مغز و دونگاه متفاوت
جان داگلاس پتی گرو استاد دانشگاه کوئینزلند استرالیا در شهری با نام زیبا و دلپذیر واگا واگا زندگی می کند. پتی گرو یکی از متخصصان علوم اعصاب با سابقه حرفهای درخشان و پربار است که پتی گرو توانست برای نخستین بار نشان دهد که مغز انسان قادر به خلق نقشه ای سه بعدی از جهان است. شاید این موضوع با ارتباط عاطفی بسیار متفاوت باشد اما برای درک رابطه دوپامین و عشق نقش کلیدی دارد.
پتی گرو دریافت که مغز جهان خارجی را به نواحی جداگانه ای تقسیم میکند ناحیه اطراف شخص یا پیرا شخصی و ناحیه دور از شخص یا ناحیه فراشخصی که میتوانیم آنها را به طور خلاصه نواحی نزدیک و دور بنامیم. فضای پیرا شخصی مشتمل است بر فضای اطراف فرد در محدوده طول بازوی او و عبارت از چیزهایی است که فرد میتواند با دستهایش آنها را کنترل کند این محدوده مربوط به چیزهای واقعی است که هم اکنون وجود دارند فضای فراشخصی عبارت است فضای بیرون و فراتر از فضای اول هرچند چیزهایی که فرد نمیتواند لمس کند مگر در حالتی که با حرکت از محدوده در دسترس خود دور شود. این محدوده حرکت
ممکن است یک متر باشد یا پنج میلیون کیلومتر و همان قلمرو احتمالها و فرصتها و امکانهاست. با این تعریف ها به واقعیت دیگری میرسیم که میتواند به همان اندازه روشن و ساده باشد چون لازمه حرکت از یک مکان به مکان دیگر صرف زمان است هر برهمکنشی مربوط به فضای فراشخصی باید در آینده انجام شود
رویا و آرزوها معجونی است که تخیل انسان را توسط ترشح دوپامین تحریک میکند و توانایی او را برای درک دقیق واقعیتهای اینجا و اکنون کاهش میدهد سفر هوایی مثال خوبی است به بالا نگاه کنید. آیا هیچ هواپیمایی در آسمان دیده میشود؟ اگر هواپیمایی ببینید چه افکار و احساساتی در شما برانگیخته میشود؟ بسیاری از افراد هوس میکنند که سوار هواپیما شوند و به مکانهای دور و عجیب و ناشناخته سفر کنند و به فرار رهایی بخشی دست بزنند که ابتدای آن پرواز در میان ابرهاست. البته اگر داخل هواپیما باشید حس شما از اینجا و اکنون به شما میگوید که آن بهشت معلق در آسمان بیشتر به اتوبوس شلوغی شبیه است که دارد از میان معابر شهری میگذرد با جمعیتی شلوغ و درهم چپیده و فضایی خسته کننده و نامطبوع درست نقطه مقابل آن رویایی است که در عالم خیال شما ظاهر شده
هالیوود نیز همین طور است حضور بازیگران زیبا در مجالس مهمانی و کنار استخرهای شنا در حال بگو بخند. اما واقعیت زندگی آنها بسیار متفاوت است. این بازیگران باید روزی ۱۴ ساعت زیر نور داغ و کورکننده عرق بریزند و جان بکنند بازیگران زن چه بسا مورد بهره کشی و رفتارهای ناشایست قرار گیرند. بازیگران مرد نیز مجبورند به خود هورمون رشد و استروئید تزریق کنند تا به هنگام حضور بر پرده سینما هیکل جذاب و خیره کننده داشته باشند. کسانی که در پی رسیدن به سطوح بالاتری از دوپامین هستند هوس فتح رویاهای ساختگی به سرشان می زند. اما رؤیایی که در سر دارند در عمل تحقق پذیر نیست در اصطلاح به حدی درخت زیاد است که آدم دیگر نمی تواند جنگل را ببیند
پیش بینی افزایش حقوق در آینده مسیرهای دوپامینی مربوط به آینده را فعال می کند، و آن احساس بسیار متفاوتی از دریافت حقوق بیشتر برای بار دوم یا سوم مسئله ای مربوط به اینجا و اکنون است در فرد ایجاد می کند. در جستجوی عشق بودن نیاز به مهارتهای متفاوتی با تلاش برای حفظ و تداوم عشق دارد. عشق باید از مسئله ای پیراشخصی به مسئلهای فراشخصی تبدیل شود و از مرحله جستجو و تعقیب به مرحله تملک برسد و از حالت قابل پیش بینی به چیزی تبدیل شود که دوست داشته باشیم از آن حفاظت کنیم. اینها نیاز به مهارتهای مختلفی دارند و به همین دلیل است که با گذشت زمان ماهیت عشق تغییر می کند و با خاتمه یافتن هیجان دوپامین رابطه عاطفی و سودایی کمرنگ تر می شود.
با این همه بسیاری از افراد این دوره گذار را به سلامت طی میکنند آنها چگونه موفق میشوند این کار را انجام دهند و خود را از اسارت فریب دوپامین رها کنند؟
✍️علیرضا پورمسعود
✅
@A_purm