✳ ادامه مناظره افشاگرانه و کوبنده امام حسن علیه السلام با حزب معاویه
ای مغیره! تو بودی که فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ را زدی و خون او را ریختی
به طوری که ایشان جنین خود را سقط کرد
تو این عمل را برای اینکه پیامبر خدا را ذلیل و با امر آن حضرت مخالفت کرده باشی و نیز حرمت او را هتک کنی انجام دادی.
و این در حالی است که پیامبر خدا به زهرا ـ سلام الله علیها ـ فرموده بود: «تو بزرگ زنان اهل بهشت هستی. به خدا قسم که بازگشت تو به سوی آتش است و وبال سخنانی که گفتی بر علیه تو خواهد بود.»
برای کدام یک از این سه موضوع به علی ناسزا میگویی؟
آیا به خاطر نقصان حسب و نسب او؟ یا برای اینکه از پیغمبر اسلام دور است؟ یا عمل ناشایستی در قبال دین اسلام انجام داده است؟ یا به این دلیل که حکم به جور و ستم داده است؟ یا اینکه به دنیا رغبتی داشته است؟ اگر چنین سخنانی بگویی دروغ گفتهای و مردم تو را تکذیب خواهند کرد.
آیا تو گمان میکنی علی عثمان را مظلومانه کشت؟ به خدا قسم که علی پرهیزکارتر و پاکتر از کسی است که او را سرزنش میکند.
به جان خودم قسم اگر اینطور باشد که علی عثمان را مظلومانه کشته باشد، به تو هیچ ربطی ندارد، زیرا تو عثمان را در زمانی که زنده بود یاری نکردی و پس از مرگ وی هم تعصبی نسبت به وی نداشتی.
خانه تو همیشه در طائف بود. تو همیشه خواهان زنان زناکار و طرفدار امور زمان جاهلیت و نابودکننده اسلام بودی، تا اینکه هر چه نباید بشود شد.
اما جواب اعتراض تو به بنیهاشم و بنیامیه؛ مقصود تو این است که خود را نزد معاویه محبوب کنی.
اما جواب سخن تو درباره امارت و گفته یارانت راجع به مقام سلطنتی که به دست آوردهاید این است که، فرعون مدت ۴۰۰ سال سلطنت کرد و موسی و هارون دو پیامبر بودند که وی را به راه حق دعوت میکردند و چه صدماتی که از فرعون دیدند.
مقام خلافت مقامی است که خدا به افراد نیکو کار و تبهکار عطا میکند. لذا خداوند میفرماید:
«و إن أدری لعله فتنة لکم و متاع إلی حین» (انبیاء / 111)
{و نمیدانم، شاید آن برای شما آزمایشی و تا چندگاهی [وسیله] برخورداری باشد.}
و نیز میفرماید:
«و إذا أردنا أن نهلک قریة أمرنا مترفیها ففسقوا فیها فحقّ علیها القول فدمّرناهم تدمیراً» (اسراء/16)
{و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم، خوش گذرانانش را وا میداریم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند، و در نتیجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد، پس آن را [یک سره] زیر و زبر کنیم.}
💠خروج امام حسن علیه السلام از جلسه مناظره
امام پس از اینکه عموم آنان را مجاب نمود، برخاست و لباس های خود را تکانید، در حالی که این آیه را تلاوت میفرمود:
«الخبیثات للخبیثین و الخبیثون للخبیثات»،
به خدا قسم ای معاویه، مقصود از این آیه تو و یارانت و ایشان و پیروانشان هستند،
«و الطیبات للطیبین و الطیبون للطیبات أولئک مبرّون مما یقولون لهم مغفرة و رزق کریم» (نور/ 26)
و مقصود از این قسمت آیه علی بن ابی طالب و یاران و پیروانش هستند.
سپس امام حسن علیه السّلام در حالی خارج شد که به معاویه میفرمود:
عاقبت بدی را که به خاطر اعمال و جنایاتت نصیبت شد بچش و برای عذابهایی که خدا برای تو و یارانت از قبیل رسوایی دنیوی و عذاب دردناک اخروی آماده کرده است، مهیا باش!
پس از این جریان، معاویه به یاران خویش گفت:
شما نیز کیفر جنایتهایی را که مرتکب شدهاید، بچشید!
ولیدبن عقبه در جوابش گفت: به خدا قسم ما نچشیدیم مگر آنطور که تو چشیدی، امام حسن تنها به تو گستاخی کرد.
معاویه گفت: آیا من نگفتم شما نمیتوانید از این مرد انتقام بگیرید؟ ای کاش شما اطاعت امر مرا میکردید، یا از این مرد که شما را رسوا کرد انتقام میگرفتید!
به خدا قسم امام حسن بر نخاست مگر اینکه این خانه در نظر من تاریک گردید، من تصمیم داشتم به وی آسیبی بزنم، نه امروز و نه بعد از این، خیر و فایدهای در وجود شما نخواهد بود.