eitaa logo
روزنگار
846 دنبال‌کننده
73.2هزار عکس
43.2هزار ویدیو
1.7هزار فایل
مجله روزنگار ، حاوی مطالب مفید در موضوعات مختلف مرتبط با حال و هوای روز و کاربردی است. قدمت چندین ساله این کانال آنرا به مرجعی قابل جستجو تبدیل کرده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🎤 | دو سند مهم که برای اولین بار در کتاب روح‌الله منتشر می‌شود 🎤 بخشی از مصاحبه با آقای هادی حکیمیان، نویسنده کتاب روح‌الله:👇 🔹 ... این کتاب شامل دو سند مهم است که تاکنون منتشر نشده‌اند. یکی از این اسناد مربوط به انتخابات دوره‌ی هفدهم است که در زمان دکتر مصدق در سال ۳۲ برگزار می‌شود. در این سند، نامه‌ای هست که امام خمینی به سید علی محمد وزیری، یکی از روحانیون یزد، می‌نویسند و از او می‌خواهند که در انتخابات شرکت کند و مردم را تشویق کند که به شیخ مهدی حائری، فرزند آشیخ عبدالکریم حائری، رأی بدهند. این سند برای اولین‌بار در این کتاب منتشر شد و اهمیت زیادی دارد، چون نشان می‌دهد که امام از سال‌ها قبل از انقلاب به انتخابات و رأی و آراء عمومی اعتقاد داشته‌اند. یعنی صرفاً این نبوده که امام وقتی رهبر شدند، مردم را به شرکت در انتخابات تشویق کنند. 🔹 امام در آن زمان هم انتخابات و مراجعه به رأی و آراء عمومی را یک راهکار بسیار مهم برای حل مسائل و مشکلات کشور می‌دانند. ایشان می‌گویند که مردم را تشویق کنید تا دو یا سه نفر آدم صالح به مجلس بروند و همین چند نفر می‌توانند منشأ اثر باشند. اگر ما بتوانیم این چند نفر را به مجلس بفرستیم، خودشان می‌توانند کارهای زیادی انجام دهند و اثرگذار باشند. 🔹 سند دیگر نیز مربوط به سال ۱۳۲۷ است. در این سال، وقتی که رژیم اشغالگر قدس اعلام موجودیت می‌کند، روحانیت قم و تهران درصدد برمی‌آیند که عکس‌العملی نشان دهند. جلسه‌ای تشکیل می‌دهند و قرار می‌شود متنی تهیه شود و به تشکیل دولت اسرائیل اعتراض کنند. ظاهراً جمعی که در جلسه بودند، چند متن می‌نویسند و در جلسه‌ی بعدی نوشته‌ها را می‌خوانند. در نهایت، متنی که امام خمینی نوشته بودند در اعتراض به تشکیل دولت اسرائیل انتخاب می‌شود. این نامه، نامه‌ی اعتراضی خطاب به پاپ است. متن نامه برای امام خمینی است، اما به اسم و امضای مرحوم آیت‌الله سید محمد بهبهانی ارسال می‌شود، زیرا ایشان آن زمان معروف‌ترین و مسن‌ترین مجتهد تهران بودند. این نامه نیز برای اولین بار در این کتاب آمده است. 📚 تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «روح‌الله» ۱۱ خرداد منتشر خواهد شد 🖼 🔍 متن کامل مصاحبه را بخوانید👇 khl.ink/f/60209
🎤 | اصحاب آخرالزّمانی سیّدالشّهدا... 🔹️ «همه چیز دست خدا است...»! این‌ها را سردار محمّد باقری می‌گوید؛ می‌گوید و محجوبانه سر به زیر می‌اندازد تا بغضش را از عقب ماندن از قافله‌ی شهدا و به‌خصوص برادر شهیدش پنهان کند. «خدا»، این واژه‌ی سه‌حرفی، مسیر زندگی و تلاش و مجاهدات همه‌ی سربازان سال‌های قبل و سرداران دیروز و شهدای امروز؛ آنانی که در تمام سال‌های عمر، بیش و پیش از آنکه امیدشان به ابزار و جنگ‌افزار باشد به خدا و ایمان به او و عده‌های صادقش بود؛ همین هم باعث شد که در اوج زَرق‌وبَرق دنیایی، مِهر خمینی کبیر (رحمة الله علیه) و حرف‌ها و شعارهایش به دلشان بنشیند. 🔹️ سایر شهدای بامداد جمعه بیست‌وسوّم خرداد هم از این قاعده مستثنا نیستند. غلامعلی رشید، حسین سلامی، امیرعلی حاجی‌زاده و دیگران، همگی در زمانی به ندای توحیدی خمینی کبیر (رحمة الله علیه) لبّیک گفتند که از نظر حساب‌و‌کتاب‌های مادّی، منطق چندانی نداشت. آن‌ها نور خدا را در شخصیّت خمینی (رحمة الله علیه) دیده بودند و همین برایشان کافی بود، حتّی اگر مسیری که خمینی کبیر (رحمة الله علیه) به آن اشاره می‌کرد، در دنیا هیچ رهروی جز ملّت ایران نداشته باشد. منبع قدرت، خدا بود؛ برای قدرتمند شدن هم باید به او متّصل شد و خمینی حلقه‌ی این اتّصال بود. 🔹️ وعده‌ی خدا این بود که اگر او را یاری کنند، خدا هم یاری‌شان می‌کند و آن‌ها به این وعده ایمان داشتند؛ پس تمامشان را برای خدا گذاشتند و خدا هم به وعده‌اش عمل کرد. متجاوز بعثی، بعد از هشت سال جنگ و با وجود چند برابر شدن و توسعه‌ی ماشین جنگی‌اش به سبب یاری شرق و غرب، بهره‌ای از خاک این مُلک نبرد و در نهایت، تسلیم اراده‌ی باقری و رشید و سلامی و دیگر رزمندگان شد. خدا پای وعده‌اش ایستاده بود. مردان بااراده‌ای که دیکتاتور بعثی تسلیم اراده‌ی آن‌ها شد، در تمام طول سال‌های پایان جنگ تا ایران قدرتمند امروز، تسلیم خدا و اراده و رضای او بودند و مگر برای چنین کسانی پایانی جز شهادت می‌توان متصوّر بود؟ شهادت پاداش طبیعی یک عمر مجاهدت بود برای کسانی که تصمیم گرفته بودند جز در مقابل خدا، در برابر هیچ چیز سر خم نکنند. 🔹️ به تعبیر سیّدمرتضیٰ آوینی، اصلاً غایت خلقت جهان هم همین بوده؛ اینکه انسان‌هایی پرورش یابند که در برابر شداید، بر هر‌چه ترس و شک و تردید و تعلّق غلبه کنند و حسینی شوند. این غلبه بر تعلّق‌ها و تردید‌ها است که قدرت می‌آورد و این‌ها استادتمام غلبه بر تعلّق‌ها هستند. محمّد باقری درست فهمیده بود که همه چیز دست خدا است! خدایی که دهه‌ی ۶۰ بود، سال‌های جنگ بود و الان هم هست؛ خدای «اَنتُمُ الاَعلَون»، وقت نصرت و امداد؛ خدای وعده‌های صادقِ «لا یُخلِفُ المیعاد» و این بندگان نیک او که پای یاری دینش آمدند؛ اصحاب آخرالزّمانی سیّدالشّهداء (علیه السّلام) که حتّی اگر هم جنگ نمی‌بود، باز هم راه و سرنوشت‌شان از کربلا می‌گذشت. 📝 ستون «» در شماره‌ی جدید هفته‌نامه خط‌حزب‌الله را از اینجا بخوانید. 💻 Farsi.khamenei.ir
