- من رو چطور میبینی؟
+ مثل یه معما.
- این عجیب ترین تعریفیه که تا به حال یه نفر از من داشته...
+ این تعریف نیست. یه جور تهدیده.
- منظورت چیه؟
+ معماها باید حل بشن؛ یه نفر باید کشف کنه چی داخلشونه.
- احتمالا نا امید بشی وقتی بفهمی درون من چیه..
+ احتمالا شگفت زده بشم و خودت هم همین طور!
- سایه ی باد
- #کارلوس_ثافون
- Rusty lake !
ولی شاید اشکال نداشته باشه، اگر واقعاً ارزششو داشته باشی بخاطرت از بعضی چارچوبام بگذرم، هووم؟!
نه، نه. اشتباهه. هیچ آدمی ارزششو نداره فاطمه؛ دیگه چقدر باید بهت ثابت شه تا باور کنی؟!
- Rusty lake !
با یه عکس که آدم به گریه نمیافته. یه عکس:
با یه عکس که آدم به گریه نمیافته.
یه عکس:
زندگی آنجا برایم دلخراش و زننده میشود که مجبور به حذف و ریشه کنی آدمی میشوم که برخلاف خواسته ی عقل و منطقم به شدت خواستار حضورش در کنارم بودم...!
مامانم همیشه میگفت: وقتی حرمت یه سری چیزا تو بحث، عصبانیت و موقعیت هایی که آدم شرایط نرمالی نداره از بین بره؛ دیگه هیچوقتِ هیچوقت اون شرایطی که قبل از اون موقعیت تنشزا بود برنمیگرده، حتی اگر دو طرف مشکلشون باهم برطرف کنن و مثل قبل باهم رفتار کنن. احترامی که یکبار شکسته بشه؛ صدبار هم به هم بچسبونیش هیچوقت مثل روز اولش نمیشه.