وقتی که می افته یه پر سرخ رو نبض یه خاک آسمونی یعنی که میشه فرشته باشی با بال و پرت رجز بخونی یعنی میشه پا به پای یاسر از حق بگی و سمیه باشی یا فاطمه ای بگی و بی ترس پای هدف علی فدا شی چون آسیه میشه آسمون شد فرعون و میشه تو کاخ لرزوند چون ام وهب میون میدون تنها میشه یه سپاه و لرزوند ای ماه به خون نشسته بر خیز فریاد بزن که زن شکوه این رود زلال زندگی هم وقتش برسه خودش یه کوه ای ماه به خون نشسته بر خیز فریاد بزن که زن شکوه این رود زلال زندگی هم وقتش برسه خودش یه کوه ♫   ♫   ♫   ♫ ♫   ♫    ♫   ♫ ♫   ♫   ♫   ♫ میشه که تو راه شام بود و فریاد کشید و گفت خورشید میشه که با دست بسته حتی تومار سیاه مکر و پیچید خون یه فرشته روی چادر پر رنگ تر از تمام خون هاست لیلای جزیره های مجنون سردار سپاه آسمون هاست ای ماه به خون نشسته بر خیز فریاد بزن که زن شکوه این رود زلال زندگی هم وقتش برسه خودش یه کوه ای ماه به خون نشسته بر خیز فریاد بزن که زن شکوه این رود زلال زندگی هم وقتش برسه خودش یه کوه