گر اسلام بمعنای اعتقاد و عمل فردی در جامعه وجود داشته باشد و حاکمیت دین برقرار نباشد، در چنین جامعه‌ای قرآن و اسلام مهجور است. مصداق آن در قرآن کریم و در سوره فرقان چنین آمده است: «و قال الرسول یا رب ان قومی اتخذوا هذا القران مهجورا» هَجر قرآن یعنی قرآن هست اما مهجور است. به این معنا که قرآن در یک جامعه تلاوت شده و احترام ظاهری میشود، اما به احکام آن عمل نمیکنند و به بهانه جدایی دین از سیاست، حکومت را از قرآن سلب مینمایند. اگر قرار بود که اسلام و قرآن حکومت نکنند، پس مبارزات پیغمبر برای چه بود؟ اگر پیغمبر اسلام بر این باور بود که نباید در حکومت و اداره زندگىِ مردم و قدرت سیاسی جامعه دخالت شود و همین قدر کافی است که مردم عقاید اسلامی داشته باشند و در خانه خودشان این اعمال دینی را انجام دهند، معلوم نیست که چنین مبارزاتی بر پیغمبر تحمیل میشد. دعوای پیغمبر بر سر قدرت سیاسی و قبضه کردن قدرت به وسیله قرآن است. هَجر قرآن به این معناست که اسم قرآن وجود دارد و حاکمیت قرآن نیست. در عالم اسلام، هرجا که قرآن حاکم نیست، این خطاب نب اکرم «یا رب ان قومی اتخذوا هذا القران مَهجورا» صادق است. ۷۳/۶/۴