شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🌷 دور سفره شام نشسته بودیم. بعد از شام حسین گفت: امروز به کمک بچه های محل، برای مسجد یک کتابخانه در
عجب است انسان‌‌هایے کہ مےدانند مےمیرند و میدانند در پاے میز محاکمہ الهے بہ بند کشیده خواهند شد اما باز نشستہ‌اند و دست بر روے دست، مےخوردند و مےخندند و آسوده و بےخیال خوابند! چہ عجب است داستان آدمے کہ میداند بعد از مرگ او را بازخواست مےکنند اما بےخیال در یک زندگے آسوده، روز را بہ معصیت مےگذراند! 🌿 💫 کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀 ♡j๑ïท🌱↷ 『 @AhmadMashlab1995