❗️خاطره‌ای از شهید ابراهیم هادی شب‌های محرم ابراهیم که دیر می اومد خونه، در نمی زد، از روی دیوار می پرید تو حیاط تا اذان صبح صبر می کرد بعد به شیشه می زد و همه را برای نماز بیدار می کرد بعد از شهادتش مادرم هر شب با صدای برخوردِ باد به شیشه میگفت: ابراهیم اومده😢 راوی: خواهر شهید 🆔 @AhkamStekhare