نیمه شب است و مانده علی كه چهها كند
باید بساطِ غسلِ کسی را به پا کند
حیدر بنا نداشت که بی فاطمه شود
اما بناست خانه ی قبری بنا کند
باگریه کارِ غسلِ خودش را شروع کرد
باید کهِ مثلِ شمع، نباید صدا کند
بعد از سه ماه رو زدن و رو ندیدنش
وقتش رسیده فاطمه را روبنا کند
هر عضو شستشوش یکی را زِ هوش برد
مانده علی چه با جگر بچه ها کند
دستش کجا رسید که دادش بلند شد
مجبور شد که کارِ خود را رها کند
مانده که گرمِ شستنِ زخم تنش شود
یا فکرِ جا به جا شدنِ دنده ها کند
زهرا چه راحت است علی پُر جراحت است
دنیا نخواست که با جگرش خوب تا کند
#نـوكــر_نـوشــت:
#زهرا_جان💔
غربتم با بودن زهرا نمی آمد به چشم
روزگاری تکیه گاهی داشتم یادش بخیر
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علی_منیعات#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهمhttps://eitaa.com/AZV313