سوالی که همیشه شبا از خودم میپرسم: آیا ارزش این همه تلاش برای بدست اوردنت رو ، داشتی؟!
+ چرا اونو بغل کردی؟مگه نمیگفتی از بغل خوشت نمیاد؟
- هنوزم میگم خوشم نمیاد ؛ ولی نمیتونستم به مهربونی و احساسات خالص اون طرف مقابلم بی اعتنا باشم و با رد کردنش بهش حسِ بدی انتقال بدم؛مگه ما چقدر زنده ایم که بخوام با انجام یه کار کوچیک ، دوستمو از خودم برنجونم؟!
-📽 The end of the fucking world .
میگفت : میدونی، برام خیلی جالبه که تو بدونِ اجازه به وسایل کسی دست نمیزنی و برای هر چیزی از جانب بقیه احترام قائل میشی،حتی اگر کسی بگه این کارو بکن تو اونو انجام نمیدی چون حسِ خودت نسبت بهش خوب نیست ولی هیچوقت ترسی نداشتی از عذاب وجدانِ اینکه وقتی از دستِ کسی عصبانی هستی به راحتی خوردش میکنی چون به دوستات بی احترامی شده،چون شخصیت خودت زیر سوال رفته، چون حقِ کسی ضایع شده و چون عدالتی برقرار نشده؛میبندیش به رگبار و برات مهم نیست که از اون طرف قراره چه چیزی باقی بمونه!