من اونجایی فهمیدم از زندگی بریدم که خوردن تیکه های گیر کرده ته رانی دیگه برام مهم نبود.
تو کسی هستی که از خونم تغذیه میکنی ، اما من انقدر دوسِت دارم که این دردو به جون میخرم..
And finally , she dies ..
- stuck between "i wanna be alone" and "i wanna have someone to talk with."
هدایت شده از TheEndخسـته¡
من همونیم که میگم "چرا پیام نمیده!؟"
وقتیم پیام میده سین نمیزنم😂😂😂!
اگر سوتی های من باعث میشه تو از ته دلت بخندی؛ دلم میخواد تا آخر عمرم سوتی بدم که فقط صدای خنده های تورو بشنوم!
داشتم فکر میکردم من تا قبل مریم واقعا از Infj ها متنفر بودم؛
کلا Xxfj ها و هیچ جوره نمیخواستم قبول کنم که باهاشون در ارتباط قرار بگیرم. با تمام شرایط عجیبی که وجود داره،از دلخوریاش گرفته تا روحیه لطیفش، که هیچوقت فکر نمیکردم اعصابم بخواد با در تعامل قرار گرفتن با همچین آدمی بکشه؛فهمیدم تو یه سری چیزا باید نظرمو تغییر بدم گاهی یه آدم جوری شگفتزدت میکنه که تو میمونی قبلا از خیلی چیزا متنفر بودی و الان چجوری دوسشون داری..
مریم تنها آدمیه که درکش برام سخت بوده ولی با این حال بهم حس زنده بودن میده و هیچوقت نتونستم پیشش خودم نباشم!
ما Xstp ها سنگدل نیستیم؛فقط مهربونی و اون عمقِ احساسمون متعلق به کساییه که عمیقا دوسشون داریم!🫂