📢 | ما روی آیه‌های قرآن حساب کرده‌ایم 👈 گزارشی از مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در حسینیه امام خمینی در شب هفتم محرم ۱۴۴۷؛ چهارشنبه، ۱۱ تیر ۱۴۰۴؛ به قلم خانم فائضه غفارحدادی نویسنده ادبیات مقاومت و پایداری. ▪️دیروز خدا تنظیمات هوای تهران را گذاشته بود روی «برشته کردن» و هنوز تا ساعت چهار و نیم عصر که صف درازی جلوی ورودی خیابان کشوردوست منتظر باز شدن درهای حسینیه بودند، روی همان حالت بود. به هر کس می‌گفتم:‌ «چرا این قدر زود اومدی تو این گرما؟ مگه مراسم شب نیست؟» می‌گفت: «برای این که برم داخل حسینیه و آقا رو ببینم.» شوق عجیبی توی صورت همه‌شان بود. شاید هم اثرات گرما بود که لُپ‌ها را گل انداخته بود. ▪️درها باز شدند. ولی صف به کندی پیش می‌رفت و فرصت بود من همچنان سؤال بپرسم. «به نظرتون آقا امشب میان؟» جواب‌ها مختلف بود. از «بله حتما میان.» و «نمی‌دونیم.» تا «چرا نیان؟» وقتی می‌گفتم: «خب معلومه به خاطر تهدیدها دیگه.» جوش می‌آوردند که «اونا رو بدید ما خودمون ریز ریزشون کنیم! دونه‌دونه موهاشونو بِکنیم!» روحیه‌ها عجیب بالا بود. به‌نظرم رسید همین یک صف زن و بچه‌ی هلاک شده از گرما برای اجرای فتوای علما کفایت می‌کند! 🔎 مطالعه متن کامل روایت:👇 https://farsi.khamenei.ir/others-report?id=60592
📢 | بخوان... بخوان سرود را... ✍روایتی از مراسم عزاداری شب عاشورا در حسینیه امام خمینی با حضور رهبر معظم انقلاب ▪️دوازده شب گذشت؛ دوازده شبِ پر شراره، شب‌هایی که آسمانِ وطن، با فریاد موشک‌ها و نعره‌ی ضدهوایی می‌لرزید. دشمن آمده بود تا امید را خاموش کند، تا ستون‌های ایمان را بلرزاند، اما در دل تاریکی‌ها، یک دلتنگی بزرگ‌تر از صدای آژیرها بود: نبودن او... نبودن آن قامتِ آشنا در حسینیه‌ی خاموش اما زنده به نورِ عشق حسین. ▪️مردم می‌آمدند، می‌نشستند، عزاداری می‌کردند، می‌گریستند، اما چشمشان مدام به در بود؛ چشم به راه سایه‌ی آن عبای خاک‌خورده، آن دست بالا رفته برای سلام، آن نگاه که بیشتر از هزار خطبه، قوت قلب بود. ▪️اما او نیامده بود… نه به خاطر خستگی، که خستگی در قاموسش معنا ندارد؛ نه به خاطر ترس، که ترس در فرهنگ مردان الهی بی‌معناست. او نبود، چون جنگ بود؛ چون خطر بود؛ چون دشمن، دقیقاً می‌دانست کجا باید بزند تا دل‌ها بلرزد. ▪️و حال... شب عاشوراست. شبی که کربلا زنده می‌شود، شبی که اشک از چشم نمی‌ریزد، که از دل می‌جوشد. حسینیه امام پر است، اما هنوز یک چیز کم است... تا آن‌که در باز می‌شود... ▪️ناگاه سکوت، صدای گام‌های آشنا را می‌شنود. بغض‌ها می‌ترکند، اشک‌های شوق اما بی‌اجازه جاری می‌شوند. او آمده... در میان شعله‌ی تهدید، با اقتدار آمده... ▪️رهبر آمده است. ساکت، محجوب، اما با نوری که تا عمق قلب‌ها می‌تابد. حسینیه، نفس نمی‌کشد. همه ایستاده‌اند؛ اشک‌ها جاری است، عشق و اندوه در هم تنیده. او نگاهی به مداح می‌اندازد و با صدایی که سال‌هاست ستون امید این ملت است، آرام می‌گوید: 📢 بخوان... بخوان سرود ای ایران را... ▪️و صدای مداح، لرزان اما محکم، می‌خواند: در روح و جان من میمانی ای وطن... ▪️و همه باهم با فرمانده کل قوا میخوانند؛ ای ایران ایران دور از دامان پاکت دست دگران، بد گهران... ▪️حسینیه دیگر فقط جای سوگ نیست؛ شده‌است حریم افتخار، حریم دلتنگی‌هایی که حالا با اشکِ شوق شسته می‌شوند. اشکِ حسین، با اشکِ وطن، یکی می‌شود. صدای گریه، صدای ایمان است، صدای دلدادگی به مردی که در میانه‌ی آتش، با لبخند آمده تا به ما بگوید: من کنار شمایم، تا آخرین نفس. ✍ پرویز کرمی 🖥 Farsi.Khamenei.ir
📢 | گزارشی از دیدار صبح امروز مسئولان قوه قضائیه با رهبر انقلاب؛ 👈 خدا پیروزی‌تان را تضمین کرده است 🔹️ به نظر می‌رسید محور مهم بیانات امروز ۲۵ تیرماه ۱۴۰۴، مردمند و اشاره مشخص رهبر انقلاب به عبارت و گزاره‌ی «امر ملّی» و وظایف همه ما، از قاضی و امام‌جمعه گرفته تا روزنامه‌نگار و مسئول دولتی و روحانی برای حفاظت از دستاورد مقدس. 🔹️ مردمی که به مفهوم واقعی کلمه با ظاهرها و چهره‌های مختلف و وزن‌های مذهبی متفاوت در شرایط بحرانی با مسئولیت تمام، شانه زیر بار مسئولیت دادند و معمار مفهوم «امر ملّی» شدند و یک حصار محکم و اتحاد عظیم شکل دادند برای این «دستاورد مقدس»؛ اتحاد برای دفاع از «ایران عزیز». اتفاقی که به تعبیر شخص آیت‌الله خامنه‌ای محاسبات دشمن را بر هم ریخت. اتحادی که منافاتی با اختلاف سلیقه ندارد وقتی که روبه‌سوی تنها حقیقت موجود در عالم خلقت داشته باشد. 🔹️ اصلا خود خدا بود که این نقشه‌ی آمریکایی-صهیونی را باطل کرد. همان خدایی که پیش از این لشکر شیطان را در صحرای طبس زمین‌گیر کرده بود و خرمشهر را هم آزاد. مردمِ پشت‌گرم به وعده‌ی خدا هم، مجرای اعمال اراده‌ی او بودند. مردمی که در برابر زور و ظلم دلشان گرم است به وعده‌ی خدا. 🔹️ آیه‌ی روی نگین انگشتر آقا که یکی از بچه‌های عکاس به ما نشان‌ می‌دهد نه یک عقیده‌ی شخصی بلکه نمادی روشن از اعتقادی است که از بطن و تار و پود یک جامعه‌ی ۹۰ میلیونی جوشیده و بیرون آمده است: «ان معی ربی...!» چیزی که از یک حنجره‌ی باشرف هم در طول روزهای جنگ بیرون آمد و بر جان‌ها نشست: «مردم! خدا مراقب ماست!» 🔹️ ایمان به خدا، حضور مردم و محقق کردن امر ملی اما چیزی نیست که باعث شود قدرت سخت فرزندان ایران در نیروهای مسلح به حاشیه برود: «در این حادثه اخیر ما از جنگ استقبال نکردیم... ما رژیم صهیونیستی را سرطان می‌دانیم. رژیم آمریکا را هم به خطر پشتیبانی از او جنایتکار می‌دانیم اما ما از جنگ استقبال نکردیم. ما به پیشواز جنگ نرفتیم ولی وقتی دشمن حمله کرد پاسخ ما کوبنده بود... ما در این جنگ محکم وارد شدیم.» در این فضا مشخص است که ادامه‌ی مسیری که ایرانی‌ها در پیش گرفته‌اند متفاوت از راهی نیست که تا الان طی شده: «هم دوستان هم دشمنان بدانند؛ ملت ایران در هیچ میدانی به‌صورت ضعیف ظاهر نخواهد شد چون ابزارهای لازم را داریم... دست‌مان پٌر است هم در میدان دیپلماسی هم در میدان نظامی!» 🔍 مطالعه متن کامل روایت:👇 farsi.khamenei.ir/others-report?id=60702
📢 | قدمگاه شهیدان است اینجا! ✍ گزارشی از مراسم بزرگداشت چهلمین روز شهادت شهدای جنگ تحمیلی ۱۲روزه رژیم صهیونیستی برضد ملّت ایران در حسینیه امام خمینی(ره) به قلم آقای مهدی مولائی 🔹️صبح سه‌شنبه، حوالی ساعت هشت، آفتاب مردادماه جان‌گرفته بود و داغ می‌تابید. مردان و زنان سیاه‌پوش دسته‌دسته می‌رسیدند. بعضی در حال حرکت چفیه‌ای بر دوششان مرتب می‌کردند و بعضی قاب عکس شهیدی در دست داشتند. 🔹️ دیوارهای حسینیه پارچه‌ها و کتیبه‌های مشکی با اذکار عاشورایی به تن کرده و رنگ و بوی عزاداری به جلسه داده. به کمر ستون‌ها پرچم سه‌رنگ ایران پیچیده. برای یک مراسم ترحیم و عزاداری، پرچم‌های ایران خیلی نکته‌ظریفی هستند. انگار « بخوان» در وجب به وجب این حسینیه جریان دارد. 🔹️ عقربه‌های ساعت بزرگ آویخته از سقف حسینیه که ۱۰:۳۰ را نشان می‌دهد، مداح مراسم روی پله اول منبر نشسته. آقای بذری شعرهایی زیبا و پرمغز راجع به ایران و شهدای اخیر می‌خوانند. جمعیت هم در تأیید و تشویق او چیزی کم نمی‌گذارد. 🔹️ هنوز چند بیتی نخوانده که ناگهان جمعیت ذوق زده با دستانی مشت‌شده و شعارهایی به لب از جا می‌جهد. شعارها توی هم می‌ریزند. حیدر حیدر؛ این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده. رهبر انقلاب وارد حسینیه شدند. کاغذ و خودکار را می‌اندازم و گردن فراز میکنم به دیدن آقا. نگاهی که به حاضران می‌اندازم، گل از گل جماعت شکفته. بعضی به لبخند و بعضی به اشک روی پنجه رفته‌اند برای تماشای ماه. آقا با رویی گشاده و لبخندی مهربان، با نگاه خود از جمعیت استقبال می‌کنند! 🔍 مطالعه متن کامل روایت: farsi.khamenei.ir/others-report?id=60803
📝 | سیاوشانی در کشتی نجات 👈روایتی مصوّر از مراسم بزرگداشت چهلمین روز شهادت شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی برضد ملّت ایران در حسینیه امام خمینی(ره) به‌قلم و عکاسی خانم سارا عرفانی👇 🔹 مراسم چهلم شهدای جنگ دوازده‌روزه در حالی برگزار شد که داغ فقدان آن‌ها هنوز تازه بود و زخم دل‌ها مرهم نگرفته بود. خانواده‌های شهدا، به‌ویژه مادران و همسرانشان، بارها اشک در چشم نشاندند؛ اشک‌هایی که نه از ضعف، بلکه از بزرگی غم و وسعت صبرشان بود. دل‌های داغدار، در سکوت می‌لرزید؛ گویی صدای آخرین خداحافظی هنوز در گوششان زنده بود و خاطره‌ی حضور عزیزان، لحظه‌ای رهایشان نمی‌کرد. 🔹 نشسته بود روی صندلی، کنار دیوار. قاریِ سوّم، حامد شاکرنژاد که شروع کرد به قرائت، انگار او حوصله‌اش سر رفته باشد، رو کرد به من و گفت: «چرا پس آقا صحبت نمی‌کنند؟ خیلی قرآن خوندن.» گفتم: «شاید صحبت نکنند، چون منبر گذاشتن و گویا آقای رفیعی قراره صحبت کنن.» با ناباوری گفت: «دوست دارم صحبت‌های خودشونو بشنوم. ای کاش خودشون حرف بزنند!» 🔹در میان سکوتی آکنده از شکوه و اندوه، حضرت آقا روی صندلی نشسته بودند؛ قرآن در دستانشان بود و آیات را زیر لب می‌خواندند. مادران و همسران شهدا، با چشمانی سرشار از اشتیاق و احترام، به چهره‌ی ایشان چشم دوخته بودند؛ گویی در آن سیمای آرام و مقتدر، نشانی از فرزندان و همسران آسمانی‌شان می‌جستند و اگر کسی می‌ایستاد یا از جلویشان رد می‌شد، درخواست می‌کردند که کنار برود یا بنشیند... 🔍 مطالعه متن کامل روایت:👇 farsi.khamenei.ir/others-report?id=60812
📝 | اسطوره‌ها بر فراز قلب‌ها 👈 پای خاطرات شهدایی که آن روز در حسینیه‌ی امام خمینی (ره) حضور داشتند؛ برگرفته از گپ‌وگفت راوی رسانه ریحانه KHAMENEI.IR با خانواده‌های شهدای جنگ تحمیلی اخیر در حاشیه مراسم بزرگداشت چهلم این شهیدان در حسینیه امام خمینی 🔎 مطالعه متن کامل روایت:👇 farsi.khamenei.ir/others-report?id=60841
📝 | وحدت و کثرت وجود 👈 خرده روایت‌هایی از شهدایی که با بر زمین ریخته شدن خونشان، هر چند پر بها و سخت اما روحی دوباره در پیکر ما دمیده شد و ما با همه‌ی کثرتمان به وحدت رسیدیم؛ برگرفته از گپ‌وگفت راوی رسانه ریحانه KHAMENEI.IR با خانواده‌های شهدای جنگ تحمیلی اخیر در حاشیه مراسم بزرگداشت چهلم این شهیدان در حسینیه امام خمینی 🔎 مطالعه متن کامل روایت:👇 farsi.khamenei.ir/others-report?id=60842
📝 | رکوردهای جدید نسل‌کشی 📸نسل‌کُش‌ها و نمایش بشردوستی 👈روایت یک عکس از ماشین کشتار صهیونیست‌ها و حامیان اروپایی آنها 🖼 پسرک فلسطینیِ اهل غزه زیر آفتاب داغ شرق مدیترانه در تلاش است تا آردهای روی زمین ریخته را جمع و به اندک اندوختۀ غذایی که به منزل می‌برد اضافه کند. محاصرۀ همه‌جانبۀ مردم غزه حالا تامین آب و غذا را هم مشکل کرده. به گواهی سازمان‌های امدادرسان بین‌المللی اسرائیلی‌ها به صورت سیستماتیک و سازماندهی شده و عامدانه مانع ورود کامیون‌های حامل کمک‌های بشردوستانه به غزه می‌شوند. 🔹️ تعداد زیادی از مراکز بشردوستانه بین‌المللی و مراکز وابسته به سازمان ملل هم که کمک‌های غذایی به مردم غزه می‌کردند تعطیل شده‌اند. به جای این ساختار یک شرکت مرکب اسرائیلی امریکایی که توسط چهره‌های بازنشسته نظامی و امنیتی اسرائیل و امریکا اداره می‌شوند توزیع این کمک‌های محدود را بر عهده گرفته‌اند. کمک‌هایی که به هیچ وجه پاسخ جمعیت حدودا ۱.۹ میلیون نفری نوار غزه را نمی‌دهد. 🔹️ حجم بسیار محدود نقاط توزیع کمک‌ها در کنار حجم بسیار بالای جمعیت تشنه و گرسنه قابل قیاس نیست و باعث تشکیل صف‌های طولانی می‌شود. مردم گرسنه حتی در این صف‌‎های طولانی هم از سربازان اسرائیلی در امان نیستند و هدف گلولۀ نظامیان اسرائیلی قرار می‌گیرند. بر حسب اعلام مراجع بهداشتی و پزشکی در غزه تاکنون بیش از ۱۰۰۰ نفر فلسطینی فقط در اثر حملات اسرائیل به مراکز توزیع کمک‌ها جان خود را از دست داده‌اند. 🔹️فقط در یک مورد حمله در تیرماه ۱۴۰۴ بیش از ۹۰ نفر فسلطینی توسط اسرائیلی‌ها به شهادت رسیدند. در چنین وضعیتی باید به افرادی مانند پسرک فلسطینی حاضر در این تصویر حق داد که حتی از کنار آردهای ریخته شده بر زمین مخلوط با خاک هم بی‌تفاوت عبور نکند. ماشین کشتار اسرائیلی و امریکایی در حال ثبت گونه‌های مدرن نسل‌کشی در عصر حاضر است. 🔴 پرداخت کمک فوری به مردم مظلوم غزه | شرکت در گلریزان ۲۰ میلیارد تومانی در پیام‌رسان بله 💻 Farsi.Khamenei.ir
📝 | وقاحت اروپایی 📸نسل‌کُش‌ها و نمایش بشردوستی 👈روایت یک عکس از ماشین کشتار صهیونیست‌ها و حامیان اروپایی آنها 🖼 هوایپمای ایرباس اِی-۴۰۰ اطلس نیروی هوایی آلمان مشغول ریختن کمک‌های مثلا بشردوستان روی سر مردم غزه است. مردمی که در محاصرۀ اسرائیلند و اسرائیلی‌ها اجازۀ ورود دارو که بماند حتی اجازۀ ورود آب و غذا برای مردم را هم نمی‌دهند. هواپیمای آلمانی مشغول بارریزی است. شاتر عکاس‌ها هم مدام کار می‌کند تا مثلا تصویر انسان‌دوستانه از دولت آلمان مخابره کنند. 🔹 خیلی‌ها اما یادشان نرفته که سباستین فیشر، سخنگوی وزارت خارجه آلمان در پاییز گذشته در پاسخ به سوال یک خبرنگار در مورد حملات هوایی اسرائیل به چادرهای آوارگان فلسطینی در بیمارستان الاقصی در غزه گفته بود «ما هیچ نشانه‌ای مبنی بر این نمی‌بینیم که اسرائیل در غزه نسل‌کشی می‌کند.» خیلی‌ها یادشان نرفته که آلمان بعد از ۷ اکتبر مجوز صادرات تسلیحاتی به ارزش صدها میلیون یورو شامل سلاح‌های ضدتانک، مهمات مسلسل و سایر تجهیزات نظامی را به اسرائیل صادر کرد. 🔹 یادشان نرفته که صدراعظم آلمان در دیوان بین‌المللی دادگستری اتهام نسل‌کشی علیه اسرائیل را کاملاً بی‌اساس خوانده و از اقدامات نظامی اسرائیل در غزه دفاع کرده بود. یادشان نرفته که شولتش همین چندی قبل هم گفته بود که اسرائیل کارهای کثیفش را به نیابت از دیگران انجام می‌دهد. حکایت این هواپیمای ترابری نیروی هوایی آلمان حکایت قبرستان عمومی شهر دیرقانون در جنوب لبنان است. قبرستانی که در تابلوی ورودی‌اش به سه زبان عربی، انگلیسی و فرانسوی به مخاطب یادآوری می‌کند این آرامستان با فاینانس اعطایی اتحادیۀ اروپا بهسازی شده. 🔹 اروپایی‌ها در آن سوی مرز از اسرائیل حمایت می‌کنند تا خانه‌ها را در لبنان ویران کند و در این سوی مرز در جنوب لبنان برای آباد کردن قبرستان‌ها تسهیلات مالی اختصاص می‌دهند. 🔴 پرداخت کمک فوری به مردم مظلوم غزه | شرکت در گلریزان ۲۰ میلیارد تومانی در پیام‌رسان بله 💻 Farsi.Khamenei.ir
