🔷نابرابری حقوق انسانی در بهائیت (2) 👍صرف نظر از عدم صحت مقایسه یک دین آسمانی با یک تشکیلات فرقه‌ای؛ در اسلام ثبوت اصول دین امری شخصی بوده و افراد مکرراً به تفقه در آیات و روایات توصیه شده‌اند و به هیچ وجه بدون کسب آگاهی قلبی ره به سر منزل مقصود نخواهند برد: هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون(زمر:9) اما اکثر بهائیان هیچ یک از کتب دینی خود را نخوانده‌اند مگر در چارچوب‌های معینی چون طرح روحی و غیره، چه رسد به تفسیر و عالم شدن بدان. 👈در رابطه با مشارکت در امور جامعه نیز هیچ دینی همچون اسلام امتش را دخیل نمی‌داند و زمامدارانشان را به مشورت و تأثیر آن آگاه و ترغیب نکرده‌اند. حتی اسلام تا جایی جامعه را مسئول می‌داند که تمامِ وقایع را نتیجه خواست مردمش می‌داند: "إن الله لایغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بأنفسهم(رعد:11)". 😳سپس نویسنده با تفکیک میان حق و وظیفه، جایگاه‌های اداری تشکیلات بهائی را وظیفه‌‌ای معرفی کرده که در آن هیچ سودی اعم از مادی، معنوی و اجتماعی عاید فرد نمی‌شود: 📜«عضو شدن در تشکیلات بهایی بجز اینکه اشخاص انتخاب شده، مقدار مهمی از وقت خود را در جلسات طولانی صرف کنند، هیچ مزیت دیگری برای آنها ندارد. درضمن، در وقوع بحران، همان افراد انتخاب شده، بیشتر از هر کس دیگری، مورد هدف دشمنان دیانت بهائی قرار می‌گیرند». 👻ایشان همانند منصرف کردن کودکی از همراهی با خود، به قصد فریب جامعه بهائیت خلاف واقع به هم بافته است زیرا: ⛓ادامه دارد...⬅️ 🔰@Adyanuniv🔰