🔴 💠 شروع زندگی‌مان بود و در عین حال باصفا. نمی‌شد گفت خانه! دو تا اتاق اجاره کرده بودیم که نه آشپزخانه داشت نه حمام. کنار در یکی از اتاق‌ها، یک تورفتگی بود که حسن برایش دوش گذاشته بود و شده بود . زیر پله هم یک سکوی آجری بود که چراغ سه فتیله‌ی خوراک پزیمان را گذاشته بودیم رویش، شده بود . به نظر من خیلی قشنگ بود، خیلی هم . 📙نیمه پنهان ماه،ج ۱۲،ص۱۸ به کانال بپیوندید.👇 Join🔜 @zojinkhoshbakht 👫 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─