eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
367 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تویی همان که فاطمه به نامت افتخار کرد همان که لطف و جود را صاحب اعتبار کرد تو از تبار مرتضی تو از شکوه حیدری نه از تبار بزدلی که از جمل فرار کرد هدف یکی ست پس برای حفظ دین مصطفی همان نمود صلح تو که تیغ ذوالفقار کرد نه مومنین نه مسلمین تویی معزالانبیاء به کوری کسیکه فتنه بر شتر سوار کرد خدا تورا سر مسیر ما یتیم ها گذاشت خدا به ما چقدر لطف و مهر بیشمار کرد تو در جواب فتنه ها سکوت کردی و سکوت ولی غریبی تو را زمانه آشکار کرد کسی شبیه تو چنین به صبر امتحان نشد چه ها میان کوچه با تو چرخ روزگار کرد چه شد که راه خانه را گل رسول گم نمود چه شد که کار خانه را به فضه واگذار کرد نوشته اند بعد از آن حسن دگر حسن نشد که هرچه کرد با تو میخ درب نابکار کرد برای دفن پیکرت دو تکه تخته جور شد همان دو تکه تخته را مدینه تیربار کرد ارث غریبی تو را حسین روی دوش برد و چرخ روزگار را دوباره داغدار کرد بمیرم آن دمی که ناگریز رفت و گوشه ای نشست و بوسه بر گلوی طفل شیرخوار کرد ادب رضا نمیدهد که شرح روضه وا کنم که پیش خواهرش چه ها شمر حیا ندار کرد 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
تویی امیر جمل، وارث رشادت حیدر لوای صبر و جهادی به روی دوش پیمبر حسین هست و ابوالفضل هست و قاسم و زینب تو را امیر مدینه! چه حاجت است به لشکر؟ به هیچ جا نرسیده است آنکه در همه ی عمر بدون عشق تو خوانده نماز و رفته به منبر بپای عشق تو آنکس که سر نداده عجب نیست که با معاویه در پای چند سکه نهد سر ستون دینی و  قرآن ناطقی چه نیازی به مدرک است؟ بگو مدرک از مباهله بهتر؟ صدای غرش شمشیر در غلاف، گواه است که صلح سرخ تو با فتح و عزت است برابر نه جام زهر، که جان تو را گرفت دمی که شکست پیش نگاه تو گوشواره ی مادر امام بی حرم! این دل همیشه بوده حریمت دلی که بوده به نام حسن همیشه معطّر 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
به هجران و به هر تأخیر در دیدار حساسند پسرها روی مادرهای خود بسیار حساسند نباید هیچ چشم ناروایی دورشان باشد به نامحرم، به حتی خندهٔ أغیار حساسند تب ناموس دارند و رگ غیرت به تن دارند به فتنه هایِ بین کوچه و بازار حساسند امان از لحظه ای که چادر مادر شود خاکی به ضرب تازیانه، حملهٔ مسمار حساسند به آتش، بغض، درب سوخته، بر طعنه و توهین به هر چیزی که مادر را دهد آزار حساسند به پهلوی لگد خورده، به بازوی ورم کرده به چشمانش که از سیلی ببیند تار حساسند به آن لحظه که برمیخیزد از بستر! به وقتی که- -عصای دست مادر میشود دیوار حساسند از آنکس که جسارت کرده بیزار و غضبناکند به حالِ زارِ مادر بینهایت بار حساسند تمام آنچه را گفتم امام مجتبی(ع) دیده ست پسرها وقت غم-دیدن به هر اقرار حساسند جوان بود و محاسن شد سفید از آن غم پنهان از اینجا میشود فهمید بر اسرار حساسند مغیره(لع) خوب میدانست احوالِ پسرها را که روی اشک های مادرِ بیمار حساسند! 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
با خوی تو حتی معاند ، دوست گردید می گفت دستت خیر دارد کم ولی نه آقای جنت از غریبی ات بگویم جبرییل بر تو گریه کرد آدم ولی نه دیوار و درب خانه ات از غصه می سوخت در خانه همسر داشتی مَحرم ولی نه جعده نمی دانست ای افتاده در خاک می سوختی می سوختی از سم ولی نه تاریخِ زخم جان تو روز دوشنبه است زهر است آرام دلت، مرهم ولی نه 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
