▪️
وساطت حضرت معصومه نزد امام رضا علیهما السلام
🍀 در قم دکتری بود به نام مدرّسی، ایشان هر جا که می رفت، مرض را تشخیص می داد.
🍀 اگر مریض رفتنی بود، به اطرافیان می گفت: دیگر اذیّتش نکنید، علی القاعده تا عصر می رود و بیشتر جا ندارد که زنده بماند؛ اتّفاقاً نظرش هم درست در می آمد.
🍀 یک زنی را پیش ایشان آوردند. پسرش نقل کرد که تا مدرّسی گفت: این را باید به حال خودش بگذارید، این رفتنی است؛ من خدمت دختر حضرت موسی بن جعفر علیه السلام رفتم.
🍀 از این اشخاصی که در کنار حرم بودند خواهش کردم که روضه ی حضرت ابوالفضل علیه السلام بخوانند و توسّل پیدا کنند که مادر خوب شود.
🍀 بعد به سراغ مادر آمدم و گفتم: مادرم چطور است؟ گفتند: وضعیتش هنوز همان جور است.
🍀 دوباره به حرم برگشتم و به خادمین پول دادم و گفتم: این دفعه روضه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را بخوانید و نوحه ای دم بدهید.
🍀 یک مرتبه از حال عادی خارج شدم و دیدم که از داخل حرم مطهّر، یک خانم مجلّله بیرون آمد، در همان لحظه یک مرتبه گفتند: که امام رضا علیه السلام برای زیارت خواهرشان آمده اند، و ایشان هم برای استقبال آمدند.
🍀 تا خانم به حضرت رضا علیه السلام رسیدند، بعد از سلام، عرض کردند: برادر؛ این شخص ما را رها نمی کند، حضرت فرمودند: پیمانه این فرد پر شده است.
🍀 خانم گفتند: حالا ما تقاضا می کنیم چون این فرد پناه آورده است، فرمودند: بسیار خوب ما دعا می کنیم و شما هم آمین بگویید
🍀 بعد حضرت دعا می کنند و خانم هم آمین می گویند و بعد به آن فرد می گویند: بلند شو برو مادرت شفا داده شد.
مواعظآیتاللهحقشناس،ج۲،ص۲۲۲
@ANALYSTS