به خدای عرفه مثل آن دقایقی که برق می‌زند نگاه می‌شناسمت مثل لحظه‌های ناله، لحظه‌های آه می‌شناسمت بادهای در به در به هر طرف که می‌روند در پی تواند در پی توام شبیه باد! «یا من ارسل الرياح» می‌شناسمت ای کسی که بین سوز و تب میان سجده‌های نیمه‌شب يونس از دل نهنگ برده سوی او پناه، می‌شناسمت مثل آن دمی که ياربم بيفتد از نفس، خدای غم‌شناش! مثل آن دمی که عطر توبه می‌دهد گناه، می‌شناسمت مثل آن دمی که حر رها ز بند ذلت یزید می‌شود آن دمی که می‌رود حسین سوی قتلگاه می‌شناسمت هم تو را همیشه بین خنده‌های قاه قاه دیده‌ام هم از اشکمویه‌های بی‌صدای گاه گاه می‌شناسمت می‌شناسی‌ام! برای من کسی شبیه تو نبوده است نه راستی چقدر ای شکوہ لاشریک و لا اله! می شناسمت؟ @Aftab_gardan_ha