- Rusty lake !
از لحاظ روحی احتیاج دارم کراشم روم کراش باشه.
از لحاظِ روحی به "جشنِ رنگها"ی هند احتیاج دارم.
دیگه برام مهم نیستیا، ولی گاهی وقت ها که یادم میوفتی نمیتونم جلوی تیر کشیدنِ اون یه تیکه از قلبم که متعلق به تو بود رو بگیرم.
مهم نیست قلبم چقدر دوست داشتنِ یه نفرو انکار کنه، شب که میشه مغزم تمامِ احساساتی که سعی میکردم انکارشون کنم رو با دیدنِ خوابِ اون یه نفر میکوبه توی صورتم.
POV:
وقتی استاد زل زده تو تخم چشمات و دوستت داره باهات حرف میزنه و تو هم سعی میکنی با اشاره بهش بگی تو چه وضعیت فا.کداپی قرار داریم اما متوجه نمیشه.