eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
381 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اشعار ________ دریا دل سپاه محرم بلند شو باب الحوائج همه عالم بلند شو نقش زمین، میانه ی صحرا چه می کنی لب تشنه در میان دو دریا چه می کنی ای تکیه گاه خیمه ی خواهر بلند شو ای کاشف الکروب برادر بلند شو دارد مصیبت از همه جا می رسد اخا بعد از تو ناله ام به کجا می رسد اخا باور نمی کنم که سرت را شکسته اند ای مرغ عشق، بال و پرت را شکسته اند پشت و پناه اهل حرم پا نمی شوی؟ با این حساب بین عبا جا نمی شوی پرچم به دوش لشکر زهرا بلند شو پشت و پناه زینب کبری بلند شو دارد سپاه حرمله لبخند می زند بر دست های خواهر تو بند می زند دستی که نیست تا که مرا یاری ام کنی فکری به حال زخم دل کاری ام کنی پشت و پناه خیمه ی ما اینچنین نرو صد پاره می شود دل ام البنین نرو دستی بگیر زیر پر خواهرت، بمان نامحرم است همسفر خواهرت، بمان باشی کسی برای اسارت نمی رود دار و ندار خیمه به غارت نمی رود باشی کسی که دست به چیزی نمی زند باشی کسی که حرف کنیزی نمی زند ای غیرت همیشه ی حیدر بلند شو پشت و پناه غربت خواهر بلند شو 🔸شاعر: _____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ________ افتاده ای برای چه از پا؟ بلند شو خوردم زمین کنار تو, از جا بلند شو لشکر به قامت خم من خنده می کند شد علقمه محلِّ تماشا, بلند شو لب تشنه اصغرم دگر از حال رفته است گوید رباب؛ حضرت دریا بلند شو مادر فتاد روی زمین گفت: “یاعلی” تو هم به اسم اعظم بابا بلند شو یک جور می دهیم جواب سکینه را باشد… بیا به خیمه تو حالا… بلند شو… من قول می دهم که به رویت نیاورد که خالی است مشک تو سقّا, بلند شو اکنون که خوانده ای تو برادر حسین را خواهر بگو به زینب کبری, بلند شو امّ البنین نیامده, زهرا که آمده بی دست من, به خاطر زهرا بلند شو 🔸شاعر: _________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ________ چشم تو بسته شد و چشم حرامی وا شد تو زمین خوردی دورِ حرمم غوغا شد مشک تو پاره شد و آبرویت ریخت زمین سیلِ آن خورد به خیمه همه جا دریا شد مشک تو پاره شد و خاک , به سر کرد رباب ذکر او “وای علی” جای “گُلم لالا” شد عَلَمت خورد زمین و حرمم رفت به باد دشمنم بعد تو با جرات و بی پروا شد روسری بود , که در دست حرامی ها بود خیمه ی سوخته معجر به سر زنها شد تیرباران شدی و تیرَک خیمه افتاد زینب آواره شد و دخترکم تنها شد دست تو شد قلم و خون تنت هم جوهر حکم قتل من و غارت شدنم امضا شد آن طرف خود و زره از تن تو غارت شد این طرف بر سر خلخال حرم دعوا شد بوی یاس آمده از علقمه یعنی اینکه زائر جسم زمین خورده ی تو زهرا شد غیرت اللهِ منی روضه ی تو ناموسی ست رفتی و روی همه بر روی زینب وا شد 🔸شاعر: _________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ________ تا روز محشر پرچمت بالاست عباس مدیون کام خشک تو دریاست عباس گرچه به ظاهر مادرت امّ البنین است اما به باطن مادرت زهراست عباس پشت و پناه اهل بیتی یا اباالفضل دلگرم نامت زینب کبراست عباس یک رکن عاشورا اگر نام حسین است نام تو هم یک رکن عاشوراست عباس بر ارمنی ها هم کراماتت رسیده لطف و کریمی تو یک دنیاست عباس بابُ الحوائج منسبی شایسته ی توست محشر دخیلت دستهای ماست عباس شرمنده ی لبهای تو آب فرات است کی مثل تو هم تشنه! هم سقّاست؟ عباس اهل حرم در انتظار تو نشستند دیدند که در علقمه غوغاست عباس دیدند که با قدِّ خم برگشته مولا داغ غم تو از رخش گویاست عباس آمد حسین و خیمه ات را واژگون کرد یعنی که افتاده دگر از پاست عباس گفتا؛ از این پس من علمداری ندارم بی تو حسین فاطمه تنهاست, عباس گفتا به زینب؛ زیور از دستت دَرآور شام غریبان بی تو واویلاست عباس شش ماهه, لب تشنه, به آغوش رباب و لبهاش مثل خشکی صحراست عباس من با سکینه از تو و قولت چه گویم حال تو را از من اگر که خواست؟ عباس… 🔸شاعر: _________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ________ شرمنده رباب شدم آبها که ریخت داند خدا کباب شدم آبها که ریخت من قول دادم آب بیارم برایشان پیش همه خراب شدم آبها که ریخت رویی نمانده تا که ببینم رباب را اصلا خود من آب شدم آبها که ریخت ام البنین که جای خودش من در این مسیر مدیون بوتراب شدم آبها که ریخت دردانه حسین روی من حساب کرد صد حیف بد حساب شدم آبها ریخت در خیمه ها برادرم ادرک اخا که گفت دیدند بی جواب شدم آبها که ریخت 🔸شاعر: _________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ________ شرمنده رباب شدم آبها که ریخت داند خدا کباب شدم آبها که ریخت من قول دادم آب بیارم برایشان پیش همه خراب شدم آبها که ریخت رویی نمانده تا که ببینم رباب را اصلا خود من آب شدم آبها که ریخت ام البنین که جای خودش من در این مسیر مدیون بوتراب شدم آبها که ریخت دردانه حسین روی من حساب کرد صد حیف بد حساب شدم آبها ریخت در خیمه ها برادرم ادرک اخا که گفت دیدند بی جواب شدم آبها که ریخت 🔸شاعر: _________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ________ اى علمدار رشیدم چه بهم ریخته اى مثل اکبر چقدر دوروبرم ریخته اى سرو رعناى برادر چقدر کم شده اى دست و پا میزنى و غم به دلم ریخته اى چشم هاى تو شده آینه ى مادر من با اخا ادرک اخا بال و پرم ریخته اى خودت افتاده و افتاده زمین پیکر تو متلاشى شده اى و اثرم ریخته اى تنت افتاد زمین حرمله بر من خندید میزند داد به خنده…چه بهم ریخته اى 🔸شاعر: _____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ________ اى علمدار رشیدم چه بهم ریخته اى مثل اکبر چقدر دوروبرم ریخته اى سرو رعناى برادر چقدر کم شده اى دست و پا میزنى و غم به دلم ریخته اى چشم هاى تو شده آینه ى مادر من با اخا ادرک اخا بال و پرم ریخته اى خودت افتاده و افتاده زمین پیکر تو متلاشى شده اى و اثرم ریخته اى تنت افتاد زمین حرمله بر من خندید میزند داد به خنده…چه بهم ریخته اى 🔸شاعر: _____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ________ روزی که عطش به جان گل‌ها افتاد از جوش و خروش خویش، دریا افتاد وقتی که فرات از لبت دوری کرد آب از نظر حضرت زهرا افتاد 🔸شاعر: ___________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ________ زدی دستِ عطش بر آب و لیک از آن ننوشیدی خدا داند فقط در آن چها بود و چها دیدی گلوی پاره اش دیدی، و یا گهواره اش دیدی که اینگونه حیا کردی بساطِ صحنه را چیدی کدامین عشق از این بهتر که در قاموسِ دریایی شرارِ العطش در جان ولی تو فکرِ صحرایی به چون تو در حجابِ آفرینش نیست موجودی کدامین وصل بِه از این که تو فرزندِ زهرایی چرا راضی شدی خالی کنی از پنجه باران را چرا حیفت نیامد تا دمی راضی کنی جان را برای آن که بخشیدی تمامِ هستیِ خود را نبیند با وفائیت غمِ جانسوزِ طفلان را! 🔸شاعر: _________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ________ شب به شب ماه به یاد لب عطشان حسین(ع) میکشد آه به یاد لب عطشان حسین(ع) شک ندارم که دلِ عرشِ خدا می‌لرزد گاه و بیگاه به یاد لب عطشان حسین(ع) آسمان گریه کنان یکسره با هق هقِ ابر شده همراه به یاد لب عطشان حسین(ع) کاسه آبی شده خورشید و دلش می‌جوشد هر سحرگاه به یاد لب عطشان حسین(ع) مطمئنم شده تر دیده ی یوسف آری! در تهِ چاه به یاد لب عطشان حسین(ع) از خجالت شده سرگشته و می‌پیچد رود راه و بی راه به یاد لب عطشان حسین(ع) خم شده مثلِ کمانی به شکستن نزدیک کمرِ ماه به یاد لب عطشان حسین(ع) تا به "سر" می‌رسد این واقعه لب میبندم قصه کوتاه! به یاد لب عطشان حسین(ع) ... 🔸شاعر: _________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————