهل تفکر کلیم شد
در درس دادنِ به ملائک سهیم شد
جبریل نیز طفلِ دبستان زینب است
بی ذکر او به وادی عترت نمی رسیم
بی اذن او به گریه ی هیئت نمی رسیم
بی حُبِّ او به سردرِ جنّت نمی رسیم
دَخل بهشت در پیِ دُکّان زینب است
در کوچه ی کرامت او کاسه ها پُر است
از طبخ روزمَرّه ی او ظرف ما پُر است
این سفره ای که دور و بر آن گدا پُر است
تولیَّتَش به دست حسنجانِ زینب است
این شور در محیط دلم انقلاب کرد
زهرا گرفت دست گدا را..،ثواب کرد
ما را برای نوکریاش انتخاب کرد
این شیعهخانه؛کشورِ ایرانِ زینب است
با بالِ اشک هیچ نمانده است تا دمشق
آنقَدر اهل گریه کشانده است تا دمشق!
ما را خودِ سهساله رسانده است تا دمشق
یعنی رقیّه تعزیهگردان زینب است
ای زائر حسین!به او احترام کن
پای برهنه حجِّ خودت را تمام کن
بین نجف به سیّده زینب سلام کن
ایوانطلا نمایش ایوان زینب است
در وقت رزم..،واژه ی او مثل خنجر است
از هرچه تیر و نیزه و شمشیر بهتر است
زِیْنِ اَبی که زینبِ کرارِ حیدر است!
نام علی مدال محبان زینب است
هنگام خطبه خوانی او،آفتاب شد
دنیا به ترککردن ظلمت مُجاب شد
کاخ یزید روی سر او خراب شد
شام سیاه،عرصهی جولان زینب است
در کوچههای کوفه دل مضطرش شکست
در زیر دست و پای اراذل پرش شکست
نزدیک خانه ی پدر او ،سرش شکست
تا روز حشر،شیعه پریشان زینب است
بزم شراب بود و دل قرص ماه ریخت
خاکستری که روی سری بیگناه ریخت
با چوب خیزران زد و دندان شاه ریخت
این چوبخورده..،قاری قرآن زینب است
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
نبود و نیست و دیگر هم از مادر نمی آید
یقین دارم که دختر مثل این دختر نمی آید
زنی مانند زینب زاده ی حیدر نمی آید
عقیله یک نفر بوده است پس دیگر نمی آید
علی خورشید و زهرا ماه و کوکب میشود زینب
به منهای الوهییت بگو رب میشود زینب
نبوت در امامت به توان عصمت این گردد
حسن در توامانی با حسینی اینچنین گردد
اگر خمسه رکاب دهر باشد او نگین گردد
زنی آمد که تالی تلو رب العالمین گردد
زنی را همچنان معصوم میبینم که زن باشد
زنی را قبله میخوانم که کل پنج تن باشد
نمیفهمیم شأنش را و میگوییم فضلش را
نمیدانیم جاهش را و میخوانیم وصلش را
ندارد درک ما در خلقت عالم محلش را
عقیله یک نفر بود و ندارد عقلی عقلش را
همه فرعیم در عالم اگر این شخصیت اصلست
اگر مسندنشین ، زینب ؛ حمایتگر ابالفضل ست
زبان الکن ما را کسی اینجا نمیفهمد
زبان عشق سنگین است پس اصلاٰ نمیفهمد
بجز تو حال من را هیچ کس حالا نمیفهمد
ببین که دوستت دارم ، ولی دنیا نمیفهمد
من از مردم بریدم وصل میخواهم کنار تو
قرارم با تو این بوده که باشم بی قرار تو
ببین کمبود دارم من ببین کمبود دارم من
ببین افتاده از پایم ببین تحت فشارم من
ندارم من ندارم من ندارم من ندارم من
ولیکن صورتم را زیر پایت میگذارم من
شلوغی های دنیا را برایم خوب خلوت کن
گدایی آمدم امروز پس قدری محبت کن
بلندا ! بی کرانا ! درد داریم و دوا داری
زمانه زخمی ام کرده ولی قطعا شفا داری
ببین دنیا گرفته سخت بر ما …. راه ها داری
به گریه آمدم پیشت برایم کربلا داری ؟
پشیمانم اگر رفتم مسیر اشتباهی را
پناهم باش وقتی که چشیدی بی پناهی را
