🍃 اما سالش نو نمی‌شود تا دلی شاد نگردد 💠 و دلی که یار ندارد از شادی عار دارد. ✳️ آنوقت شادم که شادی را در عمق نگاه او ببینم و دستش را در دست صاحب لوای فاطمی. 🔰 و تا آنرور مضطرّم و مضطرب. 🔻بیا و بگذار کوههای عظیم غصه‌های بشر زیر آفتاب گرم داشتنت آب شود. 🔻بیا و بگذار سرگردانی کودک یتیم بشر، سامان بگیرد. 🔻بیا و بگذار گریه‌های بی‌اختیار و ناگهانیمان شفا یابد. 🔻بیا مرهم دلهایمان! 😔 بیا که فصل عاشقیها تمام شدند. 😔 بهارها دیگر بهار نیستند. دیرزمانیست که نیستند. رخت نو می‌پوشیدیم که خود را به نو شدن فریب دهیم. دیگر اما از رخت نو هم کاری ساخته نیست. 🔻چقدر در تلاشم مثل همه بهار را ببینم و به دیدنش شاد شوم. اما چشمهایم کم سوتر از آنند که بی‌نور تو اثری از گل و سبزه و ریحان ببیند و قلبم اندوهناکتر از آنکه جز به طلوع تو شادمان گردد. ✨هر چه مي‌خواهد بگويد، هر كه مي‌خواهد ✨ هر چه مي‌خواهد بگويد تلخ يا شيرين 🍃من ترا مي‌گويم اي «باغ بهارآور» 🌺 اي نماز آبها را قبلة ديرين! 🍃🌺 من تو را مي‌گويم اي باليدنت از خاك باور آنان كه بر ماندن برآشفتند 🍃🌺 من تو را مي‌گويم اي باغي كه مبعوثان، قصة گل كردنت را بارها گفتند 🍃🌺 در خطر گاهي كه طبع زرد هر طوفان، شهوت قتل درختان تو را دارد 🍃🌺 يا به ميداني كه هر باد خزان فرماي حرص مرگ‌ِ سبزرختان‌ِ تو را دارد 🍃🌺 من دعاي نيمه‌شبهاي دلم اين است: 🍃🌺 در تو، روز پنجه در آويختن با باد لحظه لحظه درختان راست‌قامت‌تر و آتش سبز چمنها شعله‌ورتر باد 🌺 خواهم اي گل كردة داغ زمين، اي باغ! در پناه دستهاي «باغبان» ماني بانگ برداري كه باري، ما نمي‌خشكيم پشت پائيز و زمستان را بلرزانيم @f_Esmaily