۷۵۰- “فَاِذا سَوَّیتُهُ وَ نَفَختُ فِیهِ مِن رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ” (پس آن‌گاه که او را راست و درست نمودم و از روح خود در او دمیدم، همگی برای او سجده کنید)! این آیه شریفه راجع به انسانی خاص سخن می‌گوید نه همهٔ انسان‌ها. انسانی که لایق سجدهٔ ملائکه است. پس دقت کن! فعل “سَوَّیتُهُ” که اصل آن تسویه است به معنای راست و درست و هماهنگ کردن است. آن فقط در بارهٔ کالبد جسمانی نیست. بسیاری کالبد جسمانی راست و درست ظاهری دارند اما لایق دریافت روح خدا نیستند. در “سَوَّیتُهُ” معنای باطنی دیگری مستتر است. کلیه قوای مُدرِکهٔ این انسان، باید هماهنگ شود و طبق موازنه‌ای راست و درست بر قرار گردد. زیرا قرار است روح قدرتمند الهی را دریافت کند. پس باید زمینه این واقعهٔ عظیم در باطن او مهیا شود. و می شود. این انسان برخوردار از مرتبهٔ والایی از حیات و آگاهی است. به انسان‌های دیگر روح حیوانی یا همان روح حیات و جنبندگی عطا شده است. آنها با روح حیوانی می توانند احساس کنند و جنبندگی داشته باشند، می توانند شهوت و غضب بورزند و زندگی معمول‌شان را طی کنند. انسانِ عام حیوان ناطق است. اما در این آیه و در این انسان، سخن از دمیدن روح الهی است. خداوند قرار است روح خودش را در او بدمد. انسان‌های دیگر، انسان بالقوه‌ الهی‌اند. هنوز بالفعل نشده‌اند. اما این انسان، بالفعل الهی است. زیرا برخوردار از روح قدرتمند خود خداست. و دقیقاً از این روست که پیش از واقعهٔ دمیدن، باید سَوَّیتُهُ اتفاق بیفتد. این تسویه، این راستی و درستی و پاکی و هماهنگی و یکپارچگی، بسیار مهم است. زیرا تنها این قوای مُدرِکهٔ تسویه شده و هماهنگ است که قادر به پذیرش روح الهی است. ای دوست، انسان‌های مراقبه‌گون، نزدیکترین انسان‌ها به روح الهی‌اند. زیرا مراقبهٔ اصیل نیز تو را تسویه می‌کند. قوای مُدرِکهٔ تو را هماهنگ می‌سازد. تو را تبدیل به وجودی یکپارچه و واحد می‌کند. تو با دور ریختن احساسات مخرّب و ذهنیات تاریک و تعصبات بازدارنده جاهلی، تسویه می‌شوی. تو با تسلیم محض مستعد پذیرش روح الهی می‌گردی. چه دریافت و برخورداری از روح الهی، به هر میزان که باشد، قابلیت می‌خواهد. و تو به عنوان یک سالک فرزانه نیز می‌توانی قابل شوی و برخوردار گردی. بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی مسعود ریاعی http://www.masoudriaei.com https://eitaa.com/masoudriaei