بمیرم بی حمایت عصر عاشورای خواهر را
بمیرم تکه تکه های عریان برادر را
نمیفهمیم و میخوانیم روضهْ روضهْ معجر را
به روی ناقه میبردند اولاد پیمبر را
سنان میبرد تا خورجین اسبش هست زینب را
طناب شمر میبندد غروبی دست زینب را
جدال کل حق و کل باطل بوده انگاری
سپاه ظلمت و یک زن که مانده بی کس و یاری
صدای دختر زهرا و گوش ابن سعد ؟ آری
ندیده چشم او در طول عمرش کوچه بازاری
ز داغ اوست که این روضه ها مکشوفه میگردد
زنی بر چارپا دارد درون کوفه میگردد
زنی با این جلالت چشم ها از این و آن خورده
زنی با این شکوه از دست خولی تازیان خورده
زنی با این سخاوت چوب دستی از سنان خورده
زنی با این مقاماتش بگویم خیزران خورده ؟
نباید حالت زینب چنان آواره ها باشد
چرا ذریه بین مجلس میخواره ها باشد ؟
🔸شاعر:
#علیرضا_وفایی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
خورشید حِلم،شمع شبستان زینب است
دریای صبر،بنده ی طوفان زینب است
اسلام؛زیر سایهی ایمان زینب است
با این حساب،شیعه مسلمان زینب است
او رتبهدار مبحث علم از قدیم شد
مابینِ طورِ اهل تفکر کلیم شد
در درس دادنِ به ملائک سهیم شد
جبریل نیز طفلِ دبستان زینب است
بی ذکر او به وادی عترت نمی رسیم
بی اذن او به گریه ی هیئت نمی رسیم
بی حُبِّ او به سردرِ جنّت نمی رسیم
دَخل بهشت در پیِ دُکّان زینب است
در کوچه ی کرامت او کاسه ها پُر است
از طبخ روزمَرّه ی او ظرف ما پُر است
این سفره ای که دور و بر آن گدا پُر است
تولیَّتَش به دست حسنجانِ زینب است
این شور در محیط دلم انقلاب کرد
زهرا گرفت دست گدا را..،ثواب کرد
ما را برای نوکریاش انتخاب کرد
این شیعهخانه؛کشورِ ایرانِ زینب است
با بالِ اشک هیچ نمانده است تا دمشق
آنقَدر اهل گریه کشانده است تا دمشق!
ما را خودِ سهساله رسانده است تا دمشق
یعنی رقیّه تعزیهگردان زینب است
ای زائر حسین!به او احترام کن
پای برهنه حجِّ خودت را تمام کن
بین نجف به سیّده زینب سلام کن
ایوانطلا نمایش ایوان زینب است
در وقت رزم..،واژه ی او مثل خنجر است
از هرچه تیر و نیزه و شمشیر بهتر است
زِیْنِ اَبی که زینبِ کرارِ حیدر است!
نام علی مدال محبان زینب است
هنگام خطبه خوانی او،آفتاب شد
دنیا به ترککردن ظلمت مُجاب شد
کاخ یزید روی سر او خراب شد
شام سیاه،عرصهی جولان زینب است
در کوچههای کوفه دل مضطرش شکست
در زیر دست و پای اراذل پرش شکست
نزدیک خانه ی پدر او ،سرش شکست
تا روز حشر،شیعه پریشان زینب است
بزم شراب بود و دل قرص ماه ریخت
خاکستری که روی سری بیگناه ریخت
با چوب خیزران زد و دندان شاه ریخت
این چوبخورده..،قاری قرآن زینب است
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
🌹
🔹روز پنجشنبه روز امام حسن عسکری علیه السلام است.
🔸امام حسن عسکری (ع)می فرمایند:
📜مرگ ناگهان فرا مى رسد، هر كه نيكى بكارد خوشى درو مى كند وهر كس زشتى بكارد، پشيمانى درو مى كند، هر كسى آنچه را كشت كند درو خواهد كرد.
#پنجشنبه
#حدیث۲۳۶
#ایام_هفته
💬تحف العقول: 489
شادی روح همه اسیران خاک پدر من حقیر
حاج خسرو نصابی
صلوات.
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل لولیک فرج