🌹 خیلی به ما حق دارن و به‌یه شکل دیگه. امروز هم که روز . ‌ای کاش می‌تونستیم به یکی از جانبازا از تو‌فامیل و آشنا و هم‌محلی‌هامون سری بزنیم و با همین کارساده نشون بدیم که قدردان رشادت‌ها و جانبازی‌هاشون هستیم. 📘 همزمان با این روز عزیز، یکی از کتابامون که درباره یکی از جانبازهاست، به رسیده. ، که روایت زندگی ، به قلم آقای ؛ 📜 برشی از کتاب ... روی تخت بیمارستان دمشق، صحنه‌های درگیری با داعش می‌آمد به ذهنم. انگار فیلمی را مدام از اول تا آخر ببینم. داعشی‌ها که از فکرم فراری می‌شدند، تازه ذهنم مشغول خانواده می‌شد. این وسط پرستاری مدام می‌آمد سراغمان. دختری جوان با اسم عجیب «ابوعلی! » نشان می‌داد مسیحی است. با مو‌های دم‌اسبی و بلوند. لباسی آبی‌رنگ و آستین‌کوتاه داشت مثل بقیه پرستار‌ها. وقتی می‌آمد، لبخند زنان دستی به سر و موی همه می‌کشید. رسماً مجروحین را ناز می‌کرد. مثل خواهری که برادرش را مدتی ندیده و حالا آمده عیادتش. یکی دو بارِ اول که این حرکات را دیدم، جا خوردم. دستش روی سر مجروحان می‌رفت و صورتش نزدیک صورتشان. این وقت‌ها از خجالت رویم را می‌گرداندم. خیال می‌کردم حالاست که صورت طرف را ببوسد! اول فکر کردم ازلحاظ ذهنی کم دارد. بعداً دستم آمد که برای روحیه دادن این کار‌ها را می‌کند. با عربی و فارسی حالی‌اش کردم دور من یکی را خط بکشد...! ✅ مشاهده و تهیه کتاب https://manvaketab.com/book/380547/ سفارش تلفنی👇 ☎️ ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ سفارش از ایتا👇 @manvaketab_admin 📌 انتشارات شهید کاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور 🆔 @nashreshahidkazemi اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT