ایتا - - Rusty lake !

من: عه مامان غرفه ماهی. ببین چه بوی ماهی ای میاد.
مامانم که جلوی بینیشو گرفته:
من: این بو قشنگ بوی زندگیه؛ مگه نه؟
مامانم: آره مخصوصا زندگی تو.
من:

- دیالوگِ برترِ امروز‌

145 مشاهده19:18

- Rusty lake !

اینو درک نمیکنم که بعضی جاها خودتو میزنی به نفهمی یا واقعاً نمیفهمی که چه حرفی باید بزنی.

141 مشاهده20:21

- Rusty lake !

143 مشاهده20:28

- Rusty lake !

2 / 24

142 مشاهده20:28

- Rusty lake !

🛶

142 مشاهده20:33

- Rusty lake !

+ چرا از آدما فاصله میگیری؟
- چون اونا، تنها موجوداتی‌ان که همیشه نا امیدم میکنن.

145 مشاهده20:52

- Rusty lake !

احساساتت؟من متوجه شون هستم و حتی بیشتر از خودت میتونم حسشون کنم، اما اینکه هیچوقت حرفی راجع به این موضوع نزدم باعث شده آدما بتونن به احمقانه ترین شکل ممکن قضاوتم کنن.

140 مشاهده15:20

- Rusty lake !

تا حالا به این فکر کردی که شاید من عجیب نیستم؛ مخ کوچیکِ تو، توانِ درکِ منو نداره؟!

141 مشاهده15:22

- Rusty lake !

شمارو نمیدونم ولی برادر داشتن برای من باعث شده که هیچوقت نتونم به پشت و بدون هیچ محافظی(مثلاً پتو) که منو از حملات غافلگیرانه نجات بده، روی زمین دراز بکشم.

143 مشاهده20:20

- Rusty lake !

🛶

140 مشاهده22:02

- Rusty lake !

"

1 مشاهده22:02

مطالب بعدی

پرسش‌ها

قوانین

داغ‌ترین‌ها

چندسکویی