دوباره زد به سرِ عاشقان هوای حسن نفس ، نفس، نفسِ سینه زن فدای حسن در این زمانه که هرکس به هر دَری زده است خوشا به حال کسی که شده گدای حسن ببین که روی لَبَش لختهْ خون به جای دعاست نگاه کن که اجابت شده دعای حسن چقَدْر یاسِ کبود آمده ست دورِ لَبَش چقَدْر روضه ی زهراست روضه های حسن میان کوچه ی تاریخ تا ابد پیداست چه رازهای مگویی ز ردپای حسن چه دید در دلِ کوچه که بود تا آخر همیشه بغضِ غریبانه در صدای حسن برای مادرِ او روضه خوان بخوان از او دوباره کرده دل اَبری اش هوای حسن بگو به مادرِ او ما غریب و تنهاییم غریب ها همه هستند آشنای حسن بگو دو غم به دلت ماند حضرتِ مادر کفن برای حسین و حرم برای حسن ولی مباد که غمگین شوی که ما هستیم همیشه مست حسین و همیشه پای حسن... 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
ای کاش بگیرند دو چشمِ پسرش را تا در دلِ این طشت نبیند جگرش را بدجور غریبانه نفَس می‌زند آقا آتش زده با غربت خود دور و برش را خوب است که آغوش حسین است کنارش تا که نزد هِی به زمین بال و پرش را نه اُم‌ِبنین نه که ابالفضل توان داشت عباس گرفته است کنارش کمرش را تا خواهرش اینجا نرسیده است بگویید بر طشت نریزد جگرِ شعله‌ورش را از زهر نبود اینهمه خونابه که آمد آن کوچه نشان داد خدایا اثرش را صد شُکر سرش بر روی دامان حسین است تا بر روی حجره نکشد باز سرش را افسوس حسن نیست به گودالِ حسینش تا شمر نگیرد روی آن سر تبرش را 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
✅بنداول منم اسیر و فراغ و داغ مدد مدد یا شه عراق فکیف اصبر علی فراق دنیای ما این روزا چه نامرده تو قلب عاشقا یه دریا درده کاشکی که به قد اربعین پارسال میشد زمونه به عقب برگرده دله من تنگ برا دیدن گنبد طلات برا اربعین و اون کف خوابیای کربلا برا چایی های تلخ توی مسیر نجف و برای بوسه زدن به اون ضریح باصفات بسه دیگه این هجران و دوری کردم یه ساله همه ش صبوری بعیده بی تو زنده بمونم دووم بیارم آخه چه جوری منم اسیر و فراغ و داغ مدد مدد یا شه عراق فکیف اصبر علی فراق ✅بند دوم قرمزه وضعیته دل توو این شبا و این روزا یه رحمی کن به دلی که شده به عشقت مبتلا یاد حریم تو حسین آتیش زده وجودم و بگو برا کدوم گناه جا موندم از کرببلا دله صبورم یاد تو افتاده نمیره یادم با یه قلب ساده مسیر مشایه تو از موکبها راه افتادم سمت حرم توو جاده این اربعینم رنگ خزونه دل غمینم میگیره بونه مادر پیرم امید نداره تا سال دیگه زنده بمونه ........ منم اسیر و فراغ و داغ مدد مدد یا شه عراق فکیف اصبر علی فراق 💠💠💠1⃣0⃣1⃣8⃣💠💠💠 ⛈ 🦋 https://telegram.me/joinchat/BELnMjv2DPLwmVDRQ2ISoQ
هدیه به حضرت زینب صلوات شور یا زمینه اربعین رسیدم با دیده ی.نم رسیدم با قلبه پر غم رسیدم کنارت داداش می بینی با قامت خم سلام برادر سلام ای صد پاره پیکر حسین سلام برادر سلام ای غریب مادر حسین سلام برادر سلام ای یوسف من نوح من سلام برادر سللم ای شهید مذبوح من بند دوم خواهرت تو بی تاب شده از اشک چشماش پرآب شده بعد از تو دیده های من دیگه حسین بی خواب شده یادم نرفته وقتی که خیمه ها اتیش گرفت یادم نرفته دامنه بچه ها اتیش گرفت یادم نرفنه با شمر سنان شدم همسفر یادم نرفته که با سا ربان شدم همسفر بند سوم بار بلا رو دوشم بود کهنه پارچه روپوشم بود صدای قهقهه ی شمر هر لحظه توی گوشم بود یادم نرفته افتادی تو شیب گودال حسین یادم نرفته پیشه چشمام رفتی از حال حسین یادم نرفته نشست با چکمه روی پیکرت یادم نرفته برید از قفا با خنجر سرت رضا نصابی https://t.me/rozeneshinan
هدیه به حضرت زینب صلوات شوریا زمینه چشمت روشن بردن منو بازار جلو چشِ انظار تومجلس اغیار دادن من و ازار نبودی داداش غصه عادت شد به اهل بیت تو فقط جسارت شد تو این مسیر خیلی رقیه اذیت شد نبودی داداش با قامت خم داداش رسیدم رسیدم رسیدم از این زمونه خیری ندیدم ندیدم ندیدم زخمیه زنجیرم از زندگی سیرم می بینی حسین نا خوشِ احوالم شکست پروبالم می بینی حسین بند دوم تو نپرس از رباب و گهواره نپرس ز گوشواره از گوشای پاره از چشمی که تاره دیگه بریدم تو نپرس از چادرای سوخته دست و پای سوخته نپرس برادر از معجرای سوخته دیگه بریدم رقیه میگفت عمه ببرم ببرم ببرم درد میکنه پهلو و کمرم کمرم کمرم تو این چهل روزه یه روز خوش حتی حسین ندیدم نبودی داداشم ندیدی که از شمر چیا شنیدم شعر. رضا نصابی. حسین عیدی https://t.me/rozeneshinan
هدیه به حضرت زینب صلوات شور یا زمینه رو ضه ای اربعین حسین پاشو داداش ببین رسیدم خسته و دل غمین رسیدم بعد یه اربعین رسیدم ای وای ای وای ای وای ای وای ای وای ای وای ای وای ای وای حسین با خودم چشم تر اوردم یه چمن نیلو فر اوردم غنچه های پر پر اوردم ای وای ای وای ای وای. ای وای ای وای. ای وای. ای وای. ای وای شکسته بالم خیلی بد حالم بهت حق می دم نشناسیم برادر بعد تو خیلی مصیبت دیده خواهر ای وای. ای وای. ای وای. ای وای ای وای ای وای. ای وای ای وای حسین از درد سرم چیزی نپرس از دورو برم چیزی نپرس از چشم ترم چیزی نپرس ای وای. ای وای. ای وای. ای وای ای وای. ای وای. ای وای. ای وای حسین از خاطرات سفر نپرس از مردم خیره سر نپرس از حراجیه معجر نپرس ای وای. ای وای. ای وای. ای وای ای وای. ای وای. ای وای. ای وای بردنم بازار میونه انظار به اشکای چشم من می خندیدن به دورم رقاصه ها می رقصیدن ای وای. ای وای ای وای. ای وای ای وای. ای وای. ای وای. ای وای رضا نصابی https://t.me/rozeneshinan
من خسته بودم بر لبم اما تبسم بود یک دست پرچم بود یک دست استکانِ چای یک سو صدای روضه ی عباس می آمد یک سو صدای گرم یک کودک که : بارِد مای! بر ابری از اشک و شعف مشتاق می رفتم هم آبله هم درد، پایم را بغل می کرد هر بار کامم تلخ می شد از غم دنیا چای عراقی بود کامم را عسل می کرد باور نخواهی کرد چیزی را که می گویم چشمان من بیدار بود آن دم که می دیدند ما را کسی در خانه مهمان کرد و با اهلش بر خاک و سرما در حیاط خانه خوابیدند مشّایه یعنی پیرزن یک کیسه ی کوچک پر کرده بود از نان و با پای علیل خود خود را به زائرها رساند و نان تعارف کرد می ساخت درد و پیری و غم را ذلیل خود مرد کهنسال رشیدی بین یک موکب گویا زعیم و شیخ قومی از عشایر بود گفتند نذری دارد و هر سال می آید کارش در این جا شستن جوراب زائر بود مشایه یعنی رنگ هفتاد و دو ملت را هرجا که حرف عشق شد یکرنگ می سازد مشایه یعنی هرکه هستی باش عاشق باش هر چیز غیر از عشق اینجا رنگ می بازد حیرت گناه ماست مایی که نفهمیدیم این چیزها در کربلا بسیار عادی بود ما آنچه می دیدیم را باور نمی کردیم این ماجرا اصلا برای ما زیادی بود باید که برگردیم راه کربلا باز است در کربلا هستیم هر جای زمین هستیم در خانه ی دل جز حسین ابن علی کس نیست در خانه ی خود زائران اربعین هستیم 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
امسال دوریم از تو... لابد حکمتی دارد باشد، ولی عاشق دل کم‌طاقتی دارد مشتاقی و مهجوری و دلتنگی و دوری این قسمت ما بود... هر کس قسمتی دارد جز آه چیزی در بساطم نیست، اما آه... گویند آهِ دلشکسته قیمتی دارد نذر زیارت داشتم از جانب «سردار» اینک ولی او با ضریحت خلوتی دارد این اربعین دنیا زیارتگاه یار ماست هر گوشه‌ای یک دلشکسته حاجتی دارد 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
عالم اگر قطره است، دریا میشود زینب اشک علی و اشک زهرا میشود زینب صبرحسن در اوج، معنا میشود زینب هرچه حسین گفتیم فردا میشود زینب عشق علی حتماً بهایش میشود زهرا حیدر، تمام شب دعایش میشود زهرا ذکر قنوت و ربّنایش میشود زهرا سر ریزِ این اوقات، حالا میشود زینب تا کربلا با پای زخم و پر ورم رفتن... بین عراقی ها، شریف و محترم رفتن... شبهای موکب، خواب و رویای حرم رفتن... تا اربعین پیوسته دنیا میشود زینب اشکی به پایش ریختیم و زود نافع شد فوراً نگاهی کرد و سینه زن مدافع شد راه شهادت بازشد، دعوا مرافع سد دشمن نخواهد دید تنها میشود زینب زینب امامت داشته من دیر فهمیدم در روضه های او که گشتم پیر فهمیدم قرآن کلام اوست، از تفسیر فهمیدم اصلاً حسینِ رویِ نی ها میشود زینب وقتی سری در دست جمعی تیره بخت افتاد وقتی مسیرش بر کلیسا و درخت افتاد وقتی که راهش بر تنور و تشت و تخت افتاد در کاروان انّا هدینا میشود زینب با خطبه هایش کوفه را زیر و زبر کرده آنقدر که دشمن هم احساس خطر کرده چون مادرش در کوچه ها شق القمر کرده پس ذوالفقار دست مولا میشود زینب دروازه ء ساعات و ساعت های طولانی بازار شهر و آن اقامت های طولانی زخم زبانها و جسارت های طولانی آنجا دخیل چشم سقا میشود زینب زیر هجوم سنگ، محور میشود فوراً در ازدحام شام، حیدر میشود فوراً پیش یهودی ها پیمبر میشود فوراً هرجا که دین محو است پیدا میشود زینب دیدند خیلی دلخُورش، اما نیفتاده رد می شدند از چادرش، اما نیفتاده خورده زمین خانه پُرش، اما نیفتاده با یاحسینی از زمین پا میشود زینب در دست هاشان روسری بود و نمی دادند عمّامه و انگشتری بود و نمی دادند خلخال پای دختری بود و نمی دادند وای آن وسط پایین وبالا میشود زینب آنکه رقیه را به روی ماسه ها دیده قاری خود را مجلس هم کاسه ها دیده دور و بر خود جمعی از رقاصه ها دیده با این مصیبتها قدش تا میشود زینب 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
دیگه دارم از تو خیلی دور میشم دســـــــت بی پناهمو رهــــــا نکن هرکاری میخوای بکن ولی حسین منـــو از خودت فقـــــط جدا نکن مگه کربلا فقط جای خوباس....؟ یکــــــی مثه من حرم جـا نداره؟ بیخیال کربلا دوســــــــــت دارم عشـــق من که شرط و اما نداره اربــــــــعین سال قبلــــــی به دلم قــــــول اربعین امــــــــسالو دادم امسالم که بستــه شد راه حــــرم دل من تنگــــه چه گیری افتادم... کی میفهمه حال جامونده هارو؟ موکب امام رضـــــا یادش بخیر داره میکُشه منو فـــــــــــراق تو "اربعیـــن و کربـــلا یادش بخیر" واسه اون لحظـــه دلم پر میزنه که یه بچه آب تـــــعارُف میکنه یا همون صــحنه که میری موکبا پیرمــــــرده کفـشارو جُف میکنه با چـه عشقـــی نوکری تو میکنه اون پسر بچه که روی ویلچــره! سینی خرمــــا میذاره رو سرش غصه ی مسافرارو میخوره... اونی که رفته میدونه چی میگم شب جمعه کربــــــــلا چه حالیه! ولی معصیــت یه کاری کرده که توی خوابــــــم میبینـم دوسالیه 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
