من یه خواهر شوهر توی خونه داشتم خواهر شوهرم ازدواج کرد و یه خونواده ای گیرش اومد که شب و روز خواهر شوهرم رو تیره و تار کرده بودن. شوهرش میگفت دو هفته یک بار خودم میارمت خونه مادرت تا ببینیشون. به مادر شوهرم اینا هم رو نمیداد که برن خونشون. من که راضی به اذیت شدن خواهر شوهرم نبودم اما خب دست انتقام الهیِ که. هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی الان سه تا بچه دارم و خیلی از زندگیم راضی هستم هر وقتم هر مشکلی برام پیش بیاد متوسل به سوره یاسین میشم اینم بگم به شکرانه این نعمت الهی چادر سرم میکنم و تو معاشرت با نامحرم خیلی رعایت میکنم.
پایان
کپی حرام⛔️