اینجوریه که اگر من سردی از کسی ببینم، هیچوقت نمیام بهش بگم چرا رفتارت عوض شده. تنها کاری که میکنم اینه که من هم مثل خودش فاصله میگیرم؛ چون میدونم رابطه با آدمی که بلد نیست بیاد مشکلش رو رک و صادقانه بهم بگه، رابطه درستی نیست...

منت کشی؟چی هست اصلاً؟!

شخصیتم جوری شده که دیگه تو هیچ کدوم از چهارچوب های Mbti قرار نمیگیره.

کاش قدرِ چیزهایی که "باید" بدونم رو بدونم.

🛶

میدونست من روش حساسم و نمیتونم آدم هایی رو که خودشونو بهش میچسبونن تحمل کنم، برای همین مخصوصاً از اینکه توجه من رو ببینه، دست میذاشت رو این نقطه ضعف اند گس وات؟ متوجه نبود من اون دخترِ قدیمی نیستم! اون حتی اگر با دشمنم هم ارتباط میگرفت، به هیچ جای بدنم نبود.

- Third day I threw your stuff away, First the clothes then your notes 'Cause nothing's here to stay.

-

چی سر اون دختری که هر اتفاقی میوفتاد، میومد با ذوق برات تعریف می‌کرد اومد؟!

با یه عکس که آدم به گریه نمی‌افته. یه عکس:

مامانِ شماهم هر وقت میرید لباس پرو کنید در اتاق پرو رو تا ته باز میکنه جوری که همه بتونن دیدتون بزنن یا فقط مامان من اینطوریه؟