اگر وسایل نقلیه عمومی سوار شدی؛جاتو بده به بقیه،حتی اگر اون شخص همسن خودت بود؛نه صرفاً یک سالمند..باور کن ده دقیقه وایسادنِ تو،روی پا،میارزه به اینکه اون انرژی مثبتِ ناشی از کاری که برای اون شخصِ ناشناس انجام دادی؛یه اتفاق شیرین رو برات رقم بزنه..
انگار که مثل یک فضانورد توی فضا غرق شدم و قرار نیست به هیچ سفینه ای برگردم یا کسی پیدام کنه.برای همیشه معلق،گیر کرده در خلسه.
تو هیچوقت نمیتونی از آدما فرار کنی.پس هیچ راهی نداری جز اینکه باهاشون کنار بیای یا حداقل تصور کنی که یه سری موجودن که کنارت حرکت میکنن، غذا میخورن،حرف میزنن ولی "آدم" نیستن!
هدایت شده از Mind Palace.!
بچها، ترسناک تر از شروری که حضور داره و میبینیش شروریه که میای و میبینی نیست :>