✂️ برشی از یک کتاب
با ظهور مدرنیته ، مقوله فرهنگ علی الاصول به خطر افتاده است. این سخن به این معنا نیست که بخشی از فرهنگ به خطر افتاده یا مورد بی توجهی قرار گرفته است ، بلکه حاق سخن در این است : با ظهور مدرنیته ، فرهنگ اصیل به معنای تلاش برای رشد و تعالی انسانی ، به امری حاشیه ای و تزیینی تبدیل شده است . همین امر ، یعنی فقدان یک جهت گیری برای رشد و تعالی انسانی ، فرهنگ مدرن و به نحو مشخص ، فرهنگ لیبرالی را از درون تُهی و بی درون مایه ساخته است . در فرهنگ مدرن به دلیل مبانی وجود شناختی و انسان شناختی خاص آن هیچ گونه دعوتی برای عبور از خویشتن و صیرورت به سوی یک « من برتر و آرمانی» دیده نمی شود و واقعیت فرد ، همان گونه که هست به رسمیت شناخته می شود ؛ لذا انسان مدرن با انقطاع از فرهنگ ، سنت و میراث گذشتگان ، فرهنگ تازه ای را جانشین فرهنگ اصیل گذشتگان نمی کند ، بلکه ذات فرهنگ را به مهمیز پرسش و نقد می کشد . فرهنگ مدرن مبتنی بر درک خاصی از عقلانیت ، یعنی مبتنی بر عقلانیت ابزاری است . بر اساس چنین عقلانیتی ، جهان به منزله منبعی برای بهره برداری است . انسانی که نقطه عروجش صرف بهره برداری از جهان و نه هیچ حقیقت و ارزش دیگری است ، انسانی تهی و بی درون مایه است .
📚 غروب زیست جهان ایرانی ، بیژن عبدالکریمی ، ص 507
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed