مولای من امام زمانم ! عادت کرده ام هر وقت دیگر کاری نداشتم یاد شما بیافتم... الان کجایی گل نرگس؟ شاید در سجده ای... شاید در حال گریه ... شاید در بین الحرمین قدم میزنی ... شاید در کویری ؛بیابانی ؛ جایی هق هق گریه هایتان بلند شده... قربانت شوم .. پرونده اعمال مرا زمین بگذار... به چه امیدی هر دوشنبه و پنجشنبه مرورش میکنی؟ ! من تمام امیدم به این است که به دست شما آدم شوم ... و چیزی ندارم غیر اینکه مثل گذشته بگویم : شرمنده ام ... شرمنده ام اقای من حلالم کنید...