از کرامت های ربُّ ٱلعالمین قسمت شود با دعای مؤمنات و مؤمنین قسمت شود آن شرورِ پُر گناهم؛ این حرم دل می برد آن بگیر از من بزودی تا که این قسمت شود شش جهت قران به سر دارم شبِ قدرِ من است تا حریم طا و ها و یا و سین قسمت شود در حساب آورده ما را مادرت پای ضریح قبل دعوت شک نکن باید یقین قسمت شود تکّه ای محض تبرّک جستن ذکر قنوت میشود از گنبدت سنگ نگین قسمت شود؟! زائران بار سفر بستند و اشکم شد روان کاش روزی گریه در آن سرزمین قسمت شود آرزو دارم بزودی پا به پای خواهرت از حرم تا قتلگاهت اربعین قسمت شود! 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
تسکینْ ،دوا ،مُسَکِّنِ قلبم، دوای توست داروی قلب مضطَرِ من کربلای توست این دردِ لاعلاجْ، فَلج کرده عضو، عضو این ناشی از مُفارِقَتِ نینوای توست... کاری نما طبیب تویی، پر ز درد، من جانا اُمیدِ اَوَّل و آخر، شفای توست آقا... دوباره اذن حرم بر عجم بده... ما را سوا مکن، دِلِ ما هم گدای توست از ما بگیر هر چه تو را دور میکند، در نزد ما هر آنچه که هست از برای توست نزدیک اربعین شده و مضطرم حسین (ع) دل چشم به راه جود و سخا و عطای توست در کوی عاشقان که صبوری مُقَدَّم است شکوه نمیکنم که رضایم رضای توست... 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
بوی بهشت دارد اگر سرزمین تو خیل ملائکند کنون همنشین تو گل کرده است باز در این فصل عاشقی جا پای جابرت، قدم زائرین تو بعد از قیام سرخ تو دیگر عجیب نیست این محشر به پا شده در سرزمین تو پیوند خورده تاول پاهای زائرت با زخم پای دخترک نازنین تو موکب به موکب آمده تا در عمود عشق بوسه زند به تربت پاک جبین تو با واژه های مرثیه اش زائرت شده این شاعر شکسته ی با غم عجین تو با پای دل قدم به قدم می روم،اگر جا مانده ام ز قافله ی اربعین تو بارانی ام، به شوق تسلایت آمدم این گونه های خیس من و آستین تو 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
بوی بهشت دارد اگر سرزمین تو خیل ملائکند کنون همنشین تو گل کرده است باز در این فصل عاشقی جا پای جابرت، قدم زائرین تو بعد از قیام سرخ تو دیگر عجیب نیست این محشر به پا شده در سرزمین تو پیوند خورده تاول پاهای زائرت با زخم پای دخترک نازنین تو موکب به موکب آمده تا در عمود عشق بوسه زند به تربت پاک جبین تو با واژه های مرثیه اش زائرت شده این شاعر شکسته ی با غم عجین تو با پای دل قدم به قدم می روم،اگر جا مانده ام ز قافله ی اربعین تو بارانی ام، به شوق تسلایت آمدم این گونه های خیس من و آستین تو 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
پر از تلاطم پنهان پر از هراس نهانم شبیه راه نرفته شبیه برگ خزانم گذشت سالی و چشمم ندید کرب و بلا را بگو چه می شود امسال؟ واقعا نگرانم سپرده ام به خدا پای روضه تو بمیرم سپرده ام به خدا بی غم تو زنده نمانم خوشا به حال کسی که شده ست پیرغلامت خداکند که فدایت شود سر و تن و جانم خداکند که نگویند آرزو به دلش ماند مرا ببر به حریمت ببر هنوز جوانم دلم گرفته و درد فراق درد کمی نیست خلاصه اینکه دوباره به کربلا برسانم 🔸شاعر: _______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
می سپارم به رفیقانِ زیارت رفته که بجای منِ جامانده قدم بردارند https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🔘🔘🔘75🔘🔘🔘 بند1️⃣ نشد بشم،یه همسفر توراه کربلا با حجت الله نشد شب رو، کنم سحر تو راه کربلا با حجت الله ..... نشد براتم امضا بشه قطره راهی دریا بشه نشد راهیِ کربلا شم از عالم خاکی جداشم ..... زانو بغل گرفتمو دیگه دارم دق میکنم عکس حرم رو میبینم یه گوشه هق هق میکنم کربلا کربلا کربلا.... •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2️⃣ خودم اینجام،دلم اما یه کوله