دوش ای پسر می خورده‌ای چشمت گواهی می‌دهد باری حریفی جو که او مستور دارد راز را چشمان ترک و ابروان جان را به ناوک می‌زنند یا رب که دادست این کمان آن ترک تیرانداز را من مرغکی پربسته‌ام زان در قفس بنشسته‌ام گر زان که بشکستی قفس بنمودمی پرواز را https://eitaa.com/joinchat/1478885594Caaba657dfa