#شعر #سبک #شور #رمضان #امام_حسین_علیه_السلام سلام ماه خدا سلام ماه جنون چقد برکت میباره روی زمین از آسمون بازم دعوت شدم به ماه بندگی چه حالی داره ربناهای قبل از هر اذون یه ماه رمضون دیگه قسمتمه که مهمون سفره ی لطف خدام مگه میشه چی دیگه بهتر از این؟ روزا روزه م و ، شبا روضه میام دوباره توی روضه نوای حسین پخشه خدا من و این شبها بحق تو میبخشه عزیزم حسین ------- حسین ارباب من نزن روم و زمین بیا و با گوشه نگاهت منه بد رو ببین با این بار گناه بده من رو پناه بیا و توو شبای قدرم کنار من بشین یه ماه رمضون دیگه نیتمه به پات بریزم همه زندگی و به یاد لبای ترک ترکت یه کم بچشم طعم تشنگی و بیا و خودت پاک کن دلم رو به یک غمزه به یاد توئم بین دعای ابو حمزه عزیزم حسین

تعجیل در فرج آقا امام زمان عج. صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم واحد. یا زمزمه. مناجات با خدا جوابم بده پر گناهم جوابم بده رو سیاهم من تنها و در مونده هستم جوابم بده غرق اهم به غم های مولا به اشکای زهرا گزر از خطایم خدایم. خدایم. به غم های مولا به اشکای زهرا گزر از خطایم. خدایم خدایم. خطا کارمو ستاری تو گنه کارمو غفاری تو توبه کردم و می دونم من که این توبمو دوست داری تو به سوز و به گریه به اشک رقیه گزر از خطایم خدایم. خدایم. به غم های مولا. به اشکای زهرا گزر از خطایم. خدایم. خدایم. پریشونم و بیقرارم نظر کن به این حال زارم به جز تو ندارم پناهی به جز تو کسی رو ندارم به حلقوم پاره به اون شیرخواره گزر از خطایم خدایم خدایم به غم های مولا. به دردای زهرا ا گزراز خطایم. خدایم. خدایم. من عاصیمو رو سیاهم پر از لغزش و اشتباهم قسم می دمت به ابالفضل تو بگزر خدا ازگناهم به دردای‌ زینب تو ی این دل شب گزر از خطایم خدایم. خدایم. به غم های مولا. به اشکای زهرا گزر از خطایم. خدا یم. خدایم شعررضا نصابی الیاس محمد شاهی

تعجیل در فرج آقا امام زمان عج شادی روح پدر من حقیر مرحوم خسرو نصابی. صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجم زمزمه مناجات. با خدا ماه رمضان درمونده و تنهام. ببخشم خدایا 2 بارونیه چشمام. ببخشم. خدایا 2 قسم میدم من به اشکای زینب ببخش این بنده ی عاصی و یارب خسته از گناهمو خدایا ببخش 3 خیلی بی پناهمو. خدایا ببخش 3 ببین تو دل شب. خدا اشک و اهم 2 به حق علی بگزر. تو از اشتباهم. 2 خودم اعتراف می کنم که گنهکارم ولی با همین رو سیاهی دوست دارم دست خالی رد نکن. گدارو خدا. 3 روزی کن زیارت. کربلارو‌ خدا. 3 رضا نصابی

‍ هدیه. به امیر المومنین. صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم واحد سنگین. امیر المومنین شیرین ترین‌ حرف لبم‌ هستی ذکر همه روزو.شبم هستی تو علت تاب و تبم هستی علی  علی. جان.    علی. علی جان نیومده رو دست تو اقا به عالمی هستی علی مولا سرتری از تموم سردارها علی. علی. جان.   علی. علی جان ذکر گره گشا تو یی‌ حیدر ایه های خدا تو یی‌ حیدر رازق ما سوا تو یی‌ حیدر علی. علی جان.     علی علی جان تاب و توونه‌ من تو یی‌ حیدر وصله ی جونه من تویی حیدر ذکر اذونه من تویی. حیدر علی. علی جان.   علی علی جان اسم تو رو که می برم هر شب تا نجف تو می پرم هر شب میرم زیارت تا حرم هر شب علی علی جان.     علی علی جان همیشه و هر جا میگم حیدر با این دل آگا می گم حیدر کوریه هر بد خا می گم حیدر علی. علی جان.    علی علی. جان می گم علی فقط امیر هستش کسی نیومده روی دستش کسی نیومده رو دستش علی علی جان.      علی  علی جان شعر و سبک رضا نصابی اجرا کربلایی. هادی صالحی

شبای ماه رمضون کاش منم میبردی کربلای ماه رمضون تو حرم میچسبه گریه های ماه رمضون خیلی لنگ کربلام خدای ماه رمضون 🎙 #حسین_ستوده #️⃣ #مناجات_با_خدا #️⃣ #ماه_مبارک_رمضان #️⃣ #مناجات_با_امام_حسین_ع #️⃣

مانده‌ام بی کَس و بی یار، مرا یاری کن باز هم از منِ درمانده طرفداری کن بارِ من روی زمین مانده ، خدایا چه کنم بارِ من مانده خدایا، تو خریداری کن معصیت در دلِ مُرداب فرو بُرد مرا تا که آب از سرِ من رد نشده کاری کن بنده‌ی نفس شدم بندگی‌ام یادم رفت بنده را راحت از این بندِ گرفتاری کن اختیاراً ز درِ خانه‌ی تو دور شدم پس گداییِ مرا لطف کن، اجباری کن وای بر حال کسی که رمضان گریه نکرد سفره تا جمع نشد اشک مرا جاری کن در سحر اهلِ مناجات تو سیراب شوند منِ غفلت‌زده را تشنه‌ی بیداری کن روی قلبم بنویسید گرفتارِ رضا سنگ را در حرمش لایقِ حَجّاری کن بی پناهیم، پناهِ همه‌ی ما، زهراست زیر بال و پرش از شیعه نگهداری کن بَرده‌ام، برده‌ی بی قیمتِ بازار نجف حلقه در گوشِ همین برده‌ی بازاری کن دوست دارم که غلامِ درِ حیدر باشم پس مرا تا به ابد نوکرِ درباری کن جانِ آقای غریبی که ندارد حرمی دل ویران مرا یک شبه معماری کن گریه بر داغِ حسن ارثیه‌ی اجدادیست ایل و اولاد مرا اهل عزاداری کن روزه با روضه اگر باز شود، می‌چسبد گریه کُن با نمِ اشک خودت افطاری کن پیشِ چشمانِ پسر، مادرِ او سیلی خورد آی ناموس پرست، از غمِ او، زاری کن جگرش سوخت ولی قاتل او زهر نبود قَدرِ یک لحظه فقط فکر به مسماری کن میخِ در با همه هستیِ حسن بد تا کرد پایِ خود را به حریم پرِ زهرا وا کرد ****** اومدن توی خونه‌ام قدم زدن توی کوچه بچه‌هامو هم زدن شبا دیگه دورِ هم جمع نمی‌شیم بدجوری زندگیمو بهم زدن من می‌خوام مثلِ بهار گریه کنم بشینم با ذوالفقار گریه کنم تو دلت پُره منم دلم پُره پس کمی بخواب بزار گریه کنم فاطمه حرفِ جدایی کم بزن خودت این تابوتت و بهم بزن بچه‌ها دارن تماشات می‌کنن هر طوری شده پاشو قدم بزن #مناجات_با_خدا #شب_دوم_ماه_رمضان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️

#مناجات_با_خدا #شب_دوم_ماه_رمضان 🎤 #حاج_محمد_علی_قاسمی #حضرت_زهرا_روضه #امام_حسن_روضه #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین