فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشاپیش عیدتون مبارک🎊🎊🌹🌹🌹💚💚🎊💐🌹
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_6035019793566797539.mp3
9.71M
#عید_مبعث💚
✨دلبر افلاکی تو
✨✨سرور لولاکی تو
✨🌸✨از بدی ها پاکی تو
✨✨✨✨حضرت مصطفی
شعر رضا نصابی
#حاج_عباس_واعظی
#محمد_اسماعیل_نژاد
#آغـاز_رسـالـٺ✨✨❣️🌸
#رسول_مهربانے_مبارڪ✨❣️🌸
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
35.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#عید_مبعث💚
✨دلبر افلاکی تو
✨✨سرور لولاکی تو
✨🌸✨از بدی ها پاکی تو
✨✨✨✨حضرت مصطفی,
#_شاعر -رضا -نصابی
#حاج_عباس_واعظی
#محمد_اسماعیل_نژاد
#آغـاز_رسـالـٺ✨✨❣️🌸
#رسول_مهربانے_مبارڪ✨❣️🌸
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_6035019793566797539.mp3
9.71M
#عید_مبعث💚
✨دلبر افلاکی تو
✨✨سرور لولاکی تو
✨🌸✨از بدی ها پاکی تو
✨✨✨✨حضرت مصطفی
شعر رضا نصابی
#حاج_عباس_واعظی
#محمد_اسماعیل_نژاد
#آغـاز_رسـالـٺ✨✨❣️🌸
#رسول_مهربانے_مبارڪ✨❣️🌸
هدیه به حضرت رسول اکرم صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
سرود شور حضرت محمد ص
محور افلاکی و و تو
سرور لولاکی وو تو
از بدی ها پاکی و وتو
حضرت مصطفی ص
بهترین انسانی وو تو
موج خروشانی وو تو
ختم رسولانی وو تو
حضرت مصطفی ص
خاله
توو محرابم
غزل نابم
دل من و برده نگات
هستی
ساحله دریا
پدره زهرا
جوونیه من به فدات
می خونم ترانه شعر عاشقانه
پرچمت بلنده توی هر زمانه
بند دوم
بارش بارانی وو تو
اول و پایانی و و تو
معنیه ایمانی و و تو
حضرت مصطفی ص
تفسیر قرانی وو تو
ماهه درخشانی و و تو
بر تنه ما جانی و و تو
حضرت مصطفی ص
هستی
ابتدای عشق
انتهای عشق
فدای اون دلبریات
هستی
پدر عالم
رهبر عالم
فدای اون چشم سیات
می خونم ترانه شعر عاشقانه
پرچمت بلنده توی هر زمانه
رضا نصابی
1.28M
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وال محمد
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
واندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان میروی مستانه شو مستانه شو
*" مولانا "*
🍏🍇🍏🍇🍇🍏🍇🍏
*پروردگارا ؛*
به ما بیاموز تا همواره ، ناظر بر زیبایی ها باشیم و کمکمان کن تا شیوه نگاهمان به زندگی بی غبار باشد تاتمام خوبی ها و زیبایی های واقعی زمین نگاه کنیم
خدایا زندگی و روزگارمان را زیبا کن .
*معبودا ؛*
هيچ دانا و توانایی جز تو برای ياری نداریم و ندانیم ، پس دستمان را بگير و خود گره از كارمان بگشای .
مردم سرزمینم را، در اين زمانه، از سختيی ها و گرفتاريی ها برهان و اجابتمان کن .
*🌷یا قاضِیَ الحاجات🌷*
*🙏الهی به امید نگاهی🙏*
🍏🍇🍏🍇🍇🍏🍇🍏
*سلاااااااام*
صبح زیبای دوشنبه هشتمین روز بهمن ماه تون بخیر
*امروز آرزو میکنم ؛*
خدا مهربون درخونه تون رو بزنه و
سبدی از خیر و برکت و نعمت
شوق و شور زندگی
حس خوشبختی و آرامش
عمر با عزت و عاقبت بخیری براتون هدیه بیاره .
🍏🍇🍏🍇🍇🍏🍇🍏
*یادمان باشد ؛*
خوب بودن را فراموش نکنیم
انسانهای بزرگ از خودشان توقع دارند و
انسان های کوچک از دیگران ، حتی اگر دیگران خوبی های ما را فراموش کردند .
*🌷ما خوب بودن را فراموش نکنیم🌷*
#خادم_شما_پیرزاده🙏🌴
خدایا در مبعث عظیم و عید بی بدیل آنچه باید به ما برسان و آن چه نباید از ما دور کن ، ما را قدر شناس پیامبر رحمت قرار بده و رشته اتصال ما تا ابد از ایشان قطع نکن ، الهی وجود با عظمت تو با وجود محمد مصطفی (ص) در همه جا جاری است و ما را ساکن ساحل جویبار های رحمتش قرار بده تا به هر جهت که رو کنیم در جوار باصفای نورانیتش باشیم ، درود خداوند بر محمد و آل محمد و یاران و دوست داران آن حضرت و شما باد .
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
21.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدیه به حضرت زینب صلوات
شور لطمه زنی جدید
حسین بعد تو چه کشیده زینب
هیت غمخانه بی بی شهر بانو
شعرو سبک رضا نصابی
به نفس استاد کربلایی نریمان پناهی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5953997597759767417.mp3
5.7M
📌۲۸ رجب سالروز خروج کاروان حسینی از مدینه
حسین
بعد تو چی کشیده زینب
🎤کربلایی نریمان پناهی
شعرو سبک رضا نصابی
📍غمخانه بیبی شهربانو سلاماللهعلیها
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی
📕#حکایت
روزهای بسیار دور ؛ پیرزنی بود که ؛ هر روز با قطار از روستا برای خرید مایحتاج خود به شهر می آمد ...
کنار پنجره می نشست ؛ وبیرون را تماشا می نمود..
گاهی؛ چیزهائی از کیف خود در می آورد
و از پنجره قطار به بیرون پرتاب می نمود
یکی از مسئولین قطار کنار ایشان آمد و با تحکم پرسید که: پیرزن چکار میکنی؟!
پیرزن؛ نگاهی به ایشان انداخت و لبخندی مهربان گفت : من بذر گل در مسیر می افشانم
آن مرد با تمسخر و استهزا ، گفت : درست شنیدم ؛ تخم گل در مسیر می افشانی؟!
پیرزن جواب داد ؛ بله تخم گل ...
مرد خنده ای کرد و گفت : اینرا که باد می برد ؛ بنده خدا ؟
پیرزن جواب داد ؛ من هم می دانم که باد می برد... ولی مقداری از این تخمها به زمین می رسند و خاک آنها را می پوشاند
مرد که خیال میکرد پیرزن خرفت شده است
گفت: با این فرض هم آب می خواهند .
پیرزن گفت : افشاندن دانه با من .. آبیاری با خدا..
روزی خواهد رسید که گل و گیاه تمام مسیر را پر خواهد کرد؛ و رنگ راه تغییر خواهد نمود و بوی گلها مشام تمام ساکنین و مسافرین نوازش خواهد داد و من و تو و دیگران از رنگی شدن مسیر لذت خواهیم برد ...
مرد از صحبت خود با پیرزن جواب نگرفت
با تمسخر و خندیدن به عقل آن پیرزن ؛ سرجای خود برگشت ...
مدتها گذشته بود که ؛ آن مرد دوباره سوار قطار شد و کنار پنجره نشسته و بیرون را نگاه می کرد
که یک دفعه متوجه بوی خاصی شد.. کنجکاو که شد؛ دیدکه رنگ مسیر هم عوض شده است
و از کنار رنگها و رایحه های نشاط آور رد می شدند
و مسافرین با شوق و ذوق گلها را به همدیگر نشان می دادند
آن مرد ؛ نگاهی به صندلی همیشگی پیرزن انداخت ؛ ولی..... جایش خالی بود
سراغش را از دیگران گرفت ؛ گفتند : چند ماه است که ؛ از دنیا رفته است
اشک از دیدگان آن مرد سرازیر شد
و به نشانه احترام به آن همه احساس بلند شد و تعظیم نمود
***
آن پیرزن رنگ و بوی گلها را ندید و استشمام نکرد ؛ ولی هدیه ای زیبا به دیگران تقدیم کرد
همیشه عشق و محبت و مهربانی به دیگران هدیه بده ؛
روزی خواهد رسید که آنکس که به او محبت میکنی با انگشت اشاره
از شما به نیکی یاد خواهد کرد...
*بیا تا جهان را به بَد نَسپَریم*
*به کوشش همه دستِ نیکی بریم*
*نباشد همی نیک و بَد پایدار*
*همان بِهْ که نیکی بُوَد یادگار*