- Rusty lake !
از اینکه کسی رو تو زندگیم دوست داشته باشم،میترسم.
از اینکه بخاطرت دارم قوانین زندگیمو نادیده میگیرم از خودم بدم میاد.
چرا انقدر دارم فشار میخورم؟چون دوستایی که تا ابد قول داده بودیم که سینگل به گوریم الان همشون یکیو دارن غیر من که تنهایی برا خودم با شلوارک سوسیس تخم مرغ درست میکنم.
اینکه آدما تا آخر توی زندگیت قرار نیست حضور داشته باشن یه چیز بدیهییه ولی از این بدم میاد که با رفتنشون باعث میشن از خیلی از موزیکا که عاشقشون بودم،متنفر شم؛چون منو یاد اونا میندازه!
- Rusty lake !
- سرا پا ، پر از تناقض بود -
- خستگی ، وجودِ نحیفش را بلعیده بود -