📢 | استاندار صدام، سیبیلش را گرو گذاشت اما... 👈 روایتی از نقش بی‌بدیل علما در احیاء سنت راهپیمایی اربعین در سال ١٣۵۵ه.ش 📝 روایت هفته نشریه خط حزب‌الله ۵۰۶، به ماجرای در سال ۱۳۵۵ شمسی و نقش آن در حماسه‌ی این‌ سال‌های راه‌پیمایی اربعین پرداخته است.👇 🔹 چند سالی از روی کار آمدن حزب بعث در عراق می‌گذشت و حکومت تلاش می‌کرد شور حسینی را کم‌رنگ کرده و مراسم‌های عزاداری را تا حدّ امکان محدود سازد... این ماجرا در محرّم سال ۱۳۵۵ شدّت گرفت. 🔹 زمستان ۱۳۵۵، یعنی تنها دو سال مانده تا پیروزی انقلاب اسلامی، مردم عراق از فشارها و ممانعت‌ها برای برگزاری مراسم‌های محرّم بسیار ناراحت بودند؛ امّا آیت‌الله سیّدمحمّدباقر صدر که از اصلی‌ترین رهبران شیعیان عراق در آن دوران بود، توانست مردم را قانع کند که اعتراضاتشان را در یک نقطه‌ی کانونی، یعنی راه‌پیمایی اربعین، متمرکز کنند. 🔹 قرارها را برای ساعت یازده روز پانزدهم بهمن‌ماه، یعنی پنج روز مانده به روز اربعین، تنظیم کردند تا راه‌پیمایی از حرم امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در نجف آغاز شود... از صبح روز پانزدهم، جمعیّت به صورت پراکنده و غیرمحسوس به سمت حرم امیرالمؤمنین (علیه السّلام) حرکت کرد. حدود ساعت یازده، تراکم جمعیّت در حرم به حدود سی هزار نفر رسیده بود و راه‌پیمایی آغاز شد. 🔹 حکومت بعث که خود را در تنگنای مشروعیّت و اقتدار می‌دید، سعی کرد با مذاکره مشکل را حل کند. استاندار وقت نجف، جاسم الرّکابی را نزد آیت‌الله صدر فرستاد و از ایشان خواست یک نماینده برای صحبت با مردم تعیین کند تا مردم شعارهای ضدّحکومتی ندهند و اعلام کنند که حکومت بعث اجازه داده فقط شعارهای مذهبی داده شود. 🔹 اگرچه حکومت به‌ظاهر عقب‌نشینی کرده بود، امّا آیت‌الله صدر نمی‌توانست اعتماد کند؛ لذا به جاسم الرّکابی گفت: چه کسی تضمین می‌کند که نماینده‌ی من سالم برگردد؟ رکابی گفت: خود من تضمین هستم و اگر اتّفاقی افتاد، سبیل‌هایم را می‌تراشم. آیت‌الله صدر با شاگردانش به مشورت نشست و با توجّه به اینکه آیت‌الله خویی ــ که در آن روزگار، مرجع اعلای عراق بود ــ مصلحت دیده بود که با برگزاری مراسم صرفاً با شور حسینی و بدون اعتراض به حکومت همراهی کند، قرار شد آیت‌الله سیّدمحمّدباقر حکیم به نمایندگی از آیت‌الله صدر با مردم صحبت کند. 🔹 آیت‌الله صدر و آیت‌الله حکیم هر دو معتقد بودند که این یک فریب است؛ لذا بلافاصله بعد از حرکت آیت‌الله حکیم به سوی مردم، همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، خود استاندار نجف او را بازداشت کرد و بدون محاکمه در دادگاه، حکم حبس ابد برایش صادر شد. 🔹 صدّام که در آن مقطع اگرچه معاون رئیس‌جمهور بود امّا حاکم اصلی به شمار می‌رفت، فرمان داد یک تیپ زرهی به سمت مردم حرکت کند. با حضور نیروهای مختلف نظامی، آن‌ها به سوی مردم تیراندازی کردند و عدّه‌ی زیادی از مردم، زنان و سالمندان را به خاک‌وخون کشیدند... 🔍 مطالعه متن کامل روایت:👇 farsi.khamenei.ir/others-note?id=60896