اللهم ارنی الطلعة الرشیده..... چرا به کوی محبت نمی‌بری ما را سبب زِ چیست نگارا نمی‌خری ما را پرستوی حرم و گوشه قفس مُردن برای اوج گرفتن بده پری ما را خدا کند به دلت مِهر این غلام اُفتد به رنگ سرخ شهادت درآوری ما را اگر چه غفلت من سدٌ راه احسان است بیا ز راه محبت بزن سری ما را بیا و خیبر جان‌ها بدست خود بگشا امیر خسته دوران که حیدری ما را خدا کند که دگر از تو دل نگردد دور قبول خویش نمایی به قنبری ما را میان گلشن وصلت شکوفه عشقیم امید آنکه نگارا بِپَروری ما را. (دعا بفرمایید)