نه تنها دیگه هیچ آدمی نمیتونه منو جذبِ خودش کنه، بلکه علاقم رو نسبت به آدم هایی که یه روزی دوسشون داشتم هم داره کم کم از بین میره..
نمیدونم.. این اون رشدِ شخصیتی ای نبود که دربارش تحقیق میکردم و میخواستم بهش برسم. هر چی بیشتر سعی میکنم، بیشتر نتیجه عکس میده.
فقط اینو میدونم که من دیگه نه حوصله قبلیمو دارم، نه دیگه آدمی رو پیدا میکنم که منو به وجد بیاره.
روابطِ انسانی... آدم ها... زندگی... رسیدن به یه درکی از خودت... هدفت برای ارتباط و ادامه دادن... همشون گیج کنندست.
میون این همه چیز..
لطفاً تو یکی منو از خودت نا امید نکن.
کنار اومدن با از دست دادن خیلی وقته که برای من شده مثلِ آبِ خوردن؛ ولی من نگهت میدارم، تا وقتی که بتونم.. تا وقتی که خستم نکنی..!
اگر میدونستی چه جزئیاتی از حرف هات و رفتارت میتونه تا چندین ساعت ذهنِ من رو درگیر کنه، هیچوقت برخوردی که الان باهام داری رو، نمیکردی.