✂️ برشی از یک کتاب کنجکاوی یا عشق به شناخت علل ، آدمی را از ملاحظهٔ معلول به جستجوی علت و نیز علت آن علت می کشناد تا لاجرم سرانجام به این اندیشه می رسد که علتی وجود دارد که خود علت پیشین ندارد ، بلکه ابدی است ؛ و آن چیزی است که آدمیان خداوند می خوانند . بنابراین تفحص عمیق درباره علل طبیعی امور بدون اعتقاد به وجود خداوندی یگانه و ابدی غیر ممکن است ، هر چند هم که آدمیان نتوانند تصوری از او در ذهن خود داشته باشند که مطابق با ماهیت او باشد زیرا به همان سان که کسی که کور مادرزاد باشد و گفتگوی آدمیان درباره گرم کردن خودشان با آتش را بشنود و سپس خود او به واسطه آتش گرم شود ، می تواند به سهولت و یقین تصور کند که چیزی وجود دارد که آدمیان آتش می خوانند و علت گرمایی است که او خود احساس می کند اما نمی تواند شکل آن را تصور کند و یا تصوری درباره آن نظیر تصور کسانی که آن را می بینند در ذهن خود داشته باشد و همینگونه آدمی از روی اشیای مشهود این جهان و نظم ستایش برانگیز آنها می تواند تصور کند که علتی در کار است که آدمیان آن را خداوند می نامند بدون آن که تصور یا صورتی ذهنی از خداوند در ذهن خود داشته باشند . 📚 لویاتان ، توماس هابز ، ص ۱۴۳ 🔰 کانال برشی از یک کتاب: http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed