فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نذر کرده ام يک روزی که خوشحال تر بودم بيايم و بنويسم که زندگی را بايد با لذت خورد ! که ضربه های روی سر را بايد آرام بوسيدو بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد ! يک روزی که خوشحال تر بودم می آيم و می نويسم که اين نيز بگذرد ! مثل هميشه که همه چيز گذشته است و آب از آسياب و طبل طوفان از نوا افتاده است ! يک روزی که خوشحال تر بودم يک نقاشی از پاييز ميگذارم , که يادم بيايد زمستان تنها فصل زندگی نيست ! زندگی پاييز هم می شود , رنگارنگ , از همه رنگ , بخر و ببر ...! یک روزی که خوشحال تر بودم نذرم را ادا می کنم تا روزهايی مثل حالا که خستگی و ناتوانی لای دست و پايم پيچيده است بخوانمشان و يادم بيايد که هيچ بهار و پاييزی بی زمستان مزه نمی دهد و هيچ آسياب آرامی بی طوفان ...! "اخوان_ثالث" 🖌 🌱♥️@Anooshe_Dr ♥️🌱