شهید سیدسجاد خلیلی
گفتم کی ؟ گفت: زهرا دعا کن ! وچه حال خیلی بد هسته(بچه حالش خوب نیست ) گفتم: ان شاء الله خار وونه (ان شاء الله خوب میشه )....ان شاء الله حضرت زینب کمک کنده(ان شاء الله حضرت زینب کمک میکنه) بعد یک دفعه پدرش زد زیر گریه و گفت : زهرا! سجاد شهید بیه..(سجاد شهید شد) گفتم: کی گفت؟ گفت : برادرش و گفتن فردا میارن من گفتم: دروغه ..اشتباه می کنن هر چقدر میگفتن قبول نمیکردم خواهرم اینا داشتن میرفتن کرج که از نیمه راه برگشتن.. بهشون گفتم چرا برگشتین؟ گفتن: سجاد شهید شده و فردا میخوان بیارن.. برادرم زنگ زد سپاه و پرس و جو کرد سپاه پرسید کی این خبر و به شما گفت ؟ گفتن: هر کی به شما بگه سجاد شهید شده یامجروح؛ شما باید باور کنید؟ گفتن: هر موقع سپاه اومد خونه شما مستقیم بهتون خبر داد قبول کنید.. بعد متوجه شدیم فقط شباهت اسم سجاد بود و اشتباه شده بود..🌷 همه شب دست به دامان خدا تاسحرم 🍁 که خدا از تو خبر دارد و من بی خبرم (10) 🌷 ادامه دارد.... 💠راوی : مادرگرامی آقاسیدسجاد https://t.me/joinchat/AAAAAEO7ZYe0LSiXHmngZg @Aghaseyedsajad