روی دوششه تو جاده س به همراهِ،یه زائر که اونم از نجف اومده،پیاده س ..... باز پیچیده عطر أقاقی عطر چای تلخ عراقی چایی نه جانم چه شرابی پیچیده نغمه ی هلا بی ..... باچادر خاکی توراه حضرت زهرا ایستاده میگه خوشومدین همه آی زائرای پیاده کربلا کربلا کربلا..... •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3️⃣ خودم اینجام،دلم امّا توی جادّه داره با گریه میره باقلب خون،به کربلا داره از طرف رقیه میره ..... از سفر رقیّه جا مونده توی خرابه تنها مونده زینب میگه با چشم گریون دخترت جامونده داداش جون ..... امانتت تو شهرشام توی خرابه خوابیده اگر بدونی بعد تو از غم تو چی کشیده ای داداش ای داداش ای داداش.... •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ❇️باحضور یکصدو سی شاعر خوشنام کشور ✳️سبکهای خام و بروزبرای هر مناسبت✳️ ✅با روضه نشینان بروز باشید 👇👇👇👇👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/BELnMjv2DPLwmVDRQ2ISoQ
ای پرنده منم اینجا توی شهر غصه هام که توو غربت غم یارم شده خواب هرشبام کربلا خونه ی مادریمه و منم دارم دیگه دق میکنم و ،خسته ازین حال و هوام تو که پر داری و آزادی بگو موندی چرا پر بزن برو از اینجا حرم امام رضا(ع) نه نیاز داری به ویزا نه یه اشنا میخوای هوایی مرزا رو رد کن میرسی کرببلا بشکن این قفل قفس رو برو خال آسمون پر بزن برو تا جنت تا بهشت بی کرون آب و دونه تو میریزن زائرای مهربون پر بزن بجای ماها زیارت نرفته ها تو که آزادی برو به سمت ایوون نجف از مسیر موکب و مشایه تا به هرطرف یه خبر برام بیار از زائرای اربعین از نجف تا کربلا از کاظمین تا سامرا ‌شصت هزار تا زائر آخه به خدا خیلی کمه عاشقای میلیونیت کجا رو دارن غیر تو با یه گوشه ی نگات زندگیا عوض میشه خوش به حال اون که میشه عاقبت بخیر تو الهی دورت بگردم ،چرا راهم نمیدی سهمیه بندی شده کرببلات برای ما باشه آقا حرمت ارزونی خوبات ولی لا اقل رو بر نگردون از ماها ایرونیا 💠💠💠1⃣0⃣8⃣7⃣💠💠💠 ⛈ 🦋 نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات) https://t.me/rozeneshinan
به قلم 💙🌸بند اول🌸💙 پناه قلبمی حواست هست به نوکرت بخر منو حسین تو رو به جون مادرت نذار بشم جدا بشم همیشه رو سیاه منت بذار سرم قسم به موی دخترت رؤیای حرم توی سر دارم پشت دره خونته کارم ردم نکنی آقا جونم یک کاری بکن گرفتارم قلبا خونه بطلب ما رو دل مجنونه بطلب ما رو صحنت واسم خونهٔ دوم سمته خونه بطلب ما رو یبن الزهرا ابی عبدالله 💙🌸بند دوم🌸💙 حرم دیگه شده تمومه فکر و ذکره من خماری میکشه بدون تو همه بدن میدونی خوب آقا دلم میخواد یه کربلا تو رو قسم میدم به کرمه امام حسن دوری واسه من خیلی سنگینه من حال و هوام بی تو غمگینه این نوکرتو شبا تو خوابش هی کربلای تو رو میبینه کله مضمون بطلب ما رو وضعم داغون بطلب مارو آقا اصلاً یک شبه جمعه زیره بارون بطلب ما رو یبن الزهرا ابی عبدالله 💙🌸بند سوم🌸💙 باید سلام بدم به تو بازم با فاصله تمومه طاقتم نموند برا من حوصله بزار برام قرار میمیرم از این انتظار هرچی که میکشم همش زیره سره دله من بچگیمو پای تو دادم چون سینه زدم حالا آبادم کشتیه نجات آقا ممنونم تو شاه منی که من آزادم دسته آخر بطلب مارو باز ای دلبر بطلب مارو رؤیامی یا قدیم الاحسان یبن حیدر بطلب مارو یبن الزهرا ابی عبدالله ❇️باحضور یکصدو سی شاعر خوشنام کشور ✳️سبکهای خام و بروزبرای هر مناسبت✳️ ✅با روضه نشینان بروز باشید 👇👇👇👇👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/BELnMjv2DPLwmVDRQ